انگیزه نیروی محرکه هر اقدام انسانی است. همان فرایندی است که رفتارهای مبتنی بر هدف را آغاز، هدایت و حفظ میکند. همان چیزی است که به شما کمک میکند بتوانید وزن اضافه خود را کم کنید یا شما را بهسمت ارتقای شغلی هدایت میکند.
خلاصه میتوان گفت که انگیزه سبب میشود کاری را انجام دهید که شما را به اهدافتان نزدیکتر میکند. شامل نیروهای بیولوژیکی، عاطفی، اجتماعی و شناختی میشود که سبب فعالشدن رفتار انسانی میشوند.
در این مقاله، انواع آن و چگونگی استفاده از آنها در زندگی روزمرهمان را بررسی میکنیم. اگر احساس میکنید انگیزه خود را از دست دادهاید، اصلا نگران نباشید. روشهای زیادی برای بهبود آن وجود دارند. فقط کافی است تا پایان این مقاله همراه ما باشید.
آنچه در این مقاله میخوانید
انواع انگیزه
انگیزه دو نوع اصلی دارد:
- انگیزه بیرونی: ناشی از چیزی در بیرون از وجود شخص است و اغلب شامل پاداشی بیرونی مانند جام و مدال، پول، شناختهشدن در اجتماع یا جایزه میشود.
- انگیزه درونی: چیزی درونی است که درون خود فرد ایجاد میشود، مثلا انجام یک جدول کلمات پیچیده که فقط برای لذتبردن از حل یک معما انجام شود.
نوع سوم انگیزه چیست؟
طبق برخی از تحقیقات، نوع سومی هم وجود دارد: انگیزه خانوادگی. نمونهای از این نوع انگیزه زمانی است که بدون داشتن انگیزه درونی سر کار میروید، چون سرکاررفتن به این معنی است که میتوانید از خانواده خود حمایت مالی کنید.
چرا انگیزه مهم است؟
انگیزه نیروی هدایتگر تمام رفتارهای انسانی است. بنابراین درک چگونگی کارکرد آن و عواملی که میتوانند روی آن اثر بگذارند ممکن است به چندین دلیل مهم باشد. وقتی آن را درک کنید:
- کارایی شما را در زمان حرکت بهسمت اهدافتان افزایش میدهد.
- به شما انگیزه اقدام میدهد.
- شما را تشویق میکند رفتارهای سلامتمحور داشته باشید.
- به شما کمک کند از رفتارهای ناسالم یا ناسازگار مانند خطرپذیری غیرمنطقی و اعتیاد دوری کنید.
- سبب میشود بر زندگی خود تسلط بیشتری داشته باشید.
- سلامت و شادی کلیتان را بهبود میبخشد.
سه مؤلفه اصلی انگیزه
اگر تابهحال در زندگی خود هدفی داشتهاید (مثلا کمکردن ده کیلو وزن و دویدن در ماراتن)، احتمالا خودتان میدانید که فقط خواستن برای رسیدن به این اهداف کافی نیست.
باید بتوانید در برابر موانع مسیر سماجت داشته باشید و پایداری لازم را داشته باشید تا بتوانید با وجود سختیهای پیش رو به حرکت خود ادامه دهید.
محققان توانستهاند سه مؤلفه آن را شناسایی کنند که عبارتاند از:
- فعالسازی: یعنی تصمیمگیری برای شروع یک رفتار. یکی از نمونههای فعالسازی ثبتنام در دورههای آموزشی روانشناسی است تا بتوانید مدرک خود را بگیرید.
- تداوم: یعنی ادامهدادن تلاش تا رسیدن به هدف، حتی در زمانی که موانعی در سر راه شما وجود دارد. نمونهای از تداوم این است که بهرغم خستگی بابت تا دیروقت بیدارماندن، روز بعد باز هم سر کلاس حاضر شوید.
- شدت: یعنی تمرکزکردن و قدرتمندبودن برای دنبالکردن یک هدف. مثلا دانشجو میتواند بدون تلاش زیاد (و با حداقل شدت) به موفقیت برسد در حالی که شخصی دیگر مجبور است مرتب درس بخواند، در بحثهای کلاسی شرکت کند و از مزایای فرصتهای تحقیقاتی در بیرون از کلاس استفاده کند (یعنی با شدت بیشتر).
میزان هریک از این مؤلفههای آن میتواند روی اینکه آیا به اهداف خود میرسید یا نه اثر بگذارد. مثلا فعالسازی شدید به این معنی است که احتمال اینکه شروع به دنبالکردن یک هدف کنید بسیار بیشتر است.
تداوم و شدت هم تعیین میکنند که آیا به کار در مسیر این هدف ادامه میدهید یا نه و چقدر برای رسیدن به آن تلاش میکنید.
نکتههایی برای بهبود انگیزه
همه افراد در میزان آن و قدرت اراده خود دچار نوساناتی میشوند. گاهی اوقات حس میکنید انرژی زیادی دارید و بهشدت برای رسیدن به اهداف خود تمایل دارید. گاهی اوقات هم ممکن است حس کنید بیحال شدهاید یا درباره خواسته خود و نوع رسیدن به آن مطمئن نیستید.
اگر حس میکنید انگیزهتان پایین است، کارهایی هستند که میتوانید انجام بدهید تا به شما برای افزایش نیروی محرکهتان کمک کنند. برخی از کارهایی که برای توسعه یا بهبود انگیزهی خود میتوانید انجام دهید عبارتاند از:
- اهداف خود را طوری تنظیم کنید که روی چیزهایی تمرکز کنید که واقعا برای شما مهم هستند. روی چیزهایی تمرکز کنید که برای خودتان اهمیت خیلی زیادی دارند و شما را در مسیر چالشهایتان بیشتر از اهداف کماهمیتتر به جلو میرانند.
- اگر برای رسیدن به هدفی تلاش میکنید که بیش از حد بزرگ یا پرفشار است، بهتر است آن را به گامهایی کوچکتر تقسیم کنید که انجامشان راحتتر باشد. سپس فقط روی تحقق گام اول تمرکز کنید. یعنی بهجای اینکه سعی کنید بیست کیلو وزن کم کنید، هدف خود را به مراحل دوکیلویی تقسیم کنید.
دانلد میلر هم در کتاب «قهرمان در مأموریت»، با تأیید این نکته میگوید: «اغلب به دشواری میتوان انگیزه را حفظ کرد، بهخصوص وقتی که چشم به قله دوختهاید. کمکردنِ ده کیلو وزن یا شروع یک کسبوکار گاه چالشی شگفتانگیز به نظر میرسد.
بنابراین، چیزی که در رسیدن به اهداف بزرگ کمککننده است مسافتنماست. وقتی اهدافمان را به بخشها و مقاطع کوچکتر تقسیم میکنیم، میتوانیم شاهد پیشرفت خود باشیم.
هر سال در شرکت ما یک هدفگذاری مالی یکساله انجام میشود که بهدنبال آن دوازده هدف ماهانه تعیین میشوند. ما حتی اهداف عایدیِ هر جریان درآمدزا را هم به دوازده مسافتنما سرشکن کردهایم.
تقسیم و سرشکنکردن یک هدفِ بزرگ به چند مسافتنما نه تنها ما را به مسیر پیروزی رهنمون میشود، بلکه هدف را هم دستیافتنیتر میکند. انجام تشریفات اداری برای شروع کسبوکار و سپس درستکردن وبگاه و بعد ساختن و بارگیری و حمل یک محصول برای ما به اندازهی [عبارت] «شروع یک کسبوکار» مرعوبکننده نیست.
وقتی به مسافتنماهای خود نگاهی میاندازید، میتوانید جایگاهی را که در آن قرار دارید و جایگاهی را که قبلاً در آن بودهاید بنگرید و دید خوبی به پیشرفتهای خود داشته باشید. این امر وجدان کاری شما را در مواجهه با سختیها و چالشها افزایش میدهد. هیچچیز مانند اندکی پیشرفت برای افزایش احساس امیدواری ارزشمند نیست.
- اعتماد به نفس خود را تقویت کنید. طبق تحقیقات، بین اعتمادبهنفس و انگیزه ارتباطی وجود دارد. بنابراین اگر به خودتان و مهارتهایتان اطمینان بیشتری داشته باشید، ممکن است روی توانایی شما برای تحقق اهدافتان اثر بگذارد.
- دستاوردهایی را که در گذشته داشتهاید و نقاط قوتتان را به خودتان یادآوری کنید. اینطوری اجازه نمیدهید شک و تردید به خودتان انگیزهتان را محدود کند.
- اگر چیزهایی هستند که درباره آنها احساس ناامنی میکنید، سعی کنید برای پیشرفت در آن حوزهها تلاش کنید تا در آن زمینهها هم احساس مهارت و توانایی بیشتری بکنید.
دلایل کمانگیزگی
۱. تفکر همه یا هیچ
اگر حس میکنید در تلاش برای رسیدن به اهداف خود باید کاملِ کامل باشید، یا دلیلی برای تلاشکردن وجود ندارد، یک لغزش یا بازگشت به عقب کوچک میتواند انگیزه شما برای حرکت به جلو را نابود کند.
۲. باور به راهحل سریع
وقتی فورا به اهداف خود نرسید، بهسادگی میتوانید انگیزه خود را از دست بدهید. اما اکثر مواقع محققکردن اهداف زمانبر است.
۳. اعتقاد به اینکه یک راهحل برای همه مناسب است
اینکه یک راه و روش برای شخصی دیگر مناسب بوده است، به این معنی نیست که برای شما هم مناسب خواهد بود. اگر حس میکنید انگیزه لازم برای پیگیری اهداف خود را ندارید، باید دنبال چیزهای دیگری بگردید که برای شما بهتر باشند.
۴. مشکلات سلامت روان
گاهی اوقات نداشتن انگیزه با یکی از مشکلات سلامت روان مانند افسردگی در ارتباط است. اگر نشانههای بیتفاوتی و شادنبودن را بهمدت حداقل دو هفته در خودتان میبینید، با پزشک خود صحبت کنید.
نظریههای انگیزه
روانشناسان نظریههای مختلفی برای توضیح انگیزههای رفتارهای انسانی معرفی کردهاند. در ادامه برخی از نظریههای اصلی مربوط به انگیزه را معرفی کردهایم.
۱. غرایز
بنا بر نظریه غریزه، رفتارها و انگیزههای ما تحتتأثیر غرایزی هستند که الگویی ثابت و ذاتی برای رفتارها محسوب میشوند. روانشناسهایی مانند ویلیام جیمز، زیگموند فروید و ویلیام مک دوگال چند مورد از محرکهای انسانی پایه را که به رفتارهای انسانی انگیزه میدهند معرفی کردهاند.
آنها به این نتیجه رسیدهاند که غرایز انسانی مانند ترس، تمیزی و عشق برای بقای موجود زنده مهم هستند.
۲. محرکها و نیازها
بسیاری از رفتارها مانند خوردن، نوشیدن، و خوابیدن با انگیزه زیستی اتفاق میافتند. ما از لحاظ زیستی به غذا، آب و خواب نیاز داریم. بنابراین برای خوردن، نوشیدن و خوابیدن این ویژگی را داریم.
بر اساس نظریه محرکها، افراد این محرکهای زیستی پایه را دارند و رفتارهایشان بر اساس نیاز به تحقق این محرکها میگیرند.
سلسله مراتب نیازهای آبراهام مزلو یکی دیگر از نظریههای انگیزه است که بر اساس تمایل به تحقق نیازهای اصلی فیزیولوژیکی شکل گرفته است.
مقالات پیشنهادی سردبیر
وقتی این نیازها تأمین شوند، این سلسلهمراتب به سراغ بقیه نیازهای ما مانند نیازهای مربوط به امنیت و ایمنی، نیازهای اجتماعی، عزتنفس و خودشکوفایی میرود.
۳. سطوح برانگیختگی
طبق نظریه برانگیختگی، افراد برای انجام رفتارهای خود این است که این رفتار به آنها کمک میکند به سطح بالایی از برانگیختگی برسند.
شخصی که نیازهای برانگیختگی پایینی دارد، ممکن است فعالیتهای آرامبخش مانند مطالعه کتاب را انتخاب کند و فردی با نیازهای برانگیختگی بالا ممکن است برای انجام کارهای هیجانانگیز و رفتارهای ماجراجویانهای مانند مسابقات موتورسواری انگیزه داشته باشند.
سخن پایانی
درک انگیزه در بخشهای دیگر زندگی غیر از روانشناسی هم اهمیت دارد. این بخشها از والدبودن تا محل کار را شامل میشوند. شاید بخواهید بهترین اهداف خود را مشخص کنید و سیستم پاداش مناسبی ایجاد کنید تا به بقیه انگیزه دهد و انگیزههای خودتان را هم افزایش دهد.
برای مطالعه بیشتر ذرباره انگیزه کلیک کنید.
مطالعه نیز یکی از روشهای مفید و اثربخش برای افزایش آگاهی و بهبود کیفیت زندگی است، بهویژه وقتی کتابهای مناسب را برای مطالعه انتخاب کنیم. پیشنهاد میکنیم این چهار کتاب عالی را که با موضوع انگیزه و هدفگذاری مرتبطاند، در فهرست مطالعه خود قرار دهید.
ذهنیت برنده |
خرده عادتها |
قدرت شروع ناقص |
قهرمان در مأموریت |