آیا شما هم جزو کسانی هستید که هدفی انتخاب میکنند ولی هیچوقت به آن نمیرسند؟ خب نگران نباشید، چون فقط شما اینجوری نیستید. طبق تحقیقی از دانشگاه اسکرانتون آمریکا، تنها ۸درصد افراد به هدفی که تعیین کردهاند میرسند و هدفگذاری کرده اند!
شما چگونه میتوانید جزو این ۸درصد باشید؟ پاسخ این است که باید هدف خود را بهشیوه هوشمندانه (SMART) انتخاب کنید.
با این کار فقط روی چیزهایی که واقعا میخواهید تمرکز میکنید و به همین خاطر احتمالش خیلی بیشتر است که به اهداف خود برسید. با ما همراه باشید تا بیشتر درباره هدفگذاری درست اطلاعات کسب کنید.
آنچه در این مقاله میخوانید
هدفگذاری هوشمندانه چیست؟
تفاوت هدفگذاری هوشمندانه با هدفگذاری عادی چیست؟ هدف مناسب چه ویژگیهایی دارد؟ هدفگذاری درست باعث میشود آرزوهای خود را اهدافی دستیافتنی ببینید و بتوانید پیشرفت خود را اندازه بگیرید. در نتیجه از دیدن اینکه به هدفتان نزدیک میشوید انگیزه و اعتمادبهنفس بیشتری میگیرید.
برتری دیگر روش هدفگذاری هوشمندانه این است که برخلاف روشهای قدیمیتر دارای ابهام نیست و راجع به مسیر رسیدن به هدف صحبت میکند.
مثلا وقتی به روشهای عادی هدفگذاری میکنید، این روند پس از انتخاب هدف متوقف میشود. اما در روش هدفگذاری هوشمندانه مسیر رسیدن به قله به قدمهای کوچکتر تقسیم میشود.
برای اینکه مطمئن شوید هدفتان را هوشمندانه (SMART) انتخاب کردهاید، باید ویژگیهای زیر را داشته باشد:
- مشخص باشد؛
- قابلاندازهگیری باشد؛
- دستیافتنی باشد؛
- واقعبینانه و مرتبط باشد؛
- زمانمند باشد.
اگر هدفتان ملاکهای هدف هوشمندانه (SMART) را ندارد، بهتر است تصمیم خود را مجددا ارزیابی کنید. اگر هدفی مشخص و قابلسنجش انتخاب کردهاید که به شغل و علاقهتان مرتبط است ولی زمان یا امکانات کافی برای دستیابی به آن را ندارید، یعنی هدفتان را هوشمندانه انتخاب نکردهاید!
مثلا فرض کنید قصد توسعه کسبوکارتان را دارید و میخواهید تا پایان فصل درآمد خود را ۱۰درصد افزایش دهید و از رقبا جلو بزنید. شما و تیمتان یک برنامه برای هدف خود مینویسید.
تا اینجای کار هدف مشخص و قابلاندازهگیری و کاملا مرتبط است، ولی متوجه میشوید که فصل کاری دو هفته دیگر به پایان میرسد و زمان کافی برای افزایش درآمدتان تا این حد وجود ندارد. پس هدف شما دیگر قابلدستیابی نیست!
چگونه از روش هدفگذاری هوشمندانه (SMART) استفاده کنیم؟
وقتی تصویر کلی هدفتان را شناسایی کردید، زمان آن میرسد که برای اطمینان از دستیافتنی بودن آن فهرستی تهیه کنید که شامل ویژگیهای هدف هوشمندانه باشد و هدف خود را با آن مقایسه کنید. در این قسمت، ویژگیهای هدف هوشمندانه یا اسمارت را بررسی میکنیم.
۱. مشخصبودن هدف
باید بدانید که قرار است دقیقا به چه چیز برسید. پس سعی کنید درمورد هدفتان به این پنج سؤال پاسخ دهید:
- میخواهم به چه چیز برسم؟
- چه وقت میخواهم به هدفم برسم؟
- چه کسانی با هدف من مرتبط هستند؟
- هدف من دقیقا در چه نقطهای محقق میشود؟
- اصلا چرا این هدف برای من مهم است؟
هرچه در پاسخدادن به این سؤالات دقیقتر باشید، احتمال رسیدن به چیزی که دقیقا میخواهید بیشتر میشود. برای اینکه بتوانید اهداف خود را به دقیقترین شکل مشخص کنید، از نمودار درختی استفاده کنید.
این نمودارها ابزاری هستند تا افکار خود را سازماندهی کنید و مسیر لازم برای آنچه را میخواهید دقیقا مشخص کنید.
۲. قابلاندازهگیریبودن هدف
بزرگترین فایده هدفگذاری هوشمندانه تشخیص هدفی است که بتوانید به آن برسید، اما اگر راهی برای اندازهگیری پیشرفت خود نداشته باشید، چگونه میتوانید به آن برسید؟
برای اندازهگیری پیشرفت باید نشانههای دقیق و مشخص داشته باشید؛ مثلا اینکه خوشحالترید نشانه دقیقی نیست! اما سیگار نکشیدن یا مصرف بیشتر سبزیجات در روز چرا.
در فهرست ملاکهای هدف هوشمندانه، قابلاندازهگیریبودن هدف درست بعد از واضحبودن هدف آورده شده است، به خاطر اینکه اگر راهی برای اندازهگیری پیشرفت در هدف دارید، یعنی اینکه هدفتان را بهدقت مشخص کردهاید.
مثلا اگر هدف افزایش درآمدتان است، مقدار افزایش درآمد بر حسب تومان یا درصد بهمعنی اندازهگیری دقیق میزان موفقیت و در عین حال به معنی داشتن هدفی مشخص است.
۳. دستیافتنیبودن هدف
آیا هدف شما کاری است که واقعا میتوانید انجام دهید؟ ما اغلب در رسیدن به اهدافمان شکست میخوریم به خاطر اینکه آنها از ابتدا دستیافتنی نبودهاند!
برای اینکه بفهمید آیا هدف شما دستیافتنی هست یا خیر، از خود بپرسید که آیا با زمان و منابعی که در حال حاضر دارید میتوانید به آن برسید یا نه. اگر نه، پس دنبال هدفی آسانتر باشید. یک هدف خوب باید محدودیتهای شما را به چالش بکشد، اما در عین حال دستیافتنی باشد.
جیمز کلییر در کتاب «خردهعادتها» برای دستیافتنیکردن اهداف بزرگ قانون دو دقیقه را پیشنهاد کرده است: «حتی وقتی میدانید باید از چیزهای کوچک شروع کنید، شروعکردن با چیزهای خیلی بزرگ آسان است. وقتی رؤیای ایجاد تغییری در سر دارید، ناگزیر هیجان بر شما غلبه میکند و درنهایت میبینید در فرصت خیلی کم، میخواستید کارهای بسیاری انجام دهید. بهترین راه مقابله با این وسوسه استفاده از قانون دو دقیقه است که میگوید: «وقتی عادت جدیدی را شروع میکنید، باید انجام آن کمتر از دو دقیقه طول بکشد.»
خواهید دید که تقریباً همهی عادتها را میتوان بهصورت دو دقیقه کوتاه کرد:
• «هر شب، مطالعه قبل از خواب» تبدیل میشود به «خواندن یک صفحه».
• «انجام سی دقیقه یوگا» تبدیل میشود به «بیرونآوردن تشک یوگا».
• «تاکردن لباسهای شستهشده» تبدیل میشود به «تاکردن یک جفت جوراب».
• «چهار کیلومتر دویدن» تبدیل میشود به «بستن بند کفشهای مخصوص دویدن».
ایدهی اصلی چنین کاری این است که عادتهای خود را تا آنجا که میشود برای شروع آسان کنید. هرکس میتواند یک دقیقه مدیتیشن کند، یک صفحه بخواند، یا یک قلم از لباسهایش را سر جایش بگذارد. همانطور که گفتیم، این روشی قوی است؛ زیرا وقتی شروع به انجام کار درستی میکنید، ادامهی انجام آن خیلی آسانتر میشود. عادت جدید نباید مانند یک چالش به نظر برسد. کارهایی که در ادامه انجام میدهید، ممکن است چالشبرانگیز باشند، ولی دو دقیقهی اول باید آسان باشد. چیزی که به آن نیاز دارید یک «عادت ورودی» است که بهطور طبیعی شما را بهسمت مسیر پربازدهتری هدایت کند.
میتوانید عادتهای ورودی خود را که شما را به نتیجهی دلخواهتان میرسانند، از «خیلی آسان» به «خیلی سخت» رتبهبندی کنید؛ برای مثال، دوی ماراتن خیلی سخت است. دویدن پنجهزار کیلومتر سخت است. پیادهروی بهاندازهی دههزار گام نسبتاً سخت است. ده دقیقه پیادهروی آسان است و پوشیدن کفشهای دویدن خیلی آسان. هدف شما شاید این باشد که در ماراتن بدوید، ولی عادت ورودی شما پوشیدن کفشهای دویدن است. بهاینترتیب، میتوانید از قانون دو دقیقه پیروی کنید.»
۴. مرتبطبودن هدف
هدف باید آنقدر برایتان مهم باشد که واقعا بخواهید به آن برسید. اگر دلتان میخواهد برنده مسابقه دو شوید اما از دویدن متنفرید، بهتر است هیچوقت زحمت رفتن به باشگاه و تمرینکردن برای آن را به خود ندهید!
در این مثال، دقت کنید که دقیقا به چه چیزی اهمیت میدهید؛ برندهشدن در مسابقه دو یا سبک زندگی سالم و کاهش وزن؟ پس بهتر است که بهجای مسابقه دو که آن را دوست ندارید، تناسب اندام را بهعنوان هدفتان انتخاب کنید.
برای اینکه مطمئن شوید هدفتان با شخصیت و سبک زندگیتان مرتبط است، به سؤالات زیر دقت کنید:
- آیا ارزشش را دارد؟
- آیا الان وقتش است؟
- آیا با سایر هدفهای من هماهنگ است؟
- آیا من آدم درستی برای این هدف هستم؟
اگر پاسختان به هر یک از این سؤالات «نه» است، لطفا در هدف خود بازنگری کنید.
۵. زمانمندبودن هدف
یکی از مهمترین دلایلی که افراد هدف خود را رها میکنند این است که رسیدن به هدفشان تاریخ مشخصی ندارد تا آنان را پاسخگو نگه دارد.
ممکن است تصمیم بگیریم وزن کم کنیم یا فروش خود را دو برابر کنیم، اما تاریخی برای رسیدن به هدف تعیین نکنیم، درنتیجه احساس مسئولیت خود به آن را از دست بدهیم. در فرایند هدفگذاری هوشمندانه، تاریخ پایان برای تکمیل اهداف شما بسیار مهم است.
مقالات پیشنهادی سردبیر
برای اینکه خود را پیگیر رسیدن به هدف نگه دارید، جدول زمانی تهیه کنید. این کار به شما امکان میدهد مسیر رسیدن به هدف را از ابتدا تا انتها برنامهریزی کنید و هر زمان که خواستید به آن مراجعه کنید تا ببینید چقدر به تکمیل هدف خود نزدیک شدهاید.
کلام آخر در مورد هدفگذاری
اکنون که هدفگذاری هوشمندانه را یاد گرفتهاید، وقت آن رسیده که هدف خود را به مرحله اجرا درآورید. سختترین بخش فرایند هدفگذاری همین است: توقف برنامهریزی و شروع به کار!
در این مقاله گفتیم یکی از مزیتهای هدفگذاری هوشمندانه این است که اعتماد به نفس شما را افزایش میدهد، زیرا مطمئن هستید که میتوانید به هدفی که تعیین کردهاید برسید و برای آن برنامه دارید، درنتیجه دلیلی برای ناامیدی و کمبود اعتمادبهنفس نیست! برای مطالعه بیشتر کلیک کنید.
امیدواریم که با خواندن این مقاله آمادگی کافی برای تعیین هدف و رسیدن به آن را کسب کرده باشید. همچنین خوشحال میشویم اگر این مقاله را با اطرافیان خود به اشتراک بگذارید تا آنها هم با روش هدفگذاری صحیح آشنا شوند. ممنون از توجه شما!
کتابهای مفید برای افزایش آگاهی درباره هدفگذاری
مطالعه نیز یکی از روشهای مفید و اثربخش برای افزایش آگاهی و بهبود کیفیت زندگی است، بهویژه وقتی کتابهای مناسب را برای مطالعه انتخاب کنیم. پیشنهاد میکنیم این چهار کتاب عالی را که با موضوع انگیزه و هدفگذاری مرتبطاند، در فهرست مطالعه خود قرار دهید.
ذهنیت برنده |
خرده عادتها |
قدرت شروع ناقص |
قهرمان در مأموریت |