بیماری اختلال سوگ چیست؟

اختلال سوگ

 

 

سوگ یکی از احساسات طبیعی انسانی است که همه ما با آن آشناییم و در برهه‌های مختلف زندگی ایجاد می‌شود، مثلا وقتی عزیزی را از دست می‌دهیم یا زندگی‌مان دستخوش تغییرات بزرگی می‌شود که برایشان آماده نیستیم. اختلال سوگ سبب اندوه، تأسف و حتی خشم می‌شود و در عین حال ممکن است فرصتی برای رشد و تغییر هم باشد. در این مقاله، این احساس یعنی بیماری اختلال سوگ و  راهکار برای اختلال سوگ و مواجهه با آن را دقیق‌تر بررسی می‌کنیم. با ما همراه باشید.

 

اختلال سوگ چیست؟

سوگ تجربه کنارآمدن با فقدان است. اکثر ما فکر می‌کنیم که سوگ صرفا در دوران رنج‌آور پس از مرگ عزیزان روی می‌دهد، اما ممکن است پس از هر واقعه‌ای که وضعیت عادی را مختل کند یا احساس ما به خودمان را به چالش بکشد، دچار سوگ شویم. ازدست‌دادن پیوندهایی هم که به وجود ما معنی می‌بخشند، شامل سوگ می‌شوند.

ممکن است شما سوگوار فقدان:

  • دوست، عضوی از خانواده، شریک عاطفی یا حیوان خانگی خود باشید.
  • ازدواج، رابطه‌ دوستی یا نوع دیگری از رابطه خویشاوندی باشید.
  • خانه، محله یا جامعه خود باشید.
  • شغل یا حرفه خود باشید.
  • ثبات و امنیت مالی باشید.
  • رؤیا یا هدفی باشید.
  • سلامتی باشید.
  • جوانی خود باشید.
  • باروری باشید.

حتی ممکن است درحالی‌که خود را برای مرگ آماده می‌کنید، سوگوار ازدست‌دادن زندگی خود باشید. مثلا افرادی که مبتلا به بیماری مهلکی می‌شوند، اغلب بابت اینکه دیگر زمانی ندارند تا چیزهایی را که دوست دارند تجربه کنند یا به دست آورند، سوگواری می‌کنند.

مراحل سوگ

الیزابت کوبلر راس در کتابش با عنوان «پیرامون مرگ و مردن» مراحل سوگواری را شرح می‌دهد. با اینکه این کتاب نخستین بار در سال ۱۹۶۹ چاپ شد، هنوز هم معروف‌ترین منبع برای شناخت مراحل سوگواری است. او برای تا از نگارش کتابش با بیش از ۲۰۰ فرد مبتلا به بیماری‌های مهلک مصاحبه کرد. در خلال این گفت‌وگوها دریافت که وقتی افراد با حقایق مرگِ زودهنگام دست‌وپنجه نرم می‌کنند، شش مرحله مشترک را پشت‌سر می‌گذارند.

پژوهش کوبلر راس بر واکنش‌های سوگواری افرادی متمرکز بود که در حال مرگ بودند، اما افراد بسیاری این الگوها را برای شناخت سوگ در انواع مختلف فقدان به کار گرفته‌اند. این مراحل عبارت‌اند از:

  • انکار: ممکن است برایتان دشوار باشد که بپذیرید این فقدان حقیقت دارد.
  • خشم: شاید از منابع مختلفی خشمگین باشید از جمله افرادی که نتوانستند عزیزتان را نجات دهند،‌ خداوند، خودتان یا حتی فرد خاصی هدفتان نباشد.
  • چانه‌زنی: در این مرحله تصور می‌کنید اگر به توافقی برسید، دیگر مجبور نخواهید بود با این فقدان دست‌وپنجه نرم کنید. شاید هم  افسوس بخورید که می‌توانستید در گذشته کارهایی انجام دهید که به تصور خودتان ممکن بود شما را از این فقدان نجات دهند.
  • افسردگی: ممکن است دچار احساسات گیج‌کننده‌ای شوید که با افسردگی همراه باشند از جمله انزوای عاطفی.
  • پذیرش: درنهایت اکثر افراد حقیقت فقدان را می‌پذیرند، حتی اگر همچنان برایشان دردناک باشد.

بسیاری این مراحل را در قالب گام‌هایی یک‌خطی خلاصه می‌کنند و معتقدند که همه افراد قطعا این احوالات را در سوگواری تجربه خواهند کرد. اما این مراحل قوانینی ثابت نیستند و هرگز هم چنین نبوده‌اند. همه افرادی که سوگواری می‌کنند، این مراحل را پشت‌سر نمی‌گذارند و دلیلی ندارد که این مراحل به ترتیب خاصی اتفاق بیفتند.

 بیماری اختلال سوگ

برخی از انواع سوگ

راه‌های مختلفی برای تجربه سوگ وجود دارد. انواع مختلف سوگ نشان می‌دهد که این مقوله تا چه حد ممکن است متنوع و پیچیده باشد.

۱. سوگ پیشاپیش

سوگ پیشاپیش به‌معنی سوگواری پیش از فقدان حقیقی است. مثلا اگر شما متوجه بیماری مهلک خودتان یا یکی از عزیزانتان ‌شوید، ممکن است سوگواری را آغاز کنید. اقدام به سوگ پیشاپیش شما را آماده می‌کند که وقتی زمانش رسید با فقدان مواجه شوید. اما یادتان باشد که اجازه ندهید سوگواری مانع شود از اوقات ارزشمندی که برایتان باقی ‌مانده است، لذت ببرید.

۲. سوگ مختصر

گاهی اوقات این توانایی را دارید که روند سوگواری را به‌سرعت پشت‌سر بگذارید. به چنین موردی سوگ مختصر می‌گویند. ممکن است سوگ مختصر در پی سوگ پیشاپیش ظاهر شود. در این حالت، می‌توانید بابت فقدان خود سوگواری مختصری انجام دهید، زیرا از قبل و زمانی که این فقدان را پیش‌بینی می‌کردید، رنج عاطفی بسیاری را متحمل شده‌اید. سوگواری کوتاه‌مدت به این معنا نیست که شما هرگز به فرد یا چیزی که از دست داده‌اید، قلبا اهمیتی نمی‌دادید. وقتی صحبت از سوگ در میان باشد، هرکدام از ما سیر زمانی متفاوتی را طی می‌کنیم.

۳. سوگ با تأخیر

در این حالت، به‌جای اینکه احساسات همراه با سوگ را بی‌درنگ پس از فقدان تجربه کنید، چند روز، چند هفته یا حتی چند ماه بعد آن‌ها را احساس خواهید کرد. در برخی موارد، شوک ناشی از فقدان تا مدتی بدن شما را برای بروزدادن این احساسات ناتوان می‌کند یا ممکن است آن‌قدر مشغول رسیدگی به امور دیگر مربوط به فقدان (مانند مراسم خاکسپاری و وصیت‌نامه) باشید که تا پیش از انجام‌دادن این مسئولیت‌ها، بدن شما قادر به سوگواری نباشد.

۴. سوگ مهارشده

سوگ مهارشده (سوگ طولانی مدت) شامل احساسات سرکوب‌شده است. بیشتر ما آموزش ندیده‌ایم که چگونه به احساسات آشفته‌ای که هنگام سوگواری برانگیخته می‌شوند، رسیدگی کنیم یا حتی آنها را تشخیص دهیم. درنتیجه بسیاری از افراد بدون اینکه خودشان متوجه باشند،  احساساتشان را سرکوب می‌کنند. متأسفانه وقتی به خودتان فرصت نمی‌دهید تا درنگ کنید و این احساسات را تجربه کنید، سوگ اغلب به شکل عوارض جسمی از قبیل درد معده‌، بی‌خوابی، اضطراب یا حتی حملات پانیک (هراس شدید) بروز می‌کند.

۵. سوگ انباشته

در این نوع سوگ، به‌یک‌باره با چندین فقدان مواجه می‌شوید. مثلا تنها سوگوار فقدان فرزندتان نیستید، بلکه سوگوار ازدواجتان هم هستید که پس از این فقدان، رو به پایان است. سوگواری هم‌زمان بابت چندین فقدان این روند را دشوار و پیچیده می‌کند.

۶. سوگ جمعی

بیشتر ما فکر می‌کنیم که سوگ فقط مسئله‌ای شخصی است، اما افراد دسته‌جمعی (گروهی) نیز سوگواری می‌کنند. وقایعی مهم مانند جنگ، بلایای طبیعی، تیراندازی در مدرسه و بیماری‌های همه‌گیر فقدان‌هایی فراگیر به ‌دنبال دارند. این وقایع مفهوم زندگی «عادی» را تغییر می‌دهند. ما به‌عنوان گروه برای تجربه فقدان‌های مشترک سوگواری می‌کنیم و تقلا می‌کنیم تا بتوانیم چشم‌اندازی از آینده‌ای را داشته باشیم که اکنون تغییر کرده است.

عوارض بیماری اختلال سوگ

۱. عوارض احساسی

افرادی که سوگواری می‌کنند، اغلب احساسات خود را به‌ «دریایی مواج» توصیف می‌کنند. گویی احساسات بدون پیش‌آگاهی شما را در خود غرق می‌کنند. لحظه‌ای به ‌نظر می‌رسد که زندگی به حالت عادی برگشته است و لحظه بعد به خودتان می‌آیید و می‌بینید که اشک‌هایتان جاری شده‌اند. سوگ سبب می‌شود که افراد کل طیف احساسات را تجربه کنند؛ از اندوه گرفته تا خشم و شادی. گاهی اوقات ممکن است حس کنید که احساسی در وجودتان نیست و فارغ از هر فکر و احساسی کارهایتان را انجام می‌دهید.

ممکن است دچار احساسات گیج‌کننده و متناقضی هم بشوید، مثلا:

  • به‌خاطر عزیز از دست رفته اندوهگین هستید، اما از این بابت که آن عزیز در آرامش به سر می‌برد، احساس آسودگی هم می‌کنید.
  • به‌خاطر ازدست دادن همسر پس از طلاق حسرت می‌خورید و در عین حال از به‌دست‌آوردن فرصتی تازه برای عاشق‌شدن هیجان‌زده‌اید.
  • خوشحالید که دیگر مجبور به مراقبت تمام‌وقت و طاقت‌فرسا از خویشاوند در حال مرگتان نیستید و از این بابت احساس گناه می‌کنید.
  • وقتی سوگوار فقدان دوست یا عضوی از خانواده هستید که با او رابطه‌ای پرتنش یا خصومت‌آمیز داشته‌اید، مدام با احساساتی از قبیل بی‌علاقگی، خشم،‌ اندوه و حسرت در کشمکش هستید.

وقتی صحبت از سوگ در میان باشد، احساسات بجا یا نابجا معنایی ندارند. مهم این است که برای تسکین خود، متوجه این احساسات شوید و آنها را حس کنید.

۲. عوارض جسمی

فقدان مسئله‌ای بی‌نهایت استرس‌آور است که ممکن است آسیب جسمی شدیدی به فرد بزند. سوگ سیستم عصبی را بیش از حد وادار به فعالیت می‌کند، ممکن است سیستم ایمنی را ضعیف کند و فرد به‌راحتی بیمار شود.

عوارض جسمی سوگ عبارت‌اند از:

  • خستگی بیش از حد؛
  • سردرد؛
  • حالت تهوع؛
  • بی‌قراری؛
  • معده درد؛
  • تپش قلب؛
  • ضعف عضلانی یا درد مفاصل؛
  • انقباض در سینه یا گلو؛
  • افزایش یا کاهش اشتها؛
  • به سختی به خواب رفتن یا خوابیدن بیش از حد.

۳. تغییرات رفتاری

ممکن است سوگ تمرکزکردن یا به سرانجام رساندن کارها را برایتان دشوار کند. این تغییرات رفتاری عبارت‌اند از:

  • سردرگمی؛
  • ناتوانی در فکرکردن یا تصمیم‌گیری؛
  • احساس ازدست‌دادن امید یا هدفمندی؛
  • ناتوانی در تمرکز بر هر چیزی غیر از کسی یا چیزی که از دست داده‌اید؛
  • ناتوانی در به‌خاطرسپردن یا پیگیری مسئولیت‌هایتان.

پیچیدگی‌های سوگ پیچیده

تجربه سوگ ذاتا پیچیده است، اما در موقعیت‌های خاصی ممکن است تبدیل به چیزی بسیار پیچیده‌تر شود، یعنی سوگ پیچیده یا طولانی‌مدت. سوگ پیچیده یا طولانی‌مدت اغلب شامل موقعیت‌های چالش‌برانگیز خاص یا عوارض شدیدی می‌شود که به‌مدت طولانی زندگی عادی را مختل می‌کنند. هر نوع سوگی ممکن است تبدیل به سوگ پیچیده شود. در ادامه، عواملی را مطرح کرده‌ایم که معمولا سوگ را پیچیده‌تر می‌کنند.

۱. سوگ غایب

زمانی روی می‌دهد که هیچ‌یک از نشانه‌های ظاهری سوگ را بروز نمی‌دهید. گاهی اوقات ممکن است به‌دلیل اینکه در حالت انکار میخکوب شده‌اید،‌ نشانه‌ای از سوگ را بروز ندهید. گاهی اوقات هم فردی که در ظاهر سوگوار به نظر نمی‌رسد، در خلوت خود با احساسات پیچیده‌ای که از چشم دیگران پنهان‌اند، دست‌وپنجه نرم می‌کند.

۲. فقدان مبهم

زمانی روی می‌دهد که فقدانی به فرجام نرسیده است. مثلا زمانی که گمان می‌رود عزیزی مرده اما جسد او پیدا نشده است، تصمیم برای سوگواری بسیار دشوار خواهد بود. همچنین اگر عزیزی هنوز زنده اما دور از دسترس باشد (مثلا کسی که زندانی یا تبعید شده است)، باز هم فقدان مبهم روی می‌دهد. همچنین ممکن است بابت تغییراتی که بین شما و عزیزتان فاصله روانی ایجاد کرده‌اند، سوگواری کنید مانند زوال عقل یا بیماری آلزایمر.

۳. سوگ نامتعارف

زمانی اتفاق می‌افتد که جامعه فقدانی را شایسته سوگواری نمی‌داند. اگر اطرافیان اشاره کنند که سوگ شما پذیرفتنی نیست، سوگواری بیش از پیش شما را منزوی می‌کند. مثلا سوگواری در مرگ حیوان خانگی یا ازدست‌دادن شریک عاطفی هم‌جنس. این نوع سوگ شامل مرگ‌هایی هم می‌شود که از دید جامعه تابو هستند مانند مرگ بر اثر خودکشی یا مصرف بیش از حد مواد مخدر.

۴. سوگ آسیب‌زا

زمانی روی می‌دهد که هم‌زمان با فقدان و آسیب روحی مواجه هستید. سوگ آسیب‌زا شامل فقدان‌هایی است که در شرایط ناگوار و پیش‌بینی‌نشده اتفاق می‌افتند. بلایای طبیعی، تصادف‌ها و مرگ‌های خشونت‌آمیز منجر به آسیب روحی یا حتی اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) می‌شوند و لازم است که علاوه‌بر سوگواری، پیگیر درمان روان‌شناختی هم باشید.

چنانچه شما یک سال پس از فقدان و اختلال سوگ هنوز چنین علائمی داشته باشید،‌ درگیر سوگ پیچیده یا طولانی‌مدتید:

    • احساس می‌کنید که انگار بخشی از وجود شما گم شده یا مرده است.
    • باور نمی‌کنید که فقدان یا مرگ اتفاق افتاده است.
    • از یادآوری مرگ یا فقدان عزیزتان اجتناب می‌کنید.
    • به‌سبب فقدان عزیزتان آن‌قدر درد عاطفی شدیدی دارید که زندگی روزمره‌تان مختل می‌شود.
    • از نظر احساسی بی‌تفاوتید، احساس می‌کنید که تنها مانده‌اید یا زندگی‌تان بی‌معنی و بی‌هدف است.
    • برایتان دشوار است که به زندگی‌تان برسید، با دوستانتان برنامه‌ای بچینید، در فعالیت‌هایی شرکت کنید که برایتان لذت‌بخش‌اند یا برای آینده‌ تصمیماتی بگیرید.

سوگواری چقدر طول می‌کشد؟

طبق اعلام انجمن روان‌شناسی آمریکا، سوگ از شش ماه تا دو سال طول می‌کشد و با گذر زمان، عوارض آن به‌تدریج بهبود می‌یابند. این نکته مهم را به خاطر بسپارید که سوگ طبق مراحل منظم یا برنامه‌ای مشخص بروز نمنی‌کند. مدت‌زمان سوگواری هر فرد متفاوت است. همچنین‌ هرگز زمانی نخواهد آمد که سوگ شما تمام شود. پیوند شما با عزیزی که فوت کرده است، ازدواجی که به جدایی ختم شده است یا رؤیایی که رها شده است در داستان زندگی جاری شما ادغام شده است. این حقیقت تا ابد بخشی از وجود شما خواهد بود.

سوگ پیچیده

بااین‌حال اگر باز هم کنارآمدن با فقدان برایتان دشوار است، به‌خصوص اگر توانایی شما را برای ادامه دادن به زندگی عادی‌ مختل می‌کند، به مشاور متخصص در زمینه سوگ یا روان‌درمانگر مراجعه کنید.

زندگی‌کردن با اختلال سوگ

کنارآمدن با اختلال سوگ نیازمند زمان و صبر است، اما می‌توانید برخی کارها را انجام دهید تا هم خودتان و هم اطرافیانی که نیازمند حمایت شما هستند، راحت‌تر این دوران را سپری کنید.

۱. خودمراقبتی را در برنامه زندگی‌تان بگنجانید

زمانی که در حال سوگواری هستید، مراقبت از روان و جسمتان امری ضروری است. خواب کافی را در اولویت قرار دهید؛ هرشب هفت تا هشت ساعت بخوابید و اگر در طول روز نیاز به تجدیدقوا دارید، چُرت کوتاهی بزنید. ورزش کنید و منظم وعده‌های غذایی مقوی میل کنید. تمرین مراقبه یا یوگا کنید. در وان پر از کف معطر استحمام کنید. در دوران سوگواری، مراقبت از خودتان را در اولویت قرار دهید و از این بابت احساس گناه نکنید.

۲. برنامه زندگی منظمی داشته باشید

سوگ احساس عادی‌بودن شما را مختل و احساساتتان  را دچار فروپاشی می‌کند. با درنظرگرفتن برنامه منظمی برای زندگی، دوباره احساس کنترل بر امور را به دست می‌آورید و احساساتتان را سامان می‌دهید. در زمان‌هایی مشخص و ثابت به رختخواب بروید و از خواب بیدار شوید. سعی کنید که هر روز در زمان مشخصی وعده‌های غذایی را میل کنید. دوش بگیرید. هر وظیفه‌ای را که به سرانجام می‌رسانید، برای خود نوعی پیروزی به حساب آورید.

۳. به احساسات خود توجه کنید

اگر تمایل دارید که با غرق‌شدن در کار یا سرگرمی‌ها از مواجهه با احساسات آزاردهنده اجتناب کنید، در برابر این تمایل مقاومت کنید. سوگواری مستلزم رسیدگی‌کردن به احساسات دردناک است. از گریه‌کردن خجالت نکشید. خود را رها کنید تا خاطرات مشترک با عزیزتان را که دیگر در کنار شما نیست، به یاد بیاورید. احساساتتان را به هر روشی که برایتان بهتر است ابراز کنید و سوگ خود را بیرون بریزید. مثلا نگارش افکار و احساسات، تعریف‌کردن خاطراتی از عزیزتان یا خواندن ترانه‌ای که شما را به یاد او می‌اندازد همگی راه‌هایی برای رسیدگی به احساسات آزاردهنده‌اند.

۴. با دیگران معاشرت کنید

یکی از بهترین روش‌ها برای کنارآمدن با فقدان‌ این است که پیوندهای موجود در زندگی‌تان را تقویت کنید. اشکالی ندارد که هنگام سوگواری نیاز به تنهایی داشته باشید، اما خود را منزوی نکنید. به خود یادآوری کنید که همه چیز تغییر نکرده است، هرچند به‌نظرتان همه چیز تغییر کرده است. افرادی در زندگی‌تان وجود دارند که شما را دوست دارند و می‌خواهند از شما حمایت کنند.

۵. با روان‌درمانگر یا مشاور متخصص در زمینه سوگ صحبت کنید

گاهی اوقات برای دست‌وپنجه نرم‌کردن با سوگ نیازمند کمک حرفه‌ای هستیم. اگر سوگ توانایی شما برای زندگی عادی را مختل می‌کند یا عوارض سوگواری‌تان پس از گذشت شش ماه بهبود نیافته‌اند، وقتش رسیده است که با فردی متخصص مشورت کنید.

حمایت کردن از عزیزی که در حال سوگواری است

در بخشی از کتاب «عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست» می‌خوانیم: «غم‌ و فقدان برای همه اتفاق می‌‌افتد. همه‌‌‌‌ی ما در زمان دردی عظیم، احساس درک‌‌نشدن را تجربه کرده‌‌ایم. همچنین در مواجهه با دردِ افراد دیگر، درمانده، کناری ایستاده‌ایم. همه‌‌ی ما دنبال کلمات گشته‌ایم و می‌دانسته‌‌ایم که هیچ کلمه‌ای هرگز نمی‌تواند چیزی را درست کند. هیچ‌‌کس نمی‌تواند بَرنده شود. افراد سوگوار احساس می‌کنند کسی درک‌شان نمی‌کند و دوستان و خانواده نیز در مقابل غم احساس می‌کنند درمانده و احمق‌اند. می‌‌دانیم به کمک نیاز داریم، اما واقعاً نمی‌دانیم باید چه چیزی بخواهیم. با تلاش برای کمک به دیگران، درواقع در بدترین زمانِ زندگی‌شان اوضاع را بدتر می‌کنیم. گاهی حتی با بهترین نیت هم کارها به‌‌ هم می‌ریزد!

تقصیر ما نیست. همه‌ی ما وقتی ناراحتیم نیازمند محبت و حمایتیم و می‌خواهیم به کسانی‌که دوست‌شان داریم کمک کنیم. مشکل اینجاست که برای انجام‌دادنِ این کار، روش اشتباه را آموخته‌ایم.»

 

اختلال سوگ چیست

 

در ادامه، چند راهکار مفید برای کمک به عزیز سوگوار را ارائه کرده‌ایم که به‌کمک آن‌ها می‌توانید آگاهانه‌تر و راحت‌تر به او کمک کنید.

۱. در کنارش باشید

با توجه به نیازهای عزیزتان، همواره در کنارش باشید. هیچ‌کس از جمله دوست یا خویشاوند شما که در حال سوگواری است، از شما انتظار ندارد که کارشناس سوگ باشید یا دقیقا حرفی را بزنید که آن‌ها نیاز به شنیدنش دارند. همین که در کنارشان باشید، کفایت می‌کند. نیازهایشان را از خودشان بپرسید. آیا نیاز به هم‌صحبتی دارند؟ چیزی که حواسشان را پرت کند؟ برای امور خاکسپاری نیاز به کمک دارند؟ در هر موردی که نیاز دارند، از ایشان حمایت کنید.

۲. پیشنهاد کمک بدهید

همه نمی‌توانند به‌راحتی درخواست کمک کنند، حتی وقتی که نیاز داشته باشند. توجه کنید که به چه شکلی می‌توانید آنها را همراهی کنید و برای کمک داوطلب شوید. می‌توانید بچه‌ها را به مدرسه برسانید؟ می‌توانید لباس‌ها را بشویید؟ می‌توانید آشپزی کنید یا کارت هدیه خرید خواربار بدهید تا برای همه مواد غذایی تهیه کنند؟

۳. اشاره کنید که برای گفت‌وگو آماده‌اید

به احوالات عزیزتان توجه کنید تا بفهمید که آیا تمایل به گفت‌وگو درباره فقدانش دارد یا خیر. مثلا ممکن است احساس کنید که نام‌بردن از عزیزی که فوت کرده است، نابجا یا بی‌ملاحظگی است اما اغلب، فرد سوگوار منتظر نشانه‌ای است تا بداند که می‌تواند از خاطراتش بگوید و احساساتش را با دیگران در میان بگذارد. اگر سر صحبت را باز کردند، بیشتر از آنکه صحبت کنید، به حرف‌های آنها گوش دهید.

۴. فقدان هیچ‌کس را کوچک نشمارید

مراقب باشید طوری رفتار نکنید که گویی فقدان طرف مقابلتان مسئله مهمی نبوده است یا دیگر باید این موضوع را فراموش کند. همچنین سعی نکنید که جنبه مثبتی به فقدان بدهید. جملاتی مانند «عاقبت خوبی داشت» یا «حالا دیگر در بهشت است» شاید با نیت خوبی بیان شوند، اما از دید فرد سوگوار این‌طور به ‌نظر می‌رسد که شما فقدان او را جدی نمی‌گیرید. به‌جای اینکه دنبال روزنه‌های امید باشید، عزیزتان را به حال خودش بگذارید تا بی‌پرده با احساساتش کنار بیاید. این روندی طبیعی و لازم در سوگواری است.

سخن پایانیبرای  بیماری اختلال سوگ

در این مقاله با مفهوم اختلال سوگ، انواع آن و راه‌های کنارآمدن با آن آشنا شدیم. امیدواریم که این نگاه گذرا به شما کمک کرده باشد این تجربه را بهتر درک کنید. اگر احساس می‌کنید که این مبحث برای یکی از دوستان یا اعضای خانواده‌تان مفید است و سبب می‌شود که این دوران را راحت‌تر پشت‌سر بگذارد، این مقاله را با او به اشتراک بگذارید و این‌گونه همراهی و حمایت خود را نشان دهید.

در این مقاله به بررسی اختلال سوگ چیست؟ پرداختیم و راهکارهای اصولی برای مقابله با سوگ و داغدیدگی را بررسی کردیم. برای اطلاعات کامل و بروزتر اینجا کلیک کنید.

مطالعه نیز یکی از روش‌های مفید و اثربخش برای افزایش آگاهی و بهبود کیفیت زندگی و درمان اختلال سوگ است، به‌ویژه وقتی کتاب‌های مناسب را برای مطالعه انتخاب کنیم. پیشنهاد می‌کنیم این سه کتاب عالی را که با موضوع سوگ مرتبط‌اند، در فهرست مطالعه‌ خود قرار دهید.

 

چگونه رنجی را که نمی‌توانیم درمان کنیم به دوش بکشیم خرید کتاب عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست خرید کتاب پذیرش سوگ: یافتن مسیر زندگی پس از فقدان

چگونه رنجی را که نمی‌توانیم درمان کنیم به دوش بکشیم


عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست

پذیرش سوگ: یافتن مسیر زندگی پس از فقدان

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *