مشکلات خانوادگی فرزند و تعارضات خانوادگی در دوران کودکی سبب آسیبدیدن خانواده میشوند و ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر و اعتماد میان آنها را مختل میکنند و سازگاری را از بین میبرند. در هر خانوادهای ممکن است اختلافنظر یا مشکل تعامل رخ دهد. تنش یا اختلاف در حد معمول بخشی عادی از زندگی خانوادگی است و در چنین مواقعی اگر اعضای خانواده آرامش خود را حفظ کنند، آسیب کمتری به آنها وارد میشود. گذشتن از مسائل بیاهمیت و حفظ آرامش در موقعیتهای تنشزا، فشار منفی را کاهش میدهد.
آنچه در این مقاله میخوانید
علائم مشکلات خانوادگی در دوران کودکی و سالهای نوجوانی
- دادزدن و جیغکشیدن: فرزندتان دائماً با دیگر اعضای خانواده بگومگو و دعوا میکند.
- کنارهگیری از خانواده: فرزندتان خودش را از خانواده کنار کشیده است و تقریباً هر روز بیشتر وقتش را تنها و دور از خانه سپری میکند.
- تماسهای مکرر از مدرسه: فرزندتان مرتب از مدرسه تماس میگیرد و میگوید که میخواهد زودتر از تعطیلشدن مدرسه به خانه بیاید یا از دفتر مدیر مدرسه یا مشاور آموزشی تماسهای زیادی دربارهی رفتارهای نگرانکنندهی فرزندتان دریافت میکنید.
- دعواهای مکرر: فرزندتان پیدرپی با اعضای خانواده، دوستان یا همکلاسیهایش دعوا میکند. ممکن است در خانوادهی شما مشاجرات خانوادگی به امری عادی تبدیل شده باشد یا هر حرف کوچکی که میزنید به مشاجره تبدیل بشود.
- رفتار کنشنمایانه: فرزندتان اغلب با انتخابهای بدی که میکند، اثری منفی بر خانواده میگذارد.
- عصبانیت همهی اعضای خانواده از دست یکدیگر: نهفقط فرزندتان بلکه سایر اعضای خانواده با یکدیگر صحبت نمیکنند یا صحبتهای شما با آنها به بحث و جدل ختم میشود.
- تغییر ناگهانی در رفتار، مشارکت یا انجام تکالیف مدرسه: فرزندتان که پیشتر رفتار و مشارکت خوبی در مدرسه داشت و تکالیفش را انجام میداد، دیگر تکالیفش را تحویل نمیدهد یا نمرات ضعیفی میگیرد. این نشانهها حاکی از این هستند که فرزند شما یا شخصاً با مشکل مواجهه شده یا خانوادهتان دچار بههمریختگی و نابسامانی شده است.
دلایل مشکلات خانوادگی در دوران کودکی و سالهای نوجوانی
مشکلات خانوادگی از مسائل مختلف درون یا بیرون خانواده نشئت میگیرند. برخی از دلایل رایج این مشکلات عبارتاند از:
- رویدادهای مهم یا تروماها؛
- مرگ؛
- طلاق؛
- تحولات زندگی، سلامتی یا رفتاری.
یک روش خوب برای درک سیستم خانواده این است که آن را با سیستم دندهها و چرخدندهها در یک ماشین مقایسه کنیم. هر چرخدنده بهلحاظ عملکردی مهم و برای کارکرد کل سیستم ضروری است و همانطور که عملکرد یک عضو بر کل خانواده اثر میگذارد، عملکرد کل خانواده هم بر تکتک اعضا اثر میگذارد.
در ادامه، رایجترین دلایل مشکلات خانوادگی در دوران کودکی و سالهای نوجوانی را بررسی میکنیم.
۱. مشکل روانشناختی
هرنوع مشکل بهداشت روان از جمله مصرف مواد یا اضطراب و افسردگی ممکن است عملکرد سیستم را مختل کند.
۲. رفتار مقابلهجویانه
کودکانی که پرخاشهای شدید، فروپاشیهای مکرر، نگرش بد یا رفتار قانونشکنانه دارند، شدیداً بر وضعیت خانواده اثر میگذارند.
۳. مشکلات پدر و مادر با هم
وقتی فرزندان شاهد مشاجرهی دائمی پدر و مادر باشند، خانواده بهشدت تحتتأثیر قرار میگیرد. در این مورد، مهمترین کاری که پدر و مادر میتوانند انجام بدهند، اصلاح عملکرد خود است. زوجدرمانی یا گروهدرمانی باعث میشود پدر و مادر راحتتر با احساسات حلنشده یا رنجش خود کنار بیایند.
۴. مشکلات پدر و مادر با فرزندان
رابطهی میان والد و فرزند ممکن است منشأ مشکلات سلامت روان و ترومای رشدی باشد. پدر و مادرها باید بدانند که رویکردهای تنبیهی بالا به پایین (والد به فرزند) که ممکن است از آموختههای دوران کودکیمان باشند، عملاً ناکارآمد و اغلب مضرند.
۵. تأییدنکردن انتخابهای نوجوان
چالشهای متداولی که به مخالفت با انتخابها منجر میشوند عبارتاند از:
- مهاجرتکردن؛
- ماندن در شهر یا کشور خود برای رفتن به دانشگاه؛
- انتخاب شریک زندگی؛
- نگرانی بابت سبک زندگی یکی از اعضای خانواده و انتخابهای زندگی. (این مشکل اغلب در اثر دخالت اعضای درجهی دو خانواده یا پدربزرگها و مادربزرگها که با انتخابهای فرزندتان مخالفاند، پیش میآید. ممکن است فرزندتان در مسیری متفاوت از آنچه خانواده میپذیرد، پیش برود و این مسئله ممکن است باعث ایجاد تعارضات زیادی در رابطه بشود.
۶. نیازهای خاص
اگر یکی از اعضای خانواده درگیر بیماری روانی یا ناتوانی بشود، ممکن است بار نوعی مشکل رفتاری یا احساسی بر دوشش سنگینی کند. این عضو اغلب احساس میکند که درک یا پذیرفته نمیشود. سایر اعضای خانواده نیز ممکن است این مسائل را درک نکنند و از اینکه آن عضو به توجه بیشتری از جانب پدر و مادر نیاز دارد یا منابع خانوادگی (پول، محبت یا وقت) بیشتری به او اختصاص داده میشود، آزرده و عصبانی بشوند.
۷. اعتیاد
نمیتوان اثر پررنگ اعتیاد به الکل یا مواد مخدر بر خانواده را نادیده گرفت. زندگیکردن با کسی که همیشه مست یا تحتتأثیر مواد مخدر است ممکن است باعث ایجاد شیوههای مقابلهای ضعیف، الگوهای خشونت رابطهای و بیانگیزگی در فرزندان بشود. خانوادههایی که با مسئلهی اعتیاد مواجههاند، باید برای داشتن خانهای آرام تصمیمات سخت و مهمی بگیرند.
۸. رویدادهای مهم
رویدادهایی مثل طلاق، فرزندخواندگی، نقلمکانکردن و مرگ عزیزان ممکن است سبب نابسامانیهایی توجیهپذیر در زندگی ما بشوند. درست است که خانواده یک سیستم منسجم است، اما هر عضوی از آن شخصیت، تجربهی زیسته و روشهای مقابهای منحصربهفردی دارد. این رویدادها و تغییرات ممکن است انواع مختلفی از اضطراب را در هریک از اعضای سیستم ایجاد کنند.
۹. وابستگی
وقتی تحول بزرگی در خانواده اتفاق میافتد، کودکان بیشتر از همیشه برای ایجاد آن وابستگیهای اولیه و ضروری به والدینشان تلاش میکنند. این تلاش آنها ممکن است به دلبستگی ناسالم و چالشهای احساسی و رفتاری زیادی منجر شود.
۱۰. مرگ و سوگ
سوگ تجربهای بسیار دردناک است و میتواند بر کل خانواده تأثیر بگذارد. این عامل استرسزا پویایی طبیعی خانواده را مختل میکند و هر عضو بهشیوهی خودش با این غم روبهرو میشود تا همهچیز به حالت عادی برگردد. اگر این اندوه مدتی طولانی ادامه یابد، باید دنبال درمان بود.
۱۱. طلاق
این تصمیم را بزرگسالان خانواده میگیرند، اما بیشترین آسیب را فرزندان و اطرافیان متحمل میشوند. طلاق پیامدهای آشکاری دارد، اما برخی از خانوادهها آن را با کمترین آسیب پشتسر میگذارند. اگر خانوادهی شما بهجای طلاق برای برقراری سازگاری تلاش میکند، احتمالاً مراجعه به درمانگر سودمند باشد.
۱۲. نداشتن توانایی مدیریت و پاسخ به تجربهای احساسی
اگر کودک همواره در محیطی پر از تنش و آشفتگی زندگی کند، بسیار طبیعی است که بیش از حد درگیر احساسات بشود و مهارتهای مقابلهای ضعیفی داشته باشد.
تغییر نقشها در خانواده
۱. عادتهای جدید
همهی ما بزرگ میشویم و عادات، لباسها و رفتارهای قدیمی خود را کنار میگذاریم. اگر یکی از اعضای خانواده، که نقش خود را مدتی طولانی ایفا کرده است، تصمیم بگیرد که تغییر کند، بر کل خانواده اثر میگذارد. این تغییر وقتی اتفاق میافتد که فرد عادتهای بد را ترک کند و سالم بشود یا عاداتهای بد جدیدی را شروع کند.
۲. رفتارهای جدید
مثلاً دانشآموزی که همیشه شاگرد اول و ممتاز بوده است، ممکن است وارد اجتماعی خشن بشود و خودش را به دردسر بیندازد. این تغییر وضعیت خانواده را متزلزل میکند، زیرا سایر اعضا دیگر نمیدانند که چگونه خود را با تغییرات این عضو وفق بدهند.
۳. دیدگاههای جدید
طبیعی است که در هر خانوادهای یک نفر دیدگاه یا علایق خود را تغییر دهد. ممکن است پدر و پسر هر دو عاشق اتومبیل باشند و وقتی پسر به نوجوانی رسید، علاقهاش به اتومبیل را از دست بدهد و به نواختن موسیقی روی بیاورد. این اتفاق ممکن است رابطهی پدر و پسر را دچار تحول کند، زیرا آنها دیگر علایق مشترکی ندارند. گاهی این نداشتن علایق مشترک ورزشی است؛ پدر عاشق بسکتبال است و پسر علاقهای به ورزشهای گروهی ندارد.
تفاوت دیدگاههای اعضای خانواده ممکن است برای خانوادهها مشکلساز باشد. این مسائل قابلحلاند، اما باید به این نکته هم توجه داشت که تغییر علایق ممکن است برای خانوادهها چالشبرانگیز باشد. شاید لازم باشد که پدر و مادر تلاش کنند که علایق جدید فرزندشان را بپذیرند و خود را با آنها وفق دهند. خانوادهها زمانی سالمترند که در برابر تغییر و رشد یکدیگر انعطافپذیر باشند.
۴. ساختار جدید خانواده
ساختار جدید ممکن است جدایی والدین، ازدواج مجدد پدر و مادر بعد از طلاق و ورود فرزندخوانده یا خواهر و برادر ناتنی به خانواده باشد. اینکه خانوادهها تغییر کنند و با هم ترکیب شوند، هیچ اشکالی ندارد. فقط باید توجه داشت که فرزندتان ممکن است نتواند خودش را با این اینهمه تغییر وفق بدهد. با تغییر در ساختار خانواده، نیازهای عاطفی فرزندتان شدیدتر میشود.
گاهی اعضای خانواده بهآسانی با نقشهای جدید خود یا نقش جدید یکی از اعضا سازگار میشوند. گاهی هم این سازگاری دشوار است و در چنین مواقعی، روانشناس یا درمانگر خانواده میتواند به کل خانواده کمک کند که خود را با این نقشهای جدید وفق بدهند.
راهکارهای مقابله با مشکلات خانوادگی فرزند
اگر احساس میکنید که خانوادهی شما با مشکلاتی جدی روبهرو شده است، قبل از هر چیزی باید با روانشناس یا درمانگر خانواده مشورت کنید. ازآنجاکه هر عضوی از خانواده مشغله و برنامههای خاص خودش را دارد، شاید درمان آنلاین گزینهی خوبی برای خانواده باشد. مهم است که کمکگرفتن را در اولویت قرار دهید. البته برای بهبود وضعیت خانوادهتان میتوانید از ایدههایی بهره بگیرید که در ادامه مطرح کردهایم.
۱. برنامهریزی کنید
داشتن برنامهای منسجم موجب میشود هم کودکان راحتتر با تغییرات کنار بیایند و هم اعضای خانواده حتماً هر روز مدتزمان مشخصی را کنار یکدیگر سپری کنند. اگر احساس میکنید اوضاع خانه با خانوادهدرمانی بهتر میشود، برای ملاقات با درمانگر خانواده برنامهریزی کنید.
۲. برای گفتوگو وقت بگذارید
باید مشکلات را بیپرده مطح کنید. وقتگذاشتن برای گفتوگو دربارهی اینکه فرزندتان چگونه با تغییرات کنار میآید و بهاشتراکگذاشتن تجربیات خود باعث میشود که این تغییرات کمتر ترسناک به نظر برسند.
۳. اجازه بدهید مسائل ناخوشایند هم مطرح شوند
طوری رفتار کنید که فرزندتان بتواند راحت دربارهی هر مسئلهای با شما صحبت کند. این مسئله ممکن است سوءمصرف مواد مخدر، رابطهی جنسی، تفاوتهای دینی، معنویت، جنسیت یا گرایش جنسی و سیاست باشد. کودکان اغلب دربارهی چنین موضوعاتی پنهانکاری میکنند و از بیان افکار و احساساتشان خجالت میکشند. وقتی اجازه میدهید که این گفتوگوهای سخت اتفاق بیفتند، فرزندتان فرصت پیدا میکند که عمیقترین نگرانیها و باورهای خود را ابراز کند.
مقالات پیشنهادی سردبیر
ندرا گلوِر تواب در کتاب «به دور از تنش»، خطاب به فرزندان میگوید: «ممکن است گفتوگوی دیرهنگام دربارهی خاطراتِ دردناک دلهرهآور باشد، اما بهتعویقانداختن گفتوگو فقط باعث افزایش اضطراب شما میشود. درست است که نمیتوانید نحوهی واکنش والدین خود را کنترل کنید، اما با شناخت آنها ممکن است بتوانید واکنششان را پیشبینی کنید.
علیرغم تمام اتفاقات گذشته، اگر چیز جدید یا متفاوتی برای گفتن دارید، دربارهی آن صحبت کنید.»
۴. فرزندتان را از سر خود باز نکنید
برنامهی روزانهی هر خانوادهای پر از حواسپرتی و تغییر است. بااینحال میبینیم که فرزندان، بهویژه نوجوانان، اغلب بدون توجه به اینکه چه ساعتی از روز است، سراغ پدر و مادرشان میروند تا با آنها دربارهی زندگی خود صحبت کنند. در جایگاه والد باید حواستان باشد که فرصت را از دست ندهید. اگر فرزندتان سعی دارد چیزی به شما بگوید و شما حسابی سرتان شلوغ است و عجله دارید، سعی کنید کارتان را متوقف کنید و به او گوش دهید.
۵. برای خوشگذرانی برنامهریزی کنید
هرطورشده زمان مشخصی را به دورهمی با خانواده و داشتن اوقات خوش با یکدیگر اختصاص دهید. این برنامهی مثبت سلامت روان خانواده را بهبود میدهد. حتی اگر پیش از آن مشاجره یا اختلافنظری اتفاق افتاده باشد، اختصاص زمان مشخص برای لذتبردن از بودن در کنار خانواده و فرزندان، به همهی اعضا یادآوری میکند که چقدر برای یکدیگر مهماند.
۶. سخت نگیرید
هر خانوادهای ممکن است پر از احساسات تنشزا باشد. انتظار نداشته باشید که فرزندتان همیشه شاد و موفق باشد. اجازه بدهید که فرزندتان هم مثل شما بلغزد و زمین بخورد. به فرزندتان عشق و دلگرمی بدهید تا بتواند خود واقعیاش را نشان بدهد.
۷. خوشیها را جشن بگیرید
زندگی اغلب پستی و بلندیهای زیادی دارد. فراموش نکنید که این روال طبیعی است. روزهای موفقیتآمیز فرزندتان را جشن بگیرید. آیا دخترتان جزو دانشآموزان برتر شده است؟ آیا آن فرزند دانشآموزتان که در درس ریاضی مشکل داشت، در امتحانش نمرهی بیست گرفته است؟ آیا پسر خجالتی شما برای بازی در تئاتر مدرسه تمرین میکند؟ برای جشنگرفتن این بردها وقت بگذارید.
۸. لحظات سخت را بررسی کنید
در هر خانوادهای، وقتگذاشتن برای بررسی تجربیات باعث میشود همهی اعضای خانواده به یاد داشته باشند که خانوادهشان ویژه است و میتوانند با هم از پس مشکلات بربیایند. اشکالی ندارد اگر فرزندتان بداند شما هم گاهی سرحال نیستید یا دقیقاً نمیدانید که در هر موقعیتی باید چه کاری انجام بدهید. تواضع و شکنندگی شما در التیام زخمهایی که ناگزیر بر تن خانواده نشستهاند، تأثیر بسزایی دارد. وقتی احساساتتان را آشکارا ابراز میکنید، فرزندتان متوجه میشود که او نیز میتواند احساساتش را ابراز کند.
۹. به زنگ خطرها توجه کنید
در هر خانوادهای مسائل نگرانکنندهی زیادی وجود دارند که ممکن است آنها را نادیده بگیرید. اگر نوجوان شما مدتزمان زیادی را به تنهایی سپری میکند، نمیتواند روی اهدافش تمرکز کند و رویدادهای مهم را از دست میدهد، به او توجه کنید. اینها همه علائم افسردگی یا اعتیادند و ممکن است او به کمک شما نیاز داشته باشد.
۱۰. حمایت فردی را فراموش نکنید
اگر یکی از اعضای خانواده با بیماری، مشکل سلامت روان یا اعتیاد دستوپنجه نرم میکند، باید از حمایت فردی و درمان بهرهمند بشود. علاوهبر درمان فردی، خانوادهدرمانی هم درمان مکمل خوبی برای کل اعضای خانواده است.
۱۱. به رقابت فرزندان با هم توجه کنید
در هر خانوادهای رقابت میان خواهر و برادر امری طبیعی است. بااینحال نباید اجازه بدهید که فرزندانتان به خشونت و سوءاستفاده از یکدیگر عادت کنند. این مشکل اغلب زمانی به وجود میآید که یکی از فرزندانتان بسیار هیکلیتر یا بزرگتر از خواهر یا برادرش باشد. حواستان باشد که همهی فرزندانتان در خانه امنیت داشته باشند.
در این مقاله به علائم و دلایل ایجاد مشکلات خانوادگی در فرزند پرداختیم و راهکارهایی ارائه دادیم برای کسب اطلاعات در مورد تعارضات خانوادگی دوران کودکی به این سایت سر بزنید.
در بخشی از کتاب «به دور از تنش» میخوانیم: «در مواقعی دعوای بین خواهر و برادر ممکن است برای طرفین خطرناک باشد، مثلاً وقتی که یکی از کودکان در حال بازی با اسباببازی است و کودک دیگر اسباببازی او را بهزور میگیرد. در چنین شرایطی بهتر است که والدین چنین جملاتی را بیان کنند: “خواهرت داشت با اسباببازی بازی میکرد. اگر میخواهی با آن بازی کنی، باید صبر کنی تا بازیاش تمام بشود یا ازش بخواهی که اسباببازی را بهت بدهد.”»
۱۲. برای مقابله با سوءاستفاده و بدرفتاری کمک بگیرید
اگر یکی از اعضای خانواده قربانی آزار و اذیت شده است، فوراً کمک بگیرید. در هر جامعهای مراکزی وجود دارند که خانوادهها میتوانند برای گرفتن کمک به آنها مراجعه کنند.
۱۳. الگو و راهنمای فرزندتان باشید
خوب است که خودتان راهنما و الگوی فرزندانتان باشید و به آنها نشان دهید که چگونه میتوانند سبک زندگی سالم داشته باشند. فرزندان از دوران نوزادی تا بزرگسالی همواره نیازمند راهنمایی، پرورش و الگوسازی هستند. هرچه فرزندتان بزرگتر میشود، آزادیاش در انتخاب سبک زندگی بیشتر میشود. بااینحال گاهی باید وارد عمل شوید و به او کمک کنید. فرزندان نیاز دارند که مرزها را بشناسند و بدانند که همیشه از محبت و حمایت والدینشان برخوردار خواهند بود.
چه زمانی برای رفع تعارضات خانوادگی کمک بگیریم؟
گاهی خانوادهها میتوانند با تکیه بر یکدیگر و قدرت فردی هریک از اعضای خانواده وقایع مهم را پشتسر بگذارند و گاهی هم خانواده نمیتواند این بار اضافی را تحمل کند و زیر این بار خرد میشود. اگر اعضای خانواده بهخاطر داشتن یک سبک زندگی نسبتاً سالم انعطافپذیر باشند، خیلی آسانتر میتوانند از موقعیتهای دشوار عبور بکنند.
بااینحال اگر خانواده از ابتدا تحتفشار باشد، یک اتفاق جدی برای خرابکردن اوضاع کافی است. اگر اتفاق مهمی برای خانوادهتان رخ داده است و احساس میکنید همهچیز روزبهروز بدتر میشود، بهتر است که از روانشناس یا درمانگر خانواده کمک بگیرید.
گاهی مشکلات خانوادگی آنقدر جدی هستند که باید فوراً برطرف شوند و گاهی هم چندان جدی نیستند و میتوان رسیدگی به آنها را به زمانی مناسب موکول کرد. بههرحال درمانگر میتواند در رسیدگی به مشکلات و برقراری دوبارهی سیستمی کارآمد به خانوادهی شما کمک کند.
کدام متخصصان میتوانند برای حل مشکلات خانوادگی فرزند یا نوجوان کمک کنند؟
اگر فرزندتان مشکلی دارد و آن مشکل مانع یادگیری عمیق، برقراری ارتباط یا شادی او شده است، این متخصصان میتوانند به او کمک کنند و تشخیص، درمان یا هر دو را ارائه دهند.
- رواندرمانگر یا درمانگر کودکان: برای بررسی یا درمان مشکلات رفتاری یا احساسی یکی از اعضای خانواده.
- درمانگر خانواده: برای ملاقات با کل خانواده و تنظیم اهداف و ارتباطات کلی.
- درمانگر تحلیل رفتار کاربردی: این درمانگر میتواند با انجام یک تحلیل کارکردیِ تجزیهای به پیشرفت درمان کمک کند. او به خانهی شما میآید و با تحلیل رفتار اعضای خانواده، پویایی رفتاری میان خواهران و برادران و نحوهی واکنش والدین به لحظات و اختلافات چالشبرانگیز را بهبود میبخشد.
روانشناس یا عصبروانشناس: اگر مشکل یک یا چند عضو از خانواده چیزی فراتر از ارتباط خانوادگی باشد، این متخصص میتواند با بررسی کامل علائم مشکلات سلامت روان و زمینههای رفتاری به بهبود فرد کمک کند.
سخن پایانی درباره مشکلات خانوادگی فرزند
در این مقاله، رایجترین دلایل مشکلات خانوادگی کودکان و نوجوانان را بررسی و راهکارهایی برای رفع آنها ارائه کردیم. امیدواریم این مقاله برای شما مفید بوده باشد. همچنین اگر کسی را میشناسید که بهنظرتان خواندن این مقاله برایش مفید خواهد بود، حتماً این مقاله را با او به اشتراک بگذارید. مطالعه نیز یکی از روشهای مفید و اثربخش برای افزایش آگاهی و بهبود کیفیت زندگی است، بهویژه وقتی کتابهای مناسب را برای مطالعه انتخاب کنیم. پیشنهاد میکنیم این سه کتاب عالی را که با موضوع فرزندان و مشکلات خانوادگی مرتبطاند، در فهرست مطالعهی خود قرار دهید.
|
|
افسانه عادی بودن |
کتابی که آرزو میکنید والدینتان خوانده بودند |