یادگیری یعنی تغییری نسبتاً ماندگار در رفتار که با تمرین ایجاد شده باشد و بهمعنی کسب اطلاعات، دانش و مهارت است. هرچند شاید با فکرکردن به یادگیری یاد کلاس و مدرسه بیفتید، یادگیری فرایندی مداوم است که در کل دوران زندگی ادامه دارد و فقط به کلاس درس محدود نمیشود. با ما همراه باشید تا بیشتر دربارهی یادگیری یاد بگیرید و با تعریف یادگیری آشنا شوید!
آنچه در این مقاله میخوانید
جلبشدن توجه محققان به یادگیری
در ابتدای قرن بیستم و با تبدیلشدن رفتارگرایی به یکی از مکاتب اصلی فکری، یادگیری هم به یکی از موضوعات محبوب در روانشناسی تبدیل شد. امروزه هنوز هم تعریف یادگیری یکی از مفاهیم مهم در بسیاری از حوزههای روانشناسی مانند روانشناسی شناختی، تربیتی، اجتماعی و رشد است.
روانشناسان فرایند یادگیری را بررسی میکنند، اما در کنار این بررسیها، چگونگی تأثیرگذاری متغیرهای اجتماعی، عاطفی، فرهنگی و زیستی بر فرایند یادگیری را نیز بررسی میکنند.
یادگیری فرایندی فعال است
یادگیری فرایندی چندگامی است. حتی وقتی چیزی را نسبتاً سریع یاد میگیرید هم همینطور است. برای یادگیری باید با اطلاعاتی جدید روبهرو شوید، به این اطلاعات توجه کنید و آنها را با چیزهایی که از قبل میدانید هماهنگ کنید، سپس آنها را در حافظهی خود ذخیره و از آنها استفاده کنید.
مثلا فرض کنید میخواهید توالتفرنگیای را تعمیر کنید که سیفونش یکسره کار میکند. میتوانید ویدئوهای آموزشی را جستوجو کنید، سپس این ویدئوها را تماشا کنید تا ببینید آیا اطلاعاتی که نیاز دارید در آنها هست یا خیر. سپس از این دستورالعملها برای تعمیر استفاده میکنید. یا زمانی را در نظر بگیرید که در حال مطالعهاید و به کلمهای با معنای ناآشنا میرسید. اگر خواندن را قطع کنید و به دنبال معنی این کلمه بگردید، یک کلمهی جدید یاد گرفتهاید.
اغلب از عبارت «یادگیری فعال» برای شرحدادن یک فرایند تعاملی استفاده میشود، مثل وقتی تجربهای عملی برای یادگرفتن یک موضوع داریم و بهجای مطالعه، به روش عملی آن را یاد میگیریم. در عوض عبارت «یادگیری منفعل» یعنی مطالعه بدون حرکت (مثلاً متنی را بخوانید، به صحبت مدرس گوش بدهید یا یک فیلم ببینید) که این روش هم ممکن است مؤثر باشد.
یادگیری به ایجاد تغییرات پایدار منجر میشود
یادگیری یعنی حفظکردن دانشی که کسب کردهاید. اگر آن لغت جدید را در یک متن دیگر ببینید، معنی آن را درک خواهید کرد. اگر در آینده دوباره سیفون توالتفرنگی یکسره کار کند، شاید مجبور شوید دوباره آن ویدئوی آموزشی را تماشا کنید تا مطالبی که دربارهی درستکردن توالت یاد گرفتهاید یادتان بیاید، اما دانشی کلی دربارهی کاری که باید انجام بدهید دارید.
الن گنت در کتاب «منحنی خلاقیت» میگوید: «تحقیقات نشان دادهاند موسیقیدانها، افرادِ دوزبانه و حتی شعبدهبازها در طول زمان با تمرین و یادگیریِ بیشتر، ساختار مغزشان تغییر میکند.
این نظریه که فیزیولوژی مغزِ ما با موقعیتها و تجربههای مختلف سازگار میشود، «انعطاف مغز» نام دارد.
درحقیقت، حتی تجربهی آموزشهای مختصر هم بر ساختار مغز تأثیراتی دارد. یک آزمایش نشان داد جلسات آموزشیِ درسِ سادهای مثل آموزش واژگان هم بر آن تأثیر میگذارند. آزمایش دیگری کشف کرد ده جلسهی شصتدقیقهایِ آموزشِ رایانه به افراد مسن تأثیری ملموس بر عملکرد مغز آنها گذاشت، که تا ده سال بعد هم دیده میشد.»
یادگیری با تجربهکردن رخ میدهد
فرایند یادگیری زمانی آغاز میشود که یک تجربهی جدید کسب میکنید. این تجربه شاید خواندن یک کلمهی جدید، گوشدادن به حرفهای کسی که چیزی را توضیح میدهد یا سعی در اجرای یک روش جدید برای حل یک مسئله باشد. وقتی یک روش برای پختن تخممرغ یا مسیری جدید برای رفتن به محل کارتان را امتحان کنید، میتوانید نتیجهگیری کنید که آیا این راه و روش برای شما مناسب است یا نه. سپس میتوانید از آن روش برای آینده هم استفاده کنید.
یادگیری میتواند بر نگرش، دانش و رفتار اثر بگذارد
روشهای یادگیری خیلی فراتر از «یادگیری از کتاب» هستند. قطعاً میتوانید کلمات، مفاهیم و اطلاعات جدید را یاد بگیرید. اما در کنار اینها میتوانید یاد بگیرید روش انجامدادن کارها به چه صورت است یا چه احساسی به بعضی چیزها دارید.
مسئلهی مهم این است که به خاطر داشته باشید یادگیری ممکن است سبب شود رفتارهای مفید و منفی ایجاد شوند. یادگیری بخشی طبیعی و دائمی از زندگی است که پیوسته اتفاق میافتد و شاید سبب بهترشدن یا بدترشدن فرد شود.
گاهی اوقات یادگیری بهمعنی کسب دانش بیشتر و حرکت بهسمت یک زندگی بهتر است. اما در سایر موارد، یادگیری بهمعنی یادگرفتن رفتارهایی است که شاید برای سلامت و تندرستی فرد مضر باشند.
یادگیری چطور اتفاق میافتد؟
فرایند یادگیری همیشه به یک شکل اتفاق نمیافتد. یادگیری میتواند به روشها و اشکال بسیار متنوعی اتفاق بیفتد. روانشناسان برای توضیح چگونگی و زمان اتفاقافتادن فرایند یادگیری نظریههای مختلفی ارائه کردهاند.
۱. یادگیری از طریق شرطیسازی کلاسیک
یادگیری از طریق ارتباط یکی از اصلیترین روشهایی است که افراد بر آن اساس چیزهای جدید را یاد میگیرند. ایوان پاولوف، روانشناس روس، حین آزمایشهایی که روی دستگاه گوارشی سگها انجام میداد، یکی از روشهای یادگیری را کشف کرد. پاولوف دریافت که سگها ذاتا با دیدن غذا بزاق ترشح میکنند، اما بهتدریج هر بار که روپوش آزمایشگاهِ سفیدرنگ فرد انجامدهندهی آزمایش را میبینند هم بزاق ترشح میکنند.
در آزمایشهای بعدی، همزمان با دیدن غذا یک صدای زنگ هم پخش کردند. بعد از چند بار همزمانی، کمکم سگها فقط با صدای زنگ هم بزاق ترشح میکردند.
شرطیشدن کلاسیک یکی از انواع یادگیری است که از طریق ایجاد ارتباط شکل میگیرد؛ یک محرک غیرمشروط که طبیعی و خودکار سبب ایجاد پاسخ میشود، در کنار یک محرک خنثی قرار میگیرد و بهتدریج، ارتباطی بین آنها شکل میگیرد و آن محرکی که قبلاً خنثی بود تبدیل به یک محرک شرطی میشود که پاسخ شرطی را تحریک میکند.
۲. یادگیری از طریق شرطیشدن فعال
تبعات کارهایی که انجام میدهید ممکن است بر چگونگی یادگیری و چیزهایی که یاد میگیرید هم تأثیر داشته باشد. بی. اف. اسکینر، رفتارشناس، دریافت با وجودی که میتوان از شرطیسازی کلاسیک برای توضیح برخی از انواع یادگیریها استفاده کرد، این روش همیشه مؤثر نیست و پیشنهاد کرد در برخی از انواع یادگیری، تقویت (تشویق) و تنبیه عامل یادگیری هستند.
وقتی اتفاقی میافتد که فوراً یک رفتار را در پی دارد، میتواند سبب افزایش یا کاهش احتمال بروز دوبارهی این اتفاق در آینده شود. این فرایند را شرطیشدن فعال مینامند.
مثلا تصور کنید تازه یک تولهسگ گرفتهاید و میخواهید آموزش او را شروع کنید تا رفتارهای خاصی داشته باشد. هر وقت تولهسگ کاری را که شما میخواهید انجام میدهد، یک تشویقی کوچک به او میدهید یا نوازشش میکنید. اما وقتی تولهسگ رفتار بدی نشان میدهد، سرزنشش میکنید و محبتی به او نشان نمیدهید. بهتدریج این تشویق باعث افزایش آن رفتارهای مطلوب میشود و رفتارهای نامطلوب را کم میکند.
۳. یادگیری مشاهدهای
شرطیسازی کلاسیک و فعال بسیاری از نمونههای یادگیری را شرح میدهند، اما احتمالا با شنیدن این موارد فورا یاد موقعیتی میافتید که چیزی را بدون شرطیشدن، تشویق یا تنبیه یاد گرفتهاید.
روانشناسی بهنام آلبرت بندورا متوجه شد که بسیاری از انواع روشهای یادگیری شامل هیچ نوع شرطیسازی نمیشوند و در حقیقت شواهدی ارائه کرد که نشان میدادند نتیجهی یادگیری شاید حتی فورا هم نمایان نشود.
یادگیری مشاهدهای وقتی اتفاق میافتد که عمل یا تبعات رفتار دیگران را مشاهده میکنیم (مانند یادگیری نهفته).
بندورا با تحقیقات مشهور خود توانست نشان دهد قدرت یادگیری مشاهدهای چقدر است. در آزمایش او، بچهها کلیپهایی را تماشا کردند و در آنها بزرگترها با یک عروسک بزرگ بادی بوبو در تعامل بودند. در برخی موارد بزرگترها فقط این عروسک را نادیده میگرفتند و در برخی دیگر از کلیپها بزرگترها عروسک را کتک میزدند، به آن لگد میزدند یا سرش داد میکشیدند.
سپس به بچهها این فرصت داده میشد که در همان اتاق با عروسک بوبویی که آنجا بود بازی کنند. کسانی که دیده بودند بزرگترها با عروسک بدرفتاری کردهاند، معمولا از خودشان همان رفتارها را نشان میدادند.
مقالات پیشنهادی سردبیر
چالشهای یادگیری
یادگیری همیشه بهسادگی اتفاق نمیافتد. گاهی اوقات باید بر موانعی غلبه کنید تا بتوانید دانشی جدید کسب کنید. این موانع ممکن است در فرمهای مختلف ظاهر شوند.
۱. چالشهای محیطی
دسترسی به فرصتهای یادگیری و جنبههایی از محیط یادگیری در چگونگی یادگیری افراد نقش دارند. این چالشها ممکن است بزرگ یا کوچک باشند. اگر نتوانید راهنما و دستورالعملی پیدا کنید یا کسی را پیدا کنید که از او دربارهی مشکل سیفون یکسرهشدهی توالتفرنگی خود سؤال کنید، این فرصت را هم پیدا نمیکنید که بتوانید درستکردن آن را یاد بگیرید. در کلاس درس و محیط کار هم ممکن است با موانع فیزیکی، فرهنگی یا اقتصادی مواجه شوید و توانایی یادگیریتان را مختل کنند.
۲. چالشهای شناختی
عوامل شناختی بر فرایند یادگیری اثرگذارند. مثلا توانایی حفظکردن یا دریافت اطلاعات هم سبب تسهیل و هم مانع یادگیری میشود. انواع اختلال یادگیری خاص مانند خوانشپریشی هم بر نوع پردازش و حفظ دانش اثر میگذارند.
۳. چالشهای انگیزهای
انگیزه شامل هر دو گروه انگیزههای درونی و بیرونی میشود که ممکن است بر میزان یادگیری افراد اثر بگذارند. افرادی که برای یادگیری انگیزههای درونی دارند، احساس میکنند باید بهخاطر خودِ یادگیری یاد بگیرند. آنها برای یادگرفتن نیازمند پاداشهایی مثل نمره یا جایزه نیستند تا برای یادگیری به آنها انگیزه بدهد.
البته این انگیزه ممکن است فقط مربوط به بعضی مهارتها یا موضوعات خاص شود. مثلا ممکن است شخصی به انگیزههای بیرونی نیاز داشته باشد تا بتواند تمرینهای ریاضی خود را حل کند، اما انگیزهی درونی کافی برای تحقیق دربارهی تاریخچهی خانوادگیاش را داشته باشد. چالشهای مربوط به انگیزه شاید ناشی از اختلال کمبود توجه بیشفعالی، افسردگی و دیگر شرایط مربوط به سلامت روانی باشند.
در بخشی از کتاب «بیحدومرز» میخوانیم: «زمانی که هدف، انرژی و مراحل ساده و کوتاه را با هم ترکیب میکنید، به انگیزهی پایدار دست مییابید. شکل نهاییِ انگیزه حالتِ جریان است. آن را مثل مدیریت انرژی در نظر بگیرید؛ خلق آن، سرمایهگذاری آن و بعد هدردادن آن. هدف یا دلیلی واضح به شما انرژی میدهد. اقداماتی که انجام میدهید به مغز و سایر اعضای بدن انرژی میدهند و مراحلِ سادهی کوچک نیازمند انرژی کمی هستند.»
چطور یادگیری را بهبود دهیم؟
چه در حال دریافت آموزشهای رسمی باشید و چه نباشید، همیشه و در تمام طول زندگی خود در حال یادگیری هستید. راهبردهایی هم وجود دارند که میتوانید برای بهبود فرایند یادگیری خود و استفاده از آموختههایتان از آنها بهره ببرید.
۱. مدام در حال یادگیری باشید
یادگیری مهارتی است که میتوان آن را تمرین کرد. محققان با بررسی افراد مسن دریافتند که یادگرفتن یک مهارت جدید سبب بهبود حافظهی کاری، حافظهی رویدادی و همچنین توانایی استدلال فرد شود. هرچه این مهارت جدید سختتر بود، مغز شرکتکنندگان بیشتر تقویت شد. (شرکتکنندگان لحافدوزی و عکاسی دیجیتال یا هر دو کار را یاد گرفتند.)
در این مقاله به تعریف یادگیری و نکات خیلی مهم پرداختیم، برای مطالعه بیشتر مقاله ده تعریف یادگیری را با کلیک روی این لینک مطالعه کنید.
سانجی گوپتا در کتاب «تیزذهن بمانید»، میگوید: «بهتر است روی آموزش مادامالعمر تاحدامکان تمرکز کنید. اینگونه به ساخت و حفظ آن تابآوری مغز که گفته بودم ادامه میدهید. اگر از راه یادگیری چیزهای جدید و به چالش کشیدنِ قابلیتهای فکری و محاسباتیِ مغز آن را تحریک نکنید، این جملهی کلیشهای «مغزتان از کار میافتد» درست از آب درمیآید. درمورد بسیاری از مردم، همینکه کتابی از کتابخانه بردارند و بخوانند حکم آموزش را دارد. نیازی نیست به دنبال مدرک دکتری بروید.»
۲. به چند روش مختلف یاد بگیرید
اگر میخواهید یک زبان جدید بیاموزید، میتوانید از اپلیکیشنی بهره ببرید که این زبان را از جنبههای مختلف مانند مهارتهای خواندن، گوشکردن و صحبتکردن تدریس میکند. اما در کنار این روش میتوانید پادکستی به زبان جدید گوش کنید و در همان زمان برای قدمزدن بروید یا با خودکار و کاغذ لغات این زبان جدید را تمرین کنید.
۳. به دیگری تدریس کنید
مثلا وقتی سعی میکنید به دوست خود نشان دهید که چطور باید تنیس بازی کند، با اشتراکگذاری چیزی که میدانید آن را تقویت میکنید. باید دوباره به سراغ اطلاعات پایهای بروید که روزی برای خودتان هم جدید بودهاند و آنها را به دانشجوی خود ارائه کنید.
۴. بهقدر کافی بخوابید
طبق تحقیقات، خوابیدن تثبیت اطلاعات در مغز را بهبود میبخشد، بنابراین اولویت خود را خواب سالم قرار دهید تا بدن و مغز سالمی داشته باشید.
سخن پایانی در مورد تعریف یادگیری
یادگیری فرایندی تکبعدی نیست. این فرایند به روشهای بسیار متفاوتی اتفاق میافتد و عوامل مختلفی در چگونگی و زمان یادگیری افراد نقش دارند. مردم اغلب به روشهایی متوسل میشوند که مشهود و قابلاندازهگیریاند، اما نکتهی مهم دیگری که باید به خاطر بسپارید این است که ما همیشه نمیتوانیم فورا بفهمیم چه چیزی یاد گرفتهایم. افراد میتوانند مفاهیم و مهارتهایی را یاد بگیرند که فورا مشهود نباشند.
کتابهایی که با خواندنشان اطلاعات مفیدی دربارهی تعریف یادگیری کسب میکنید.
برای اینکه بهتر یاد بگیریم و سریعتر نکات را بفهمیم و یاد بگیریم باید هرم یادگیری را بلد باشیم.
مطالعه یکی از روشهای مفید و اثربخش برای بهبود کیفیت زندگی است، بهویژه وقتی کتابهای مناسب را برای مطالعه انتخاب کنیم. پیشنهاد میکنیم این سه کتاب عالی را که با موضوع یادگیری مرتبطاند، در فهرست مطالعهی خود قرار دهید.
بی حد و مرز
|
تیزذهن بمانید: در هر سنی مغزی بهتر بسازید
|
منحنی خلاقیت؛ چگونه ایدهی درست را در زمان درست پرورش دهیم
|