انگیزه در یادگیری بسیار مهم است؛ مدیران شرکتها در سرتاسر جهان با چالشی بزرگ رو به رو هستند: چگونه سرعت یادگیری مهارت کارکنان خود را افزایش دهیم؟
مشکلاتی مثل نیروی کار سالخورده، کمبود نیروی کار، نیاز کارفرمایان به مهارت بیشتر کارکنان و ماهیت در حال پیشرفت کار همگی نشانگر نیاز مداوم به افزایش یادگیری در محیط کار هستند.
خصوصا که با سرعت زیاد رشد علوم و تخصصیشدن مشاغل، نیاز شدیدی به افزایش سرعت یادگیری افراد برای قرارگرفتن در جایگاههای شغلی احساس میشود.
میدانید راهحل چیست و بهترین روشها برای سریعترکردن روند یادگیری کداماند؟ تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید تا به این سؤالها پاسخ بدهیم.
آنچه در این مقاله میخوانید
نقش انگیزه در یادگیری
خوشبختانه طبق مطالعات علم اعصاب، بدن انسان حتی تا سنین بالا توانایی رشد نورونها و ایجاد اتصالات عصبی جدید را دارد و این یعنی فرصت مداوم برای آموزش و یادگیری حتی تا پایان عمر.
بنابراین کشفهای بیشتر درباره نحوه عملکرد مغز به ما اجازه میدهد تواناییهای انسان را شناسایی کنیم و موانع یادگیری را حذف کنیم.
البته همه چیز به این سادگی نیست. مشکلات محیط کار مثل ناهمانگی، استرس و ناکافی بودن زمان برای یادگیری باعث کاهش توانایی فرد در یادگیری میشوند.
یک راهحل ساده صرف زمان و انرژی بیشتر برای یادگیری است. برخی کارفرمایان پا را فراتر میگذارند و با حقوق و مزایای بیشتر کارکنان را به پیشرفت و یادگیری سریعتر تشویق میکنند.
این ابتکارات برای از بین بردن موانع یادگیری ضروری هستند، اما عامل اصلی یادگیری چیز دیگری است: انگیزه. ظرفیت واقعی هر فرد فقط با انگیزه درونی خود او و با کنجکاو بودن برای کشف و تجربه چالشهای جدید فعال میشود.
در این مقاله، سه روش را معرفی میکنیم که به کمک آنها میتوانید خود و دیگران را به یادگیری و رشد تشویق کنید. این سه روش عبارتاند از:
- ایجاد خودمختاری؛
- تقویت اعتماد به نفس و ایجاد عادتهای خوب؛
- ایجاد ارتباط بین یادگیری و هدف.
۱. ایجاد خودمختاری
یکی از درسهای یوگا این است: «آنچه را میخواهی بردار و آنچه را نمیخواهی رها کن». تفسیر این جمله در حوزه یادگیری این است که ایجاد انتظارات نابجا و غیرسازنده برای افراد اغلب مانع تلاش آنها برای یادگیری و رشد میشود.
این اتفاق به دو علت رخ میدهد، یکی اینکه فشارهایی که استقلال و خودمختاری را سرکوب میکنند ذاتا باعث ضعیف شدن انگیزه درونی میشوند. دیگر اینکه تعریف هدف دور از دسترس باعث ناامیدشدن فرد از رسیدن به آن و درنتیجه خشکیدن انگیزه او میشود.
مقالات پیشنهادی سردبیر
خودمختاری به این معناست که فرد با خواست خود شروع به کاری کند و به شیوهای عمل میکند که مختص هویت خود اوست.
جالب است بدانید که یافتههای جدید علوم اعصاب همچنان نتایج آزمایشهای قدیمیتر روانشناسی را تأیید میکنند که خودمختاری و استقلال محرک قدرتمندی است و بخشهایی از مغز را فعال میکند که بیشترین ارتباط را با یادگیری دارند.
پیروی از دستور، بهویژه دستوری که منطقی به نظر نرسد، باعث اثر معکوس میشود.
در بخشی از کتاب «ذهنیت برنده» جیمز کلییر میخوانیم: «فواید ذهنیت رشد ممکن است بدیهی به نظر برسند، اما بیشتر ما در شرایط خاص ذهنیت ثابت داریم. این موضوع ممکن است خطرناک باشد زیرا ذهنیت ثابت اغلب میتواند از پیشرفت و رشد مهارتهای مهم جلوگیری کند، که در درازمدت سبب آسیبرسیدن به سلامتی و شادی شما میشود.
مثلاً اگر بگویید «من در ریاضی خوب نیستم»، بعداً این باور بهانهای میشود برای اجتناب از تمرینکردن ریاضی. ذهنیت ثابت در کوتاهمدت مانع از شکست شما میشود، اما در درازمدت جلوی توانایی یادگیری، رشد و پرورش مهارتهای جدید شما را میگیرد.
در همین حال کسی که ذهنیت رشد دارد حاضر است برای حلکردن مسائل ریاضی تلاش کند، حتی اگر در ابتدا شکست خورده باشد. این افراد شکست و موانع را نشانهای میبینند برای اینکه پرورش مهارتهای خود را ادامه دهند، نه علامتی که نشان دهد «این چیزی است که من در آن خوب نیستم».
درنتیجه احتمال بیشتری وجود دارد افرادی که ذهنیت رشد دارند ظرفیت خود را به بالاترین حد برسانند. آنها تمایل دارند بهجای نادیدهگرفتن نقدها از آنها درس بگیرند، بهجای اجتناب از چالشها بر آنها غلبه کنند و بهجای اینکه از موفقیت دیگران احساس خطر کنند از آنها انگیزه بگیرند.»
تشویق کردن فرد به یادگیری چیزی که هم با علاقه او همسو باشد و هم با وضعیت کنونی او هماهنگ باشد، مهمترین عامل برای ایجاد انگیزه و تعهد برای یادگیری در اوست. بهعنوان همکار، مربی یا مدیر میتوانید با پرسیدن سؤالاتی ساده و درگیر کردن فکر فرد در او احساس خودمختاری ایجاد کنید:
- آیا این فکر عملی است؟
- آیا این کار شدنی است؟
- این ایده جدید برای تو انرژیبخش نبود؟
۲. تقویت اعتمادبهنفس و ایجاد عادتهای خوب
یکی از اساسیترین مفاهیم علوم اعصاب مفهوم «پلاستیسیته» یا «انعطافپذیری عصبی» است که طبق آن، نورونهایی که به هم پیام ارسال میکنند تغییر شکل میدهند و به هم متصل میشوند.
از طریق این فرایند اتصال و تکرار آن است که قدرت اتصالات عصبی و یادگیری افزایش مییابد. میتوان این پدیده را به حرکت در مسیری جنگلی تشبیه کرد که هرچه بیشتر در مسیری ناهموار قدم برداشته شود، پیمودن آن مسیر برای نفر بعدی آسانتر میشود.
در علوم اعصاب نیز همینطور است؛ هرچقدر از اتصال عصبی خاصی بیشتر استفاده شود، توان آن مسیر عصبی برای انتقال پیام افزایش پیدا میکند. در نتیجه وقتی چیزی یاد میگیرید در حقیقت مشغول شکلدهی و تقویت شبکهای جدید از اعصاب در مغز و نخاع خود هستید.
خصوصا اگر چیزی که یاد میگیرید برایتان کاملا جدید یا دشوار باشد باعث شکلگیری مسیرهای عصبی کاملا جدید میشود.
یادگیری خود نوعی مهارت است و هرچه در یادگیری تجربه بیشتری داشته باشیم، در آن بهتر میشویم. پس چه بهتر که با یادگیری دائمی درباره همهچیز عادت آموختن را در خود ایجاد کنیم. همچنین با آموختن چیزی جدید به دیگران میتوانیم به افزایش مهارت آنها در یادگیری کمک کنیم.
جیمز کلییر در کتاب «خردهعادتها» میگوید: «گاهی اوقات موفقیت بیش از آنکه منوط به ایجاد عادتهای خوب باشد، مربوط به سختترکردن عادتهای بد است. این کار معکوسکردن قانون سوم تغییر رفتار است: پیچیدهاش کن. اگر مرتب در کشمکش با خودتان برای پیروی از برنامههایتان هستید، میتوانید از ویکتور هوگو درس بگیرید و عادتهای بد خودتان را بهوسیله آنچه روانشناسان به آن «ابزار تعهد» میگویند، مشکلتر کنید.
ابزار تعهد انتخابِ کنونی شماست تا کارهای خود را در آینده کنترل کنید. وسیلهای است برای قفلکردن رفتار آتی، پایبندکردن شما به عادتهای خوب و محافظتکردن از شما در برابر عادتهای بد. وقتی ویکتور هوگو لباسهایش را بر خود تحریم کرد تا بتواند روی نوشتن تمرکز کند، یک ابزار تعهد ساخته بود.
راههای زیادی برای ساختن ابزار تعهد وجود دارد. میتوانید پرخوری را به این صورت کاهش دهید که بهجای خرید غذا در اندازهی زیاد، بستههای غذایی یکنفره بخرید. شما میتوانید داوطلبانه درخواست کنید تا نامتان در فهرست افراد ممنوعه برای شرکت در کازینوها و سایتهای آنلاین پوکر ثبت شود تا از اعتیاد احتمالی در آینده به آن جلوگیری کنید. من حتی شنیدهام ورزشکارانی هستند که وقتی نیاز دارند برای مسابقهای کاهش وزن داشته باشند، کیفپولهایشان را در هفتهی قبل از وزنگیری در خانه جا میگذارند تا برای خرید فستفود وسوسه نشوند.»
۳. ایجاد ارتباط بین یادگیری و هدف
یکی از مهمترین عوامل تقویت انگیزه در فرد هدف است. تمرکز بر هدفی والاتر از وضعیت کنونیمان ما را از نظر عصبی و جسمی برای مقابله با چالش های دشوار مجهز میکند. در جستوجوبودن برای هدف بخشی از ذات انسان است که به بسیاری از فعالیتهای او انرژی میدهد.
نکته جالب در هر سه روش یادشده این است که از طریق «سیستم پاداش مغزی» عمل میکنند، سیستمی که با ترشح دوپامین در بدن باعث ایجاد حال خوب در انسان میشود. یعنی انجامدادن آن روش برای ایجاد انگیزه یادگیری منجر به حس حال خوب و درنتیجه تمایل به تکرار آن میشود.
این امر انگیزه و توانایی ما برای یادگیری را چند برابر میکند. در مورد انگیزه گرفتن از هدف برای یادگیری این نکته مهم است که ترشح هورمونهای سهگانه شادی در بدن را تحریک میکند، یعنی دوپامین و اکسیتوسین و سروتونین.
پس با پرسیدن سؤلات زیر به خود و دیگران کمک کنید از هدف به عنوان انگیزهای برای یادگیری و انجام دادن کار جدید استفاده کنند:
- «اگر میتوانستی هر کاری بکنی چه میکردی؟»
- «کدام فعالیت باعث میشود حس خوبی داشته باشی؟»
سخن پایانی
امروزه با توجه به سرعت زیاد رشد علوم و تخصصی شدن مشاغل، نیاز شدیدی به افزایش سرعت یادگیری افراد برای قرارگرفتن در جایگاههای شغلی احساس میشود.
خوشبختانه طبق تحقیقات علوم اعصاب و روانشناسی، یادگیری فقط مختص دوران کودکی تا جوانی نیست، بلکه انسان حتی در دوران پیری هم آماده یادگیری است.
در این مقاله به تأثیر مهم انگیزه بر یادگیری پرداختیم و گفتیم که ظرفیت واقعی هر فرد برای یادگیری فقط با تحریک انگیزه درونی خود او فعال میشود.
همچنین در میان روشهای متنوع افزایش انگیزه، روشهایی را معرفی کردیم که سبب ایجاد حال خوب در فرد میشوند، زیرا حال خوب به عنوان پاداش مهمترین عاملی است که یادگیری را به عادتی دائمی و خوشایند در فرد تبدیل میکند. برای مطالعه بیشتر کلیک کنید.
مطالعه نیز یکی از روشهای مفید و اثربخش برای افزایش آگاهی و بهبود کیفیت زندگی است، بهویژه وقتی کتابهای مناسب را برای مطالعه انتخاب کنیم. پیشنهاد میکنیم این چهار کتاب عالی را که با موضوع مفهوم انگیزه و هدفگذاری مرتبطاند، در فهرست مطالعه خود قرار دهید.
ذهنیت برنده |
خرده عادتها |
قدرت شروع ناقص |
قهرمان در مأموریت |