ازدواج مزایای فوقالعادهای برای سلامت روان، رضایتمندی از زندگی و مهار استرس دارد، اما هر رابطهای مشکلات خود را نیز دارد. ممکن است مشکلات رایج زندگی زناشویی زوج را تحت فشار قرار دهند، ولی برای رسیدگی به این مسائل راهحلهایی وجود دارد. در این مقاله، برخی از متداولترین عوامل زمینهساز استرس و مشکل در زندگی زناشویی را معرفی و راهکارهای مقابله با آنها را ارائه میکنیم ولی برای حل مشکلات حتما کتاب روانشناسی حل مشکلات زناشویی مطالعه کنید.
آنچه در این مقاله میخوانید
۱. مشکلات مالی
یکی از پرتکرارترین مشکلاتی که زوجها با آن مواجه میشوند، اختلافنظر دربارهی مسائل مالی است. در آمریکا تقریباً یکسوم بزرگسالانی که شریک زندگی دارند، ابراز نارضایتی کردهاند که دلیل اختلاف آنها با شریک زندگیشان پول است.
این موارد ممکن است تبدیل به مشکلات مالی شوند:
- اختلافنظر بر سر تصمیمات مالی (مانند سرمایهگذاریها و مخارج خانواده)؛
- باورهای متفاوت دربارهی پول (نسبت پولی که باید خرج شود در مقایسه با پولی که باید پسانداز شود)؛
- صحبتنکردن دربارهی مسائل مالی پیش از ازدواج؛
- درآمد بیشتر یکی از زوجین؛
- ولخرجیهای یکی از زوجین.
در کل وقتی زوجی درگیر اختلافنظر بر سر مسائل مالی میشوند، مشاجرهی آنها نمایانگر مسئلهی متفاوت دیگری است مثل مبارزه بر سر قدرت یا ارزشهای متفاوت و نیازها.
وقتی یکی از زوجین بابت مسائل مالی بهشدت دچار استرس است، ممکن است کمطاقت و زودرنج شود و بدون اینکه حتی خودش آگاه باشد با شریک زندگیاش درباره موضوعات نامرتبط بحث و جدل کند.
راهحل
تلاش کنید با شریک زندگی خود گفتوگویی صادقانه داشته باشید. وقتی صحبت از مخارج و پسانداز ماهیانه میشود، انتظارات هریک از شما چیست؟ یادتان باشد که هدف رسیدن به توافقی (در محدودهی توانایی مالی شما) است تا هر دوی شما احساس آرامش کنید، نه اینکه محدود شوید.
تقسیم وظایف را امتحان کنید. مثلاً این ماه یکی از زوجین مسئولیت هزینههای خانوار را بر عهده بگیرد و دیگری به فکر پسانداز باشد و ماه بعد وظایفتان را با هم عوض کنید.
حتی میتوانید به این کار جنبهی سرگرمی بدهید و هر ماه روزی را بهعنوان «موعد پرداخت» مقرر کنید که در آن قبضها را میپردازید و بودجهی ماهانه را تنظیم میکنید. یادتان باشد که برای قرارهای شبانه با همسرتان هم بودجهای در نظر بگیرید. این قرارهای دونفره به شما کمک میکنند تا راحتتر و با استرس کمتری دربارهی مسائل مالی گفتوگو کنید.
۲. مسائل مربوط به مراقبت از فرزندان
فرزند داشتن تجربهی شگفتانگیزی است که احساس خوشبختی و هدفمندی را با خود به ارمغان میآورد، اما از طرفی هم ممکن است چالشبرانگیز باشد و تنش بیشتری در رابطهی زناشویی ایجاد کند.
برخی از مشکلات زناشویی که ممکن است پس از فرزندآوری ایجاد شوند، از این قرارند:
- زوجین فرصت (و انرژی) کمتری برای وقت گذراندن با یکدیگر دارند؛
- هر والد زمان اختصاصی کمتری برای کاهش تنش یا رسیدگی به خود در اختیار دارد؛
- زوجین بهخاطر نگهداری از فرزند متحمل فشار مالی میشوند؛
- اگر یکی از والدین احساس کند که سهم بیشتری از این مسئولیت بر دوش اوست، ممکن است از همسر خود برنجد؛
- زوجین از حمایت خانواده و دوستان بهرهمند نیستند.
راهحل
سازگاری با شرایط جدید زمانبر است، بهخصوص برای زوجهایی که اولین بار است پدر و مادر میشوند، اما بهتر است برای خودتان یک شبکهی حمایتی ایجاد کنید. ممکن است این شبکه شامل خانواده و دوستان باشد یا اگر توان مالی دارید، برای فرزندتان پرستار کودک استخدام کنید تا بعدازظهرها چند ساعتی از او مراقبت کند.
تلاش کنید حتی اگر شده فقط چند ساعت از نقش خود در جایگاه والد فاصله بگیرید و نقش خود بهعنوان همسر را به یاد آورید. اینطوری زمانی خواهید داشت تا دوباره با یکدیگر پیوند برقرار کنید.
بسیاری از والدین خوشحالی فرزندشان را در اولویت قرار میدهند، اما این نکته مهم را به خاطر بسپارید که خوببودن رابطهی والدین و فضای خانه نقش بسزایی در رشد شخصیت، هوش، خلاقیت و سلامت روان فرزند ایفا میکند. به عبارت دیگر، اغلب والدین شادتر فرزندان شادتری دارند.
تقسیم وظایف منزل هم بسیار مهم است. شما و همسرتان میتوانید برنامهای را تنظیم کنید که در آن هریک از شما سهم منصفانهای در نگهداری از فرزند به عهده داشته باشید تا این مسئولیتها فقط بر دوش یکی از والدین نباشند.
۳. استرس روزانه
استرسهای روزانه لزوماً تبدیل به مشکلات زناشویی و طلاق نمیشوند، اما گاهی این اتفاق میافتد. همه ما با مسائلی آزاردهنده مواجه میشویم از جمله گرفتارشدن در ترافیک، دیررسیدن به محل کار یا دستپاچهشدن بابت تمامشدن مهلت کاری مهم. اما ممکن است این مسائل آزاردهنده در زندگی زناشویی پیامدی ناخوشایند داشته باشند، بهخصوص اگر فردی پس از یک روز سخت کاری به خانه بازگردد و ناراحتیاش را به شریک زندگیاش منتقل کند، یعنی عصبانی یا کمتحمل باشد.
وقتی یکی از زوجین روز پراسترسی را گذرانده است، انرژی عاطفی کمتری برای بهسازی رابطهاش با همسرش دارد. اگر هر دو روز سختی را پشتسر گذاشته باشند قطعاً این مسئله تشدید میشود.
استرس روزانه کلی هم مانند استرس مالی صبر و مثبتاندیشی زوجین را محک میزند و درنهایت انرژی کمتری برای رسیدگی به یکدیگر خواهند داشت. آیا وقتی شریک زندگیتان به خانه برمیگردد، مشکلاتش را با ناراحتی به شما منتقل میکند و شما هم دچار استرس و اضطراب میشوید؟ یا اینکه کاملاً سکوت میکند و به لحاظ احساسی از شما فاصله میگیرد؟
راهحل
راهحل این مسئله شناختن حدومرزها و احترامگذاشتن به آنهاست. شما میتوانید با هم قرار بگذارید که تخلیهی احساسات فقط ۱۰ دقیقه طول بکشد تا میزان استرس را در محیط منزل افزایش ندهد یا وقتی هریک از شما نیاز به فرصتی دارید تا آرام شوید، یاد بگیرید که به خلوت یکدیگر احترام بگذارید. مهم است که هریک از شما بهروش خودش میزان استرسش را کاهش دهد تا بتوانید نقش خود را در رابطهتان به بهترین شکل ایفا کنید.
۴. مشغلهی زیاد
مشغلهی زیاد ممکن است به چنین دلایلی سبب مشکلات زناشویی شود:
- زوجهای پرمشغله اغلب استرس دارند، بهخصوص اگر مراقب خود نباشند و خواب باکیفیت و رژیم غذایی خوبی نداشته باشند؛
- زوجهای پرمشغله احساس همبستگی کمتری دارند، زیرا اوقات کمی را با هم سپری میکنند و زمان بیشتری را جدا از هم میگذرانند؛
- ممکن است این زوجها با هم همکاری دونفره نداشته باشند و پیوسته در حال جدال برای پذیرش مسئولیتهای منزل و وظایف اجتماعی باشند.
مشغله بهخودیخود منجر به مشکلات زناشویی نمیشود، اما مسائلی را ایجاد میکند که باید به آنها رسیدگی شود.
راهحل
بر اساس پژوهشها، سپریکردن اوقاتی ویژه با همسر اغلب سلامت رابطه را بهبود میبخشد. فعالیتهای معمولی مانند تماشای برنامهی تلویزیونی موردعلاقه در کنار یکدیگر یا بیرونرفتن برای صرف شام باعث میشوند که بین شما پیوند عمیقتری ایجاد شود.
انجامدادن کارهای جدید در کنار یکدیگر هم راهحل سودمندی است. سابرینا رومانوف، روانشناس، میگوید:«تجربیات جدید نتایج مثبت بسیاری دارند. هیجان باعث میشود که این تجربه برایمان لذتبخشتر شود. حتی اگر امکان دارد، همراه یکدیگر ورزش کنید. پس از فعالیت ورزشی، افزایش اندورفین مسیرهای عصبی جدیدی را ایجاد میکند که این رفتارها را با هیجانات مثبت و شریک زندگی پیوند میدهند.»
۵. ضعف در برقراری ارتباط
شاید مهمترین عامل زمینهساز مشکلات زناشویی ضعف در برقراری ارتباط یا تبادل منفی باشد که نگرشها و رفتارهای آسیبزا در رابطه را کتمان میکنند. برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله ای از سایت verywellmind.com سر بزنید.
سو جانسون در کتاب «محکم در آغوشم بگیر»، دربارهی این مشکل میگوید: «مشکل اصلی اینجاست که این زنوشوهرها از نظر عاطفی از هم دور افتادهاند و در کنار هم احساس امنیت نمیکنند. بیشترِ آنها به این مسئله توجهی ندارند که دلیل اصلیِ دعواها قطع ارتباط عاطفیست. بیشترِ زوجها وقتی با هم دعوا میکنند، درواقع دارند با زبانی دیگر از یکدیگر میپرسند: آیا میتوانم به تو اعتماد کنم؟ آیا میتوانم به تو دل ببندم؟ آیا به من اهمیت میدهی؟ و وقتی به تو نیاز دارم یا تماس میگیرم جوابم را میدهی؟ آیا من برای تو جایگاه ویژهای دارم؟ آیا برای تو ارزش دارم و مرا میخواهی؟ آیا به من نیاز داری و به من تکیه میکنی؟ تمام دعواهایی که میکنند و تمام انتقادهایی که میشنوند و تمام درخواستهایی که از هم میکنند برای این است که قلب یکدیگر را بیدار کنند تا شریک زندگی، از نظر عاطفی به آنها نزدیک شود و حسی از ارتباط میانشان برقرار شود.»
راهحل
- با یکدیگر گفتوگوهای کوتاه داشته باشید: صرفاً پرسیدن «حالت چطوره؟» یا «روزت چطور گذشت؟» یادآوری صمیمانهای است که نشان میدهد شما به یکدیگر اهمیت میدهید و از هم حمایت میکنید.
- با یکدیگر مهربانانه رفتار کنید: سعی کنید زبان مهرورزی همسرتان را کشف کنید. شاید باید با درآغوشکشیدن همسرتان به او مهر بورزید یا با خریدن هدیهای کوچک به او نشان دهید که به فکرش هستید.
- از مهارت گوینده – شنونده استفاده کنید: در این روش هربار یکی از زوجین صحبت میکند و دیگری گوش میدهد. شنونده باید نقشی فعال داشته باشد و حرفهایی را که میشنود، تکرار کند؛.
- جملاتی را به کار ببرید که با «من» شروع میشوند: میتوانید بهجای اینکه بگویید «تو هرگز با من وقت نمیگذرانی»، بگویید «وقتی با هم وقت نمیگذرانیم، من غمگین میشوم.» این شیوهی سخنگفتن حالت گلهمندی و تدافعی را از گفتوگو حذف میکند و در عوض بر احساسات تمرکز میکند.
۷. رفتارهای آسیبزا
گاهی اوقات اگر هریک از زوجین بیشتر متوجه عادتهای آسیبزای خود شوند و تلاش کنند آنها را تغییر دهند، مشکلات زناشویی حل میشوند. افراد همیشه آگاهانه تصمیم نمیگیرند که مثلاً سر مسائل پیشپاافتاده دعوا کنند، غر بزنند و انتقاد کنند یا ریختوپاش کنند و بگذارند دیگری آن را جمعوجور کند. سرشان شلوغ میشود یا دچار استرس میشوند و ناخودآگاه دست به چنین کارهایی میزنند. سپس به خودشان میآیند و میبینند این رفتارهای ناآگاهانه عادتشان شده است.
در ادامه، برخی از عادتهایی را بیان کردهایم که ممکن است بر رابطهی شما تأثیر منفی داشته باشند.
۱. تغییردادن خودتان برای راضیکردن شریک زندگیتان
واضح است که اگر همسرتان شما را تشویق میکند سیگار را ترک کنید یا از فرصتهای جدید استفاده کنید، این تغییر برایتان مفید خواهد بود. اما اگر احساس میکنید که بهخاطر شریک زندگیتان باید کاملاً انسان متفاوتی شوید، شاید لازم باشد که رابطهتان را دوباره ارزیابی کنید.
نظر دکتر رومانوف این است که ایجاد تغییرات شخصی همواره باید موجب تحولی مثبت شوند. یعنی تغییرات در یکی از جنبههای شخصیتی یا رابطه باید درنهایت همهجانبه برای هریک از طرفین و رابطه آنها نتایج مثبت بیشتری به ارمغان آورد.
در بخشی از کتاب «از عشق گفتن» میخوانیم: «آدمها میپندارند اگر در تمام زمینهها با مخاطب خاصشان همنظر باشند، جفت هم هستند. اما این باعث شکلگیری احساس ناامنی بیشتر میشود؛ چون آنها دیگر خود واقعیشان نیستند. این رفتار طرف مقابل را نیز سردرگم میکند؛ چون او هم احساس میکند شما عوض شدهاید. وقتی شخصیتهای ساختگی پدیدار میشوند، هوای رابطه مهآلود میشود و طرف مقابل فکر میکند این دیگر کیست؟ من نمیتوانم آدمی را که عاشقش شده بودم ببینم.»
۲. بیاحترامیکردن به همسرتان
زوجها اغلب درگیر عادت غرولندکردن، انتقادکردن یا حتی ناسزاگویی و دادزدن بر سر یکدیگر میشوند. اگر چنین مشکلی دارید، وقتش رسیده است که دربارهی نوع برقراری ارتباط با یکدیگر حدومرزهایی تعیین کنید.
۳. نادیدهگرفتن زندگی خودتان
گاهی اوقات زندگی مشترک سبب میشود که به زندگی فردی خود بیتوجه شویم، اما باید پس از ازدواج هم بتوانید هویت فردی خود یعنی سرگرمیها، دوستان و فعالیتهای روزانه خود را حفظ کنید. با این کار زندگی فردی شادی خواهید داشت و شریک زندگی بهتری هم خواهید بود.
دکتر رومانوف میگوید: «برای اینکه به رابطهی خود جانی تازه ببخشیم، نیاز به اندکی احساس آسیبپذیری سالم داریم. به این معنا که گاهی وقتتان را در موقعیتها و تجربیات خارج از رابطهتان سپری کنید. شور و شوقتان را دوباره پرورش دهید و این انرژی را به رابطهی خود بازگردانید.»
۴. فرافکنی احساسات
شریک زندگی شما نباید کیسهبوکس شما باشد. ممکن است عادت کرده باشیم که وقتی بابت مسئلهای دیگر عصبانی هستیم، سر شریک زندگیمان فریاد بکشیم، اما چنین رفتاری اغلب نشانه این است که ما باید برای مهار هیجاناتمان تمرین کنیم و بهجای این عادت اشتباه، شیوهی برونریزی سالمی ایجاد کنیم.
۵. پیوسته در جستوجوی تأیید بودن
طبیعی است که گاهی بخواهید شریک زندگیتان شما را تأیید کند، اما اگر مدام نیاز دارید که به شما بگوید دوستتان دارد یا کارتان را خوب انجام میدهید، احتمالاً نشانهی این است که باید احساس ناامنی عمیق درونتان را برطرف کنید.
در کتاب «هشت قاعدهی عشق»، جی شتی نقش همسر در تأیید ما را اینگونه توضیح میدهد: «شریک زندگیتان مانند آینهای است که در مقابل شما نگه داشته شده است. این آینه برای ایجاد احساس بد در شما ساخته نشده و نباید هم چنین تأثیری داشته باشد. وقتی نمیتوانید خود را از کسی پنهان کنید، این مسئله باعث میشود نقصهایی که باید درصدد رفعکردنشان برآیید، برایتان واضح و شفافتر بشوند. زمانی که روی خود کار میکنید، هیچ قضاوت یا اجباری وجود ندارد؛ بلکه تماماً حمایت و تشویق است.»
۶. مخفیانه سرککشیدن در کارهای همسرتان
اعتماد یکی از مهمترین بخشهای ازدواج است. اگر ناخودآگاه در پیامها و ایمیلهای شریک زندگیتان تجسس میکنید، احتمالاً مشکلاتی نهفته در زندگی زناشویی شما وجود دارند. چنانچه شک کردهاید همسرتان به شما خیانت میکند، بهتر است این موضوع را مستقیماً با خودش در میان بگذارید یا در جلسهی رواندرمانی مطرحش کنید.
سخن پایانی درباره کتاب روانشناسی حل مشکلات زناشویی
حفظ رابطهی عاطفی با شریک زندگی نیازمند توجه و رسیدگی مداوم است. ممکن است مشکلات زناشویی این رابطه را مخدوش کنند و بهتدریج باعث فاصلهگرفتن زوجین شوند. بنابراین رسیدگی به این مشکلات و حل آنها بسیار مهم است. خوشبختانه میتوان بسیاری از مشکلات زناشویی را با مطالعه کتاب روانشناسی حل مشکلات زناشویی حل کرد؛ حتی اگر صرفاً یکی از زوجین آگاهانه برای تغییر تلاش کند، هر تغییری در پویایی آن رابطه تحولی ایجاد میکند که نتایج مثبتی در پی خواهد داشت.
البته برخی از مشکلات زناشویی پیچیدهترند و برای حل آنها نیاز به کمک متخصص است، مانند مصرف مواد مخدر، ازبینرفتن اعتماد و خشونت.
رواندرمانگر میتواند به شما و شریک زندگیتان کمک کند تا این مشکلات را پشتسر بگذارید. همچنین بهکمک رواندرمانی میتوانید تصمیم بگیرید که آیا رابطهای مشکلدار را ادامه دهید یا خیر. در هر دو حالت، کمک کارشناس حوزهی سلامت روان حمایت عاطفی موردنیاز شما را تأمین میکند.
مطالعه نیز یکی از روشهای مفید و اثربخش برای افزایش آگاهی و بهبود کیفیت زندگی است، بهویژه وقتی کتابهای مناسب مثل کتاب روانشناسی حل مشکلات زناشویی را برای مطالعه انتخاب کنیم. پیشنهاد میکنیم این سه کتاب عالی را که با موضوع عشق و مشکلات خانوادگی مرتبطاند، در فهرست مطالعهی خود قرار دهید.
ازعشقگفتن: عشاق، غریبهها، والدین، دوستان، آغازها و پایانها |
هشت قاعده عشق |
مخکم در آغوشم بگیر |