اصلی ترین تفاوت درونگرا و برونگرا

اصلی ترین تفاوت درونگرا و برونگرا

اغلب خودمان را در گروه درون‌گراترین درون‌گراها یا برون‌گراترین برون‌گراها تصور می‌کنیم، اما فهمیدن محل قرارگیری شخص در این طیف شخصیتی همیشه به همین سادگی نیست. دکتر گریس تورک، روان‌شناس سلامت، در این خصوص می‌گوید: «بسیاری از ما، وقتی به درون‌گراها یا برون‌گراها فکر می‌کنیم، پیش‌فرض‌هایی در ذهن داریم» و بسیاری از این باورها لزوماً درست هم نیستند.

برای نمونه، همه‌ی درون‌گراها خجالتی نیستند و با اضطراب دست‌و‌پنجه نرم نمی‌کنند. درباره‌ی برون‌گراها هم همین‌طور است. همه‌ی آن‌ها سلطه‌گر و پرخاشگر نیستند. از همه مهم‌تر، هیچ‌کدام از این شخصیت‌ها بر دیگری برتری ندارد. دکتر تورک توضیح می‌دهد که چه چیزی باعث تمایز درون‌گراها و برون‌گراها می‌شود و چطور باید بفهمید در کجای این طیف شخصیتی قرار گرفته‌اید. در این مقاله همراه ما باشید تا در خصوص تفاوت درونگرا و برونگرا صحبت کنیم.

درون‌گرا یعنی چه؟

دکتر تورک شرح می‌دهد: «درون‌گرا شخصی است که بیشتر به درون متمایل است. آن‌ها در زمان تنهایی بیشترین راحتی و کامیابی را تجربه می‌کنند. حتی ممکن است وقتی تنها هستند خیلی بهتر چیزها را پردازش کنند.» تنهایی به درونگراها این فرصت را می‌دهد تا افکار خود را جمع کنند. همچنین، شاید دوست داشته ‌باشند کارهایی مانند دویدن، کارکردن و غذاخوردن را هم تنها انجام دهند. در سایت Clevelandclinic تعریف جالبی از درون‌گرایی نقل شده است.

دکتر تورک اشاره می‌کند که اغلب درون‌گراها خیلی محبوب نیستند. به گفته‌ی دکتر تورک: «شاید افراد آن‌ها را مانند کسانی که در جمع صحبت می‌کنند نبینند و بعید هم هست که این افراد در گروه صحبت کنند. اما تحقیقات انجام‌شده نشان می‌دهد ما می‌توانیم یکی‌دو چیز درباره‌ی درون‌گراها یاد بگیریم. آن‌ها با سکوت و آرامش راحت‌اند و این امر می‌تواند برای مدیریت اضطراب بسیار مفید باشد.»

ویژگی‌های درون‌گراها

جن گرانمن در کتاب «زندگی‌های پنهان درون‌گرایان» می‌نویسد:
۲۲ علامت وجود دارد که نشان می‌دهد شما در طیفی از ویژگی‌ها به درون‌گرایی میل می‌کنید. چند تا از آن‌ها شرح‌حال شماست؟ این علائم شاید شامل همه‌ی درون‌گرایان نشود، اما من معتقدم که عموماً صحت دارند:

  1. از اینکه اوقاتتان را به‌تنهایی بگذرانید لذت می‌برید.
  2. زمانی که تنها هستید، بهتر فکر می‌کنید.
  3. تک‌گویی درونی‌تان هرگز تمامی ندارد.
  4. وقتی در جمع هستید اغلب بیشتر احساس تنهایی می‌کنید تا زمانی که تنهایید.
  5. وقتی دارید ارتباط برقرار می‌کنید حس می‌کنید رفتاری ساختگی دارید.
  6. از آن دانش‌آموزان نیستید که هر بار معلم سؤالی می‌کند فوراً دستشان را بالا می‌برند.
  7. در نوشتن افکارتان بهتر هستید تا در به زبان آوردنشان.
  8. به همین صورت، به نظر نمی‌رسد که صحبت تلفنی راه جالبی برای گذران وقت باشد.
  9. ترجیح می‌دهید با افراد خشمگین درگیر نشوید.
  10. هر زمان امکان داشته باشد از گپ‌زدن  پرهیز می‌کنید.
  11. به شما می‌گویند خیلی خشکید.
  12. با هدف آشنایی با آدم‌های جدید به مهمانی نمی‌روید.
  13. بعد از معاشرت زیاد از پا می‌افتید.
  14. جزئیاتی را درمی‌یابید که دیگران متوجهشان نمی‌شوند.
  15. می‌توانید زمانی طولانی روی موضوعاتی که برایتان اهمیت دارد تمرکز کنید.
  16. در افکارتان سیر می‌کنید.
  17. دوست دارید مردم را تماشا کنید.
  18. به شما گفته‌اند شنونده‌ی خوبی هستید.
  19. دوستان کمی دارید.
  20. از محیطتان رضایتمندی دریافت نمی‌کنید.
  21. اوضاع را به گونه‌ی دیگری می‌بینید.
  22. به‌تناوب کنار دیگران و در خلوت هستید.

برون‌گرا یعنی چه؟

مردم، مکان‌ها، اشیا؛ برون‌گراها تمایل دارند انرژی خود را از دنیای بیرون دریافت کنند. دکتر تورک شرح می‌دهد: «فردی که برون‌گرا در نظر گرفته می‌شود بیشترین آرامش را وقتی دارد که در بین گروهی از افراد است. او دوست دارد بلندبلند فکر کند، مشکلات را در کنار بقیه حل کند و شاید حتی وقتی در کنار بقیه است انرژی بیشتری هم احساس کند. او از آن دسته افرادی است که بعد از یک روز کاری شاید بخواهد با دوستانش شام بیرون برود یا برای صرف نوشیدنی آن‌ها را ملاقات کند.»

اغلب، برون‌گراها را رهبرانی خوب می‌دانند و شاید آن‌ها برای تصمیم‌گیری به زمان کمتری هم نیاز داشته باشند. به گفته‌ی دکتر تورک: «این موضوع می‌تواند گاهی مزیت باشد، اما گاهی نیز نکته‌ا‌ی منفی در نظر گرفته می‌شود.»

برخی از ویژگی‌های برون‌گراها عبارت‌اند از:

  • از انجام کار گروهی لذت می‌برند؛
  • همیشه آماده‌ی امتحان‌کردن چیزهای جدیدند؛
  • ممکن است رفتارهای تکانشی داشته‌ باشند؛
  • دوست دارند درباره‌ی مشکلات صحبت کنند تا آن‌ها را حل کنند و به‌راحتی دوست پیدا می‌کنند.

چطور بفهمیم درون‌گراییم یا برون‌گرا؟

جن گرانمن در کتاب «زندگی‌های پنهان درون‌گرایان» می‌نویسد: به یاد داشته باشید که درون‌گرایی و برون‌گرایی خصوصیاتی یا همه یا هیچ نیستند. طیفی را تصور کنید که یک سرش درون‌گرایی است و سر دیگرش برون‌گرایی. روی آن طیف، هرکسی در جایی قرار می‌گیرد، بعضی‌ها به‌طرف درون‌گرا متمایل‌اند و عده‌ای هم به‌طرف برون‌گرا. هیچ‌کس درون‌گرا یا برون‌گرای محض نیست.

کارل یونگ، روان‌شناس معروف سوئیسی که کلمه‌ی درون‌گرا را ابداع کرد، نوشت: «کار چنین آدمی به تیمارستان می‌کشد.» به‌عبارت‌دیگر، ما همگی در برخی از موقعیت‌ها «برون‌گرا» عمل می‌کنیم و در پاره‌ای از مواقع «درون‌گرا». مثلاً زمانی که من همراه دوستان صمیمی‌ام هستم، صحبت می‌کنم، می‌خندم، بحث می‌کنم و گاهی هم حتی می‌رقصم؛ برای اینکه با آن‌ها راحتم. بااین‌حال، درون‌گرایی هستم که نیاز دارد اوقات تنهایی فراوانی داشته باشد.

به گفته‌ی دکتر تورک: «وقتی بخواهید درون‌گرایی را با برون‌گرایی مقایسه کنید، همیشه نمی‌توان به‌سادگی مشخص کرد که آیا درون‌گرایید یا برون‌گرا. ممکن است ویژگی‌های یک گروه را داشته باشید، اما بدین‌معنی نیست که تمام مشخصات آن‌ها به‌طور کامل در شما نیز وجود دارد.» برای نمونه، شاید ویژگی‌هایی در محیط کار خود داشته ‌باشید که بیشتر متعلق به برون‌گرایی باشد، مثلاً جلسات کاری را رهبری کنید یا صحبت کنید. درعین‌حال، ممکن است در زندگی شخصی خود درون‌گراتر باشید و دوست داشته باشید تنها باشید تا دوباره‌ انرژی خود را به دست آورید و فقط تعداد محدودی دوستان نزدیک داشته‌ باشید.

اگر ترکیبی از این خصوصیات اخلاقی را دارید، شاید میان‌گرایید. میان‌گرا یعنی شخصیتی بین درون‌گرا و برون‌گرا. شاید، هم در اجتماع عالی باشید و هم در تنهابودن. شاید، مهارت خیلی خوبی در شنونده‌بودن داشته ‌باشید و در زمان صحبت با دیگران، در حین شنیدن، بتوانید پاسخ‌های فکرشده‌ای هم بدهید. پس، چطور باید بفهمید در کجای این طیف شخصیتی قرار دارید؟

به گفته‌ی دکتر تورک، آزمون‌های آنلاین گوناگونی در دسترس‌اند که با استفاده از پرسش‌هایی نوع شخصیت شما را مشخص می‌کنند، اما بهترین نقطه برای شروع درون خودتان است. او پیشنهاد می‌کند: «یکی از بهترین راه‌ها برای تعیین این موضوع این است که کمی تفکر و تأمل کنید. سعی کنید تجربیات خود را به خاطر بیاورید و ببینید چه زمانی راحت‌ترید.

هیچ پاسخ درست یا غلطی وجود ندارد، موضوع فقط اولویت‌های فردی و چیزی است که به شما بهترین احساس را می‌دهد.» اگر احساس کردید فهمیدن این موضوع برایتان دشوار است، می‌توانید از نزدیکان خود بپرسید تا ببینید مشاهدات آن‌ها به چه شکل بوده است.به گفته‌ی دکتر تورک: «می‌توانید از آن‌ها بپرسید آیا شما را کسی می‌بینند که در جمع نظرش را می‌گوید؟ دریافت بازخورد از شخصی مورداعتماد، که در کنارش راحتید، می‌تواند به شما ایده بدهد.»

آیا ممکن است نتایجی که به دست آوردید بعد از مدتی تغییر کنند؟

بله، اگر روی آن کار کنید، تغییر می‌کند. دکتر تورک تأکید می‌کند: «مجموعه‌ای از ویژگی‌های مثبت و منفی در هر دو گروه درون‌گرا و برون‌گرا وجود دارد.» برای نمونه، اگر عادت دارید قبل از اینکه فکر کنید نظر بدهید یا اگر به‌ندرت نظر خود را اعلام می‌کنید، می‌توانید روی این اخلاق‌ها کار کنید و روش پاسخ‌گویی خود را تغییر دهید.

دکتر تورک توصیه می‌کند: «اگر اغلب سریع شروع به صحبت می‌کنید، چند لحظه صبر کنید تا نظرتان را در ذهن خودتان شکل دهید و بعد آن را با صدای بلند در جلسه مطرح کنید. همچنین، اگر اغلب ساکت می‌مانید، سعی کنید افکار خود را ابتدا در دفتری بنویسید و بعد آن را با صدای بلند برای کسانی که اطرافتان‌اند بخوانید.» اگر در مدرسه و دانشگاه خیلی صحبت نمی‌کنید، سعی کنید گفت‌وگوهای کوتاه داشته باشید. همچنین، اگر همیشه خیلی حرف می‌زنید، سعی کنید یک بعدازظهر فقط کتاب بخوانید و انرژی خود را جمع کنید.

چه درون‌گرا باشید و چه برون‌گرا، مدیتیشن می‌تواند به شما کمک کند. آن لحظاتِ سکوت می‌توانند به فکرکردن ختم شوند و آگاهی بیشتری ایجاد شود و شاید حتی روش‌هایی را یاد بگیرید که با کمک آن‌ها بتوانید با اضطراب خود در محیط‌های اجتماعی مبارزه کنید. به گفته‌ی دکتر تورک: «موضوع اصلی این است که از ویژگی‌هایی که می‌خواهید تغییر دهید آگاه شوید. می‌توانیم به شکلی فعال روی ویژگی‌های مثبت هر گروه شخصیتی کار کنیم تا برای هر دو گروه بهترین‌ها را به ارمغان بیاوریم.»

معرفی کتاب درونگرایی کودکان

زندگی‌های پنهان درون‌گرایان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *