اعتمادبهنفس ما کم و زیاد میشود و برخی روزها احساس میکنیم شجاعتر و باهوشتر از دیگرانیم. اما اگر عزت نفسمان بهسرعت کاهش یابد، چه میشود؟ شناخت نشانه های کمبود اعتماد به نفس بسیار مهم است.در این مقاله به نشانه های کمبود اعتماد به نفس میپردازیم، زنگ خطرهایی را معرفی میکنیم که باید مراقبشان باشید. شاید بعضی از آنها غافلگیرتان کنند چون موذیتر از چیزی هستند که انتظارش را دارید!
در این مقاله راهکارهای تقویت اعتماد به نفس هم آورده شده است.
آنچه در این مقاله میخوانید
۱. خودتان را به زحمت میاندازید که از شما تعریف کنند
بسیاری از زنان یاد گرفتهاند متواضع باشند و اغلب اوقات این بدان معناست که ناخودآگاه جملههای تحسین یا تمجید را رد میکنند.
اگر این مسئله شما را عصبانی میکند، بد نیست به دلیل آن فکر کنید. آیا بهسختی میتوانید حرفهای مهربانانهای را که میشنوید، باور کنید؟
۲. مرتب از خودتان انتقاد میکنید
همه ما صدایی درونی داریم که در طول روز با ما صحبت میکند. صدای درونی شما چه میگوید؟ چون انتقاد از خود لزوما به دیگران مربوط نمیشود، ممکن است در سکوت و در محدوده ذهنمان به خودمان بدجنسی کنیم.
اگر منتقد درونیتان همیشه جملههایی مثل موارد زیر را در گوشتان تکرار میکند، شاید لازم باشد به فکر افزایش اعتمادبهنفستان باشید:
- نباید اون لباس رو بپوشی، مسخره میشی.
- اصلا زحمت امتحانکردنش رو به خودت نده، به جایی نمیرسه.
- خودت رو مضحکه خاصوعام کردی.
۳. از نگاهکردن به آینه پرهیز میکنید
دوست ندارید خودتان را در آینه ببینید، چون احساس خوبی به تصویری که به شما زل زده است، ندارید. بهجای پوشیدن لباسهایی موردعلاقهتان، ترجیح میدهید لباسهای خیلی ساده بپوشید که توجه کسی را جلب نکنید.
در واقع لباسهای خیلی زیادی هستند که دوستشان دارید، اما خودتان یادآوری میکنید که اندامتان مناسب آن لباسها نیستند یا احتمالا به شما نمیآیند.
۴. از گرفتن عکس بدون فیلتر از خودتان بیزارید
کیست که دوست نداشته باشد در عکسها سالمتر، زیباتر و کلا تحسینبرانگیزتر به نظر برسد؟ اما فرهنگ فیلتر مشکلات زیادی به بار آورده است. طبق پژوهشها، فیلترکردن عکس عزت نفس را کاهش میدهد و تصور ما از بدنمان را مخدوش میکند.
پژوهشگران میگویند: «زنان جوان به ما گفتند که این معیارهای جذابیت دستنیافتنی و سمی هستند و آنها را فرسوده و ناخشنود می کنند.»
این واقعیت تحریفشده ممکن است این احساس را به شما بدهد که ظاهر شما در زندگی واقعی خیلی خوب نیست. همین موضوع می تواند باعث بروز افسردگی در شما بشود.
۵. زبان بدنتان نشانههای آشکاری را برملا میکند
حالت بدنمان سرنخهای زیادی درباره میزان اعتمادبهنفس ما به دیگران میدهد. برای اکثر افراد این نشانهها به موقعیت و کسی که همراهشان است بستگی دارد، اما اگر عموما این نشانههای آشکار را در زبان بدنتان دارید، احتمالا اعتمادبهنفس اندکی دارید:
- بیقراری؛
- دستبهسینهبودن؛
- قوزکردن؛
- اجتناب از تماس چشمی.
۶. وقتی اشتباه میکنید، دست از سرزنش خودتان نمیکشید
وقتی کار اشتباهی میکنیم، بعید است احساس خوبی بابتش داشته باشیم. اما کسانی که اعتمادبهنفس دارند، به وضع قبل برمیگردند.
یکی از دلایلش این است که خیلی فکرشان را درگیر نمیکنند و به راهشان ادامه میدهند. اگر نشخوار فکری کنید و به مرورِ حتی کوچکترین لغزش ها ادامه دهید، این کار ضعیفتان خواهد کرد.
۷. فکر میکنید که دیگران راجع به شما فکر بد میکنند
آیا همیشه گمان میکنید دیگران فکرهای بدی درباره شما میکنند؟ وقتی همسرتان بلافاصله جواب پیامتان را نمیدهد، سریع بدترین فکرها به سرتان میزند؟
مقالات پیشنهادی سردبیر
اگر دوستتان بگوید سرش شلوغ است و نمیتواند با شما بیرون بیاید، میترسید که قهر کرده باشد؟ وقتی در خصوص فکر دیگران درباره خودمان وسواس داشته باشیم، نشانه خودشیفتگی نیست، بلکه نشانه کمبود اعتمادبهنفس است.
۸. دنبال جلب رضایت دیگرانید
هر کاری برای هرکسی میکنید و میگویید فقط دوست دارید دیگران را خوشحال کنید؟ یا نکند دلیلش این است که میترسید کسی را ناراحت کنید؟ این دو مورد تفاوت نامحسوس اما مهمی دارند. یکی از مهربانی ناشی میشود و دیگری از کمبود اعتمادبهنفس.
۹. از مخالفت با دیگران بیزارید
بسیاری از ما با تضاد دستوپنجه نرم میکنیم. این باعث میشود احساس تنش و ناراحتی کنیم. اجتناب از ابراز کوچکترین نظرات مخالفت خود ممکن است نشانه کمبود اعتمادبهنفس باشد.
۱۰. ایدههایی دارید، اما آنها را پیش خودتان نگه میدارید
خجالت میکشید که داوطلبانه افکار و پیشنهادهای خود را مطرح کنید. حتی اگر حرفی برای درمیانگذاشتن با دیگران در جلسه داشته باشید، ترجیح میدهید ساکت بمانید. چون اطمینان ندارید نظراتتان بهقدر کافی خوباند که با دیگران مطرحشان کنید.
۱۱. کوچکترین جواب منفی را هم به دل میگیرید
این حقیقت مایه تأسف است که شنیدن جواب منفی دردناک است، حتی برای زنانی که اعتمادبهنفس دارند. پس طبیعی است که از آن بیزار باشیم. بااینحال اعتمادبهنفس سبب میشود راحتتر با این قضیه کنار بیاییم و بهجای اینکه گرفتار هزارتوی نفرت از خود شویم، آن را بپذیریم و بگذریم.
اگر هرگونه ردشدن را بهشدت شخصی بگیرید، شاید کمکم آن را نهادینه کنید و خیلی بیشتر از آنچه فکرش را میکنید، ذهنتان را درگیرش کنید.
۱۲. خیلی آسان حالت تدافعی میگیرید
وقتی عادت کنید که همهچیز را به دل بگیرید، ممکن است دنبال راهی برای محافظت از خودتان بگردید و سروکله سازوکارهای دفاعی پیدا شود.
در این حالت نمیتوانید بازخوردها را بپذیرید و از آنها بهرهمند شوید، حتی اگر از سر حسن نیت و سازنده باشند؛ انتقاد از هر نوعی که باشد، برای فرد بیاعتمادبهنفس مثل حمله شخصی است.
۱۳. بهآسانی بابت نقطهضعفها و نقایصتان خجالتزده میشوید
هیچکس کامل نیست. همه ما نقاط ضعف و قوت داریم. اما وقتی اعتمادبهنفسمان کم باشد، معمولا نقاط ضعفمان را بدتر از آنچه هستند، میبینیم. شاید ناامیدانه احساس کنید مجبورید به هر قیمتی پنهانشان کنید.
ممکن است خودتان را به آب و آتش بزنید تا هیچ کمکی را نپذیرید، چون نمیخواهید دیگران بهقدری به شما نزدیک شوند که ضعفهایتان را ببینند.
۱۴. به منطقه امنتان میچسبید
اعتمادبهنفس چیزی است که به ما جسارت میدهد از منطقه امن خود خارج شویم. به ما کمک میکند فرصتها را به دست آوریم و جرئت کنیم هر چیز جدیدی را امتحان کنیم.
بدون اعتمادبهنفس شاید با چسبیدن به روالها و طرز معمول انجام کارها جهانتان را مکان کوچکتری کنید. اینطوری امنتر است، اما جلوی رشد خود را نیز میگیرید.
۱۵. به شوخطبیعی خودتحقیرکنندهتان مشهورید
خوب است که بتوانید به خودتان بخندید، اما بهاندازه و منطقی. حتی وقتی ظاهر شوخطبعی به خودتان میگیرید، خودتحقیری هنوز نوعی سرکوفتزدن به خود است. وقتی همیشه با خودتان بهشیوهای منفی شوخی میکنید، عزتنفستان کم میشود.
۱۶. احساس میکنید بعضیها ذاتا از شما بهترند
همه ما طعم حسادت را چشیدهایم، بهخصوص در عصر شبکههای اجتماعی که آدم با یک نگاه به تلفن همراهش میتواند زندگی مردم را ببیند و آتش حسادت در وجودش جان بگیرد.
حسادت افراطی یا بت ساختن از افراد یکی از راههای تضعیف زندگیتان است. شاید دلیلش این است که نمیبینید خودتان چقدر عالی هستید.
۱۷. موفقیتها و دستاوردهایتان را نادیده میگیرید
کمبود اعتمادبهنفس ما را روی نکات منفی متمرکز نگه میدارد. پس ممکن است در جایی که اعتبار درخور ماست، برای خودمان اعتباری قائل نشویم. هیچ ایرادی ندارد که برای عملکرد بهتر تلاش کنیم، اما این کار نباید به قیمت نپذیرفتن خودمان تمام شود.
باید بتوانید به تلاشها و حتی پیروزیهای کوچکتان اذعان کنید. این چیزی است که اعتمادبهنفس را میسازد و ما را برای موفقیتهای بیشتر در آینده مهیا میکند.
۱۸. مرزهای مبهمی دارید
اجازهدادن به دیگران برای سوءاستفاده از ما یکی از نشانههای مهم کمبود اعتمادبهنفس است. مرزهای ضعیف وقتی پدید میآیند که نیازها و خواستههای دیگران را در اولویت قرار میدهید.
ممکن است احساس کنید دیگران به فضا، زمان یا احساساتتان احترام نمیگذارند، اما آیا خودتان به فضا، زمان و احساساتتان احترام میگذارید؟ وقتی اعتمادبهنفس ما کاهش مییابد، ماندن در محدوده مرزهایی که باید از ما محافظت کنند، دشوارتر میشود.
۱۹. مشکل تصمیمگیری دارید
وقتی به خودتان اطمینان ندارید، بهجای گرفتن تصمیمات مطمئن کارتان به بیعملی کشیده میشود. میترسید انتخاب اشتباهی کنید و نگران عواقب تصمیمتان هستید.
لزوما این بدان معنا نیست که زنانِ بااعتمادبهنفس تصمیمات بهتری میگیرند، اما آنقدری جسارت دارند که قاطعانه این کار را انجام دهند چون به خودشان و قضاوتشان اطمینان دارند.
جیمز اسمیت در کتاب «چطور اعتمادبهنفس داشته باشیم»، میگوید: «در تلاش برای تقویت اعتمادبهنفس درونی، باید به ارزشهایمان درخصوص چیزهایی که برایمان اهمیت دارند تکیه کنیم. هنگام تصمیمگیری باید به آنچه با ارزشهایمان جور درمیآید تکیه کنیم، نه به آنچه با ارزشهای دیگران جور درمیآید. اگر تصمیمی را براساس ارزشهای خود میگیرید، باید آنقدر اعتمادبهنفس داشته باشید که آن کار را فقط براساس همان ارزشها انجام دهید.»
سخن پایانی درباره نشانه های کمبود اعتماد به نفس
در این مقاله با نشانههای کمبود اعتماد به نفس آشنا شدیم که لازم است هرکسی به آنها توجه کند و در صورت تشخیص آنها و پیبردن به کمبود اعتمادبهنفس، برای افزایش آن دستبهکار شود تا زندگی آرامتر و سالمتری را سپری کند برای مطالعه بیشتر روی لینک کلیک کنید.
مطالعه نیز یکی از روشهای مفید و اثربخش برای افزایش آگاهی و بهبود کیفیت زندگی است، بهویژه وقتی کتابهای مناسب را برای مطالعه انتخاب کنیم. پیشنهاد میکنیم این دو کتاب عالی را که با موضوع اعتمادبهنفس مرتبطاند، در فهرست مطالعه خود قرار دهید.
چرا تابهحال کسی اینها را به من نگفته بود؟ |
چطور اعتمادبهنفس داشته باشیم
|