۱۲۹,۰۰۰ تومان
با اقتدار برخاستن
کتابهایی برای احتمالاً تغییرموفقیت و خودیاریطبیعتِ آسیبپذیری ساده است: اگر بهقدر کافی و بهمدت کافی شجاع باشیم، بالاخره زمین میخوریم.
این کتاب دربارهی دوباره برخاستن است.
وقتی در زندگی شجاع هستید، گاهی زمین میخورید. آنموقع گرچه میخواهید دوباره بلند شوید، داستانهایی که دربارهی کشمکشهای شخصی و حرفهای به خودتان میگویید، شما را در چرخهی ترس، تردید دربارهی خود و پشیمانی نگه میدارند. با اقتدار برخاستن به شما کمک خواهد کرد این داستانها را به مبارزه بطلبید تا بتوانید آیندهی خود را از نو بنویسید.
برنه بروان در این کتاب برای پذیرشِ ترس و شکست و خلق زندگیِ شجاعانهتر، رویکردی بسیار شخصی و عملی مطرح میکند. از معلمان و رهبران شرکتهای بزرگ گرفته تا نظامیان و هنرمندان برجسته، او پای صحبت افراد مختلفی نشسته و به داستانهایشان دربارهی شجاعت، شکستخوردن و دوباره سرپاشدن گوش داده و سپس این سؤال را از خود پرسیده است: چه چیزی بین تمامی این افراد موفق مشترک است؟ پاسخ ساده است: آنها قدرت احساسات را درک کردهاند و از تکیهکردن به آنها و رنجیدن نمیترسند.
معرفی کتاب

برنه براون استاد تحقیقاتیِ دانشگاه است که سیزده سالِ گذشته را در آنجا صرف مطالعهی آسیبپذیری، شجاعت، شایستگی و شرم کرده است. بیش از بیست میلیون نفر سخنرانی تِد تحسینشدهی او را تماشا کردهاند. او یکی از مهمترین نویسندههای حوزهی آسیبپذیری و بهبود زندگی فردی است.
طبیعتِ آسیبپذیری ساده است: اگر بهقدر کافی و بهمدت کافی شجاع باشیم، بالاخره زمین میخوریم.
این کتاب دربارهی دوباره برخاستن است.
وقتی در زندگی شجاع هستید، گاهی زمین میخورید. آنموقع گرچه میخواهید دوباره بلند شوید، داستانهایی که دربارهی کشمکشهای شخصی و حرفهای به خودتان میگویید، شما را در چرخهی ترس، تردید دربارهی خود و پشیمانی نگه میدارند. با اقتدار برخاستن به شما کمک خواهد کرد این داستانها را به مبارزه بطلبید تا بتوانید آیندهی خود را از نو بنویسید.
برنه بروان در این کتاب برای پذیرشِ ترس و شکست و خلق زندگیِ شجاعانهتر، رویکردی بسیار شخصی و عملی مطرح میکند. از معلمان و رهبران شرکتهای بزرگ گرفته تا نظامیان و هنرمندان برجسته، او پای صحبت افراد مختلفی نشسته و به داستانهایشان دربارهی شجاعت، شکستخوردن و دوباره سرپاشدن گوش داده و سپس این سؤال را از خود پرسیده است: چه چیزی بین تمامی این افراد موفق مشترک است؟ پاسخ ساده است: آنها قدرت احساسات را درک کردهاند و از تکیهکردن به آنها و رنجیدن نمیترسند.
با اقتدار برخاستن که برپایهی تحقیق نوین برنه در زمینهی آسیبپذیری و جسارت است، فرآیندی قدرتمند برای برخاستن پس از سقوط، غلبه بر اشتباهات و رویارویی با آسیبها ارائه میکند؛ آنهم بهروشی که خرد و معنای بیشتری را برای زندگیِ شما به ارمغان بیاورد.
اطلاعات تکمیلی
شابک | 9786007845448 |
---|---|
نویسنده | |
مترجم | |
نوع جلد | شومیز |
مناسب برای | |
عنوان اصلی | rising strong |
نمونه متن
Please wait while flipbook is loading. For more related info, FAQs and issues please refer to DearFlip WordPress Flipbook Plugin Help documentation.
برشهایی از کتاب
صرف اینکه کسی تمایل یا تواناییِ عشقورزی به ما را ندارد، به این معنا نیست که دوستداشتنی نیستیم.
افراد مهربان آنچه را نیاز دارند درخواست میکنند. وقتی لازم باشد، «نه» میگویند و وقتی «بله» میگویند، واقعاً از ته دل است. مهرباناند، چراکه مرزها آنها را از بیزاری دور نگه میدارد.
… گاهی وقتی خودمان را سرزنش میکنیم، باید دست نگه داریم و به آن صدای آزاردهندهی درونی بگوییم: «هی، الان دارم تمام تلاشم رو میکنم.»
میخواهم در میدان نبرد باشم. میخواهم در زندگیام شجاع باشم. وقتی انتخاب میکنیم جرئتِ بسیار داشته باشیم، درواقع در برابر اینکه به ما حمله شود، اعلام آمادگی میکنیم. میتوانیم شجاعت را انتخاب کنیم یا راحتی را، اما نمیتوانیم هر دو را داشته باشیم، نه بهصورت همزمان. آسیبپذیری بُرد یا باخت نیست، بهمعنای داشتن شجاعت ابراز وجود و دیدهشدن در زمانی است که هیچ کنترلی بر پیامد آن نداریم. آسیبپذیری ضعف نیست، بزرگترین سنگ محکمان برای سنجشِ شجاعت است.
امروزه افراد زیادی هستند که «بهجای اینکه درد خود را حس کنند، آنرا به نمایش میگذارند»؛ «بهجای اینکه به درد اعتراف کنند، درد را به دیگران تحمیل میکنند»؛ بهجای اینکه خطرِ حس ناامیدی را بپذیرند، انتخاب میکنند «ناامید زندگی کنند». تحمل درد بدون نشاندادن هیچ حسی، کلهخری نیست. حالت متظاهر به خود گرفتن کلهخری نیست. خودستایی کلهخری نیست. کمالْ دورترین چیز در دنیا از کلهخری است.
نقطهی مقابلِ تشخیصِ اینکه داریم چیزی را احساس میکنیم، انکار احساساتمان است. «برعکسِ کنجکاوی بیقیدشدن است. وقتی داستانهایمان را انکار میکنیم و از احساسات شدید رها میشویم، آنها جایی نمیروند، بلکه آنها مالک ما هستند، ما را تعریف میکنند. وظیفهی ما این است که این داستان را انکار نکنیم، بلکه با پایان آن مقابله کنیم. با اقتدار برخیزیم، داستانمان را بشناسیم و تا وقتی به جایی که فکر میکنیم باید برسیم، نرسیدهایم، به اکتشافِ حقیقت ادامه دهیم. بله، این چیزی است که رخ میدهد. این حقیقتِ من است و من انتخاب میکنم این داستان چطور پایان پیدا کند.
R
متاسفانه متن به اندازه ی کافی روان نیست، باید چندین بار جملات رو بخونم تا متوجه بشم،(بعضی اوقات با چندین بار خوندن هم متوجه نمیشم!!)
شما برید کتاب «از ذهنت بیرون بیا و زندگی کن» رو بخونید، ببینید مسائلِ ذهنیِ رویکرد پذیرش و تعهد(ACT) رو مترجم چقدر عالی ترجمه کرده…