آنچه در این مقاله میخوانید
افسردگی چیست؟
آیا شک کردهاید که افسردهاید؟ طبیعی است که گاهی احساس ناراحتی کنید، ولی اگر احساساتی مثل ناامیدی و یأس به شما غلبه میکنند و رهایتان نمیکنند، شاید افسردگی داشته باشید. افسردگی فقط غمگینبودن در واکنش به چالشها و شکستهای زندگی نیست، بلکه نحوه تفکر و احساسات و عملکرد روزمرهتان را تغییر میدهد و ممکن است کار، تحصیل، تغذیه، خواب و لذتبردن از زندگی را مختل کند. در این حالت، حتی ممکن است گذراندن یک روز هم دشوار باشد.
در این مقاله، مهمترین نشانههای افسردگی را مطرح کردهایم، نشانههایی که ممکن است با توجه به سن، جنسیت و عوامل دیگر متفاوت باشند. مهم نیست چقدر احساس ناامیدی میکنید، حالتان میتواند بهتر شود. با تشخیص علائم مختلف افسردگی میتوانید برای بهترشدن حالتان و غلبه بر این مشکل گام اول را بردارید.
۱۰ علامت شایع افسردگی
افسردگی در هر فردی متفاوت است، ولی نشانههای مشترکی هم وجود دارند. مهم است به خاطر داشته باشید که شاید این علائم بخشی از سختیهای طبیعی زندگی باشند، ولی هرقدر علائم بیشتری داشته باشید و این علائم بیشتر طول بکشند، احتمال اینکه افسردگی داشته باشید بیشتر است.
۱. احساس درماندگی و ناامیدی
فرد احساس میکند هیچچیز بهتر نمیشود و هیچ کاری برای بهبود وضعیت از دستش ساخته نیست.
۲. نداشتن انگیزه برای فعالیتهای روزانه
دیگر سرگرمی، تفریح، فعالیتهای اجتماعی یا رابطهی جنسی مانند گذشته برای فرد اهمیتی ندارند. دیگر چیزی خوشحالش نمیکند و از چیزی لذت نمیبرد.
۳. تغییر اشتها یا وزن
افزایش یا کاهش چشمگیر وزن یعنی تغییری در مدت یک ماه که بیشتر از ۵درصد وزن بدن باشد.
۴. تغییر وضعیت خواب
مثلاً بیخوابی، بهخصوص در ساعات اولیهی صبح، یا خوابیدن بیشازحد.
۵. خشم یا زودرنجی
فرد احساس اضطراب، بیقراری یا حتی خشم میکند. صبر و حوصلهاش کم و سریع عصبانی میشود و از دست همهچیز و همهکس بیخودی عصبانی میشود.
۶. نداشتن انرژی
احساس خستگی، بیحالی و ناتوانی جسمی به سراغ فرد میآید. ممکن است در کل بدنش احساس سنگینی کند و حتی کارهای کوچک هم خستهاش کنند یا بیشتر از حد معمول طول بکشند.
۷. تنفر از خود
شاید فرد بهشدت احساس گناه یا بیارزشبودن کند. مثلاً خودش را بابت کوتاهی یا اشتباهی که مرتکب شده، بهشدت سرزنش کند.
۸. رفتار تکانشی
ممکن است فرد به مصرف مواد مخدر، قمار، رانندگی خطرآفرین یا ورزشهای خطرناک روی آورد.
۹. مشکل تمرکز
احتمال دارد که فرد خوب نتواند حواسش را جمع و تصمیمگیری کند یا چیزی را به خاطر بسپارد.
۱۰. درد و ناراحتیهای نامشخص
بروز علائم جسمانی مانند سردرد، کمردرد، درد عضلات و دلدرد در فرد بیشتر میشود.
تفاوت افسردگی با اضطراب
اضطراب و افسردگی عارضههای متفاوتیاند، اما عوامل زمینهساز یکسانی دارند و بیشتر اوقات با هم بروز میکنند. ممکن است اضطراب علامت افسردگی باشد یا خودش باعث بروز افسردگی شود. طبق تحقیقات، بیش از ۴۰درصد افراد دچار اختلال افسردگی عمده به اختلال اضطراب هم مبتلا هستند.
بعضی از علائم این دو عارضه نیز بسیار مشابهاند که باعث میشود تشخیص این دو بیماری از هم دشوار شود. زودرنجی، خشم، درد و ناراحتیهای نامشخص، تغییر انرژی، وضعیت تمرکز و الگوهای خواب هم از علائم افسردگیاند و هم از علائم اضطراب. حتی افکار دائمی ناامیدانه و منفی که معمولاً به افسردگی مرتبط میشوند میتوانند بسیار شبیه نگرانیهای بیپایان اضطراب باشند.
بااینحال، تفاوتهای بارزی نیز بین افسردگی و اضطراب وجود دارد. با اینکه علائم افسردگی و اضطراب میتوانند در افراد مختلف بسیار متفاوت باشند، شاید موارد زیر در تمایز این دو عارضه از هم راهگشا باشند:
- در افسردگی بدون اضطراب، احتمالاً حس بیحالی و دلمردگی میکنید و هیچ انگیزهای برای انجامدادن کار ندارید. در اضطراب، بیشتر احتمال دارد که احساس تنش و عصبیبودن کنید و مشغولیت ذهنی داشته باشید.
- در افسردگی بدون اضطراب، ممکن است دربارهی آیندهای تاریک و ناگزیر که پیش رویتان میبینید احساس ناامیدی و درماندگی کنید. در اضطراب، بیشتر احتمال دارد که همواره دربارهی آینده نگران باشید و احساس ترس و عصبیبودن کنید، ولی فکر کنید شاید نگرانیتان باعث شود آن ترسها کمتر شوند.
سارا ویلسن در کتاب «نخست هیولا را زیبا میکنیم»، دربارهی تفاوت اضطراب و افسردگی چنین میگوید:
«اگر اضطراب ما را بهسمت جلو سوق دهد، افسردگی ما را به گذشته برمیگرداند. افسردگی در منجلاب پشیمانی، افسوس و وسواس دربارهی آنچه باید میبود غرق است. در اواخر نوجوانیام که مدت کوتاهی افسرده میشدم، لحظاتی را که باید بهترین جواب را در آنها میدادم در ذهنم تکرار میکردم. من مکالمات را بارهاوبارها مرور میکردم و به عقب چنگ میزدم تا از غوغای قلبم جلوگیری کنم.»
اگر متوجه شدید علائم اضطراب و افسردگی را همزمان دارید، مهم است دنبال درمان هر دو عارضه بروید. چون افسردگی و اضطراب خیلی با هم مرتبطاند، بسیاری از گزینههای خودیاری و درمان اضطراب برای مهار علائم افسردگی هم مفیدند.
تفاوت افسردگی با اختلال دوقطبی (افسردگی شیدایی)
اختلال دوقطبی که افسردگی شیدایی هم نامیده میشود، شامل تغییرات شدید خلقوخو و انرژی است و چون در مراحل اولیه بسیار شبیه افسردگی است، معمولاً نادیده گرفته میشود و درست تشخیص داده نمیشود. اگر برای اختلال دوقطبی داروهای ضدافسردگی مصرف شود، ممکن است وضعیت بیماری را بدتر و آن را به مشکلی جدی تبدیل کند.
اگر تاکنون دورهای را گذراندهاید که در آن حس سرخوشی بیشازحد، نیاز کم به خواب، افکار زیاد و رفتار نسنجیده و تکانشی داشتهاید، برای ارزیابی اختلال دوقطبی نزد پزشک بروید.
دکتر مارگارت رابینسون رادرفورد در کتاب «افسردگی نهفته»، دربارهی اختلال دوقطبی نوشته است:
برای ابتلا به این اختلال باید معیارهای دستکم یک دورهی نیمهشیدایی و یک دورهی افسردگی را داشته باشید.
نیمهشیدایی یا هایپومانیا دورهی مشخصی است که با حالت سرخوشی خلقوخو، شوروشعف و فعالیت و انرژی غیرعادیِ مداوم و فزاینده در چهار روز متوالی و بیشتر طول روز مشخص میشود. هایپومانیا با دستکم سه مورد از علائم زیر تشخیص داده میشود:
- افزایش اعتمادبهنفس و خودبزرگپنداری؛
- کاهش نیاز به خواب؛
- پرحرفی بیش از حد معمول یا فشار درونی برای پرحرفی؛
- پرش افکار و تجربهی وهمآلود حرکت سریع افکار در ذهن؛
- حواسپرتی؛
- افزایش فعالیتهای هدفمند (فعالیتهای اجتماعی، در محل کار یا مدرسه یا فعالیتهای جنسی) یا بیقراری روانی؛
- مشارکت بیش از حد در فعالیتهایی که ممکن است عواقب خطرناک داشته باشند (مانند خرید بیرویه، سرمایهگذاری نادانسته، بیاحتیاطی جنسی).
دورهی افسردگی زمانی است که پنج علامت یا بیشتر از علائم زیر در طول یک دورهی دوهفتهای مشهود باشد (دستکم یکی از علائم باید خلقوخوی افسرده یا از دست دادن حس علاقه یا لذت باشد):
- خلقوخوی افسرده در بیشتر طول روز، تقریباً هر روز؛
- کاهش چشمگیر علاقه یا لذت در همه یا تقریباً همهی فعالیتها؛
- کاهش چشمگیر و ناخواستهی وزن یا تغییر در اشتها؛
- بیخوابی یا پرخوابی؛
- بیقراری یا کندشدگی حرکتی؛
- خستگی و بیحالی یا از دست دادن انرژی؛
- احساس بیارزشی یا احساس گناه بیاندازه یا بیمورد؛
- کاهش توانایی تفکر یا تمرکز، بلاتکلیفی؛
- افکار مکرر دربارهی مرگ یا خودکشی، اقدام به خودکشی یا برنامهریزی برای آن.
عارضههای دیگری که ممکن است علائمی شبیه علائم افسردگی داشته باشند
اضطراب و اختلال دوقطبی تنها عارضههایی نیستند که ممکن است بهاشتباه افسردگی قلمداد شوند. درست همانطور که ناخوشیهای دیگر میتوانند باعث افسردگی شوند، عارضههای روانی یا بیماری هم میتوانند علائمی شبیه افسردگی داشته باشند. در ادامه، بعضی از این عارضهها را معرفی کردهایم.
۱. اختلال کمبود توجه و بیشفعالی (ADHD)
علائمی همچون بیقراری، دشواری تمرکز و حواسجمعماندن، زودرنجی و ازدستدادن انگیزه ممکن است هم در افسردگی و هم در اختلال کمبود توجه و بیشفعالی بروز کنند. حتی اگر در بچگی علائم این اختلال در شما تشخیص داده نشده است، به این معنی نیست که در بزرگسالی شما را تحتتأثیر قرار نمیدهد.
۲. سندرم خستگی مزمن یا کووید طولانی
خستگی دائمی، تغییر الگوهای خواب و دشواریِ تمرکزکردن میتواند نشانهی سندرم خستگی مزمن (آنسفالومیلیت میالژیک) یا کووید مزمن هم باشد؛ یعنی هنگامی که اثرات کووید ۱۹ بهرغم نبودن ویروس در بدنتان ادامه دارد. هرچند پزشکان متخصص این عارضهها را بهدرستی نمیشناسند، برای کاهش علائم و بهبود حالتان کارهایی از دستشان برمیآید.
۳. پارکینسون
کمبود انرژی، حرکات آهسته و تغییرات خلقوخو و وضعیت حافظه ناشی از پارکینسون در سالمندان ممکن است بسیار شبیه به علائم افسردگی به نظر برسند.
۴. فیبرومیالژیا
درد گستردهی اسکلتیعضلانی سندرم فیبرومیالژیا (FMS) معمولاً با خوابآلودگی، خستگی و تغییرات خلقی همراه است که میتواند با افسردگی اشتباه گرفته شود. عارضههای دیگری که باعث ایجاد دردهای مزمن میشوند هم میتوانند به شما حس ناامیدی و خستگی بدهند.
سایر بیماریهای جسمی مانند دیابت، کمکاری تیروئید، کمخونی، کاهش شدید قند خون (هیپوگلیسمی) و کمبود ویتامین دی هم میتوانند علائمی شبیه افسردگی داشته باشند. پزشکان بهکمک آزمایش خون و سایر روشهای غربالگری میتوانند علت این علائم را تشخیص دهند.
افسردگی و خطر خودکشی
افسردگی مهمترین عامل زمینهساز خودکشی است. یأس عمیق و ناامیدی میتواند سبب شود که بهنظر افراد خودکشی تنها راه فرار از درد باشد. اگر کسی از عزیزانتان افسردگی دارد، هرنوع حرفزدن از خودکشی یا رفتار اینچنینی را جدی بگیرید و مراقب نشانههای هشداردهنده باشید:
- حرفزدن دربارهی کشتن خود یا صدمهزدن به خود؛
- ابراز احساسات شدید دربارهی ناامیدی یا گیرافتادن؛
- داشتن دلمشغولی غیرطبیعی به مرگ یا مردن؛
- رفتار تکانشی طوری که انگار فرد آرزوی مرگ دارد (مثلاً بهسرعت گذشتن از چراغ قرمز)؛
- زنگزدن یا سرزدن به دیگران برای خداحافظی؛
- سپردن ارزشمندترین داراییها به دیگران و تمامکردن کارهای نیمهتمام؛
- گفتن چیزهایی مانند «بقیه بدون من راحتترن» یا «نمیخوام ادامه بدم»؛
- تغییر ناگهانی از ناراحتی شدید به شادی و رفتار آرام.
اگر فکر میکنید دوست یا عضوی از خانوادهتان در فکر خودکشی است، نگرانیتان را ابراز کنید و فوراً از متخصصان کمک بخواهید. بیپرده حرفزدن دربارهی افکار و احساسات مربوط به خودکشی ممکن است زندگی فرد را نجات بدهد.
اگر به فکر خودکشی هستید…
وقتی به فکر خودکشی هستید، مشکلات بهنظرتان گذرا و موقتی نیستند و انگار بزرگ و دائمیاند، ولی با گذشت زمان حالتان بهتر میشود، بهخصوص اگر از کسی کمک بگیرید. افراد زیادی هستند که مایلاند از شما در این مواقع سختی حمایت کنند. پس لطفاً با دیگران حرف بزنید!
تفاوت علائم افسردگی بر اساس سن و جنسیت
علائم افسردگی معمولاً با توجه به سن و جنسیت متغیرند و علائم زنان و مردان یا جوانان و بزرگسالان متفاوتاند.
۱. علائم افسردگی در مردان
مردان دچار افسردگی کمتر احساساتی مانند تنفر یا ناامیدی را بروز میدهند؛ در عوض معمولاً از خستگی، زودرنجی، مشکلات خواب و نداشتن علاقه به کار و سرگرمی شکایت دارند. همچنین بیشتر احتمال دارد که دچار خشم، رفتار تکانشی و مصرف مواد مخدر شوند.
۲. علائم افسردگی زنان
احتمال بروز علائمی مانند احساس گناه شدید، خواب زیاد، پرخوری و چاقی در زنان بیشتر است. همچنین افسردگی زنان تحتتأثیر عوامل هورمونی در دورهی قاعدگی، بارداری و یائسگی هم قرار میگیرد. در واقع از هر هفت زن یکی بعد از به دنیا آوردن فرزندش درگیر افسردگی پس از زایمان میشود.
۳. نوجوانان
محسوسترین علائم در نوجوانان افسرده (نه غمگین) زودرنجی، خشم و تشویش است. همچنین ممکن است از سردرد، دلدرد، یا دردهای جسمی دیگر شکایت کنند.
۴. بزرگسالان
بزرگسالان معمولاً بیشتر از علائم جسمی شکایت دارند تا هیجانی، علائمی مانند خستگی، درد و ناراحتیهای نامشخص و مشکلات حافظه. همچنین ممکن است به ظاهر خود نرسند و مصرف داروهای ضروری برای حفظ سلامتشان را قطع کنند.
علت افسردگی چیست؟
بعضی از بیماریها علت پزشکی خاصی دارند که درمانشان را ساده میکند، اما افسردگی بیماری بسیار پیچیدهای است. برخلاف چیزهایی که ممکن است در تبلیغات تلویزیونی دیده، در روزنامهها خوانده یا حتی از پزشکی شنیده باشید، افسردگی فقط نتیجهی نامتوازنبودن شیمیایی مغز (وجود بیشازحد یا کمبود هرکدام از مواد شیمیایی مغز) نیست، بلکه معمولاً بهسبب مجموعهای از عوامل زیستی، روانی و اجتماعی به وجود میآید و ممکن است برای هرکس بهگونهای متفاوت بروز کند. مثلا اگر از همسرتان جدا شدهاید، به بیماری خطرناکی مبتلا شدهاید یا بهتازگی شغلتان را از دست دادهاید، فشار روانی ممکن است شما را دچار اعتیاد به الکل و از خانواده و دوستانتان دور کند. مجموع این عوامل میتوانند باعث افسردگی شوند.
۱. داروها
داروهایی مانند باربیتورات، کورتیکواستروئید، بنزودیازپین، آرامبخشهای مخدر، هورمونهای پیشگیری از بارداری و نوعی از داروی کنترل فشارخون میتوانند علائم افسردگی را در بعضی از افراد ایجاد کنند.
۲. عوامل زیستی
این عوامل شامل التهاب، تغییرات هورمونی، سرکوب دستگاه ایمنی، فعالیتهای غیرطبیعی در بخشهایی از مغز، کمبودهای تغذیهای و کوچکشدن سلولهای مغز میشوند.
۳. تجربههای پرتنش
تغییرات عمده در زندگی مثل ازدستدادن عزیزان، جدایی، بیکاری، ضربهی روحی یا مشکلات مالی میتوانند فشار روحی زیادی با خود به همراه آورند و باعث افسردگی شوند.
۴. مشکلات زندگی زناشویی یا رابطه
درحالیکه روابط قوی و حمایتگرانه برای سلامت روان ضروریاند، روابط پردردسر یا سوءاستفادهگرانه ممکن است اثر معکوس داشته باشند و به افسردگی بینجامند.
۵. اضطراب
افسردگی و اختلالهای اضطراب معمولاً با هم مرتبطاند. چون بیش از ۴۰درصد افراد دچار افسردگی عمده به اضطراب هم دچارند، ضروری است برای هر دو عارضه بهدنبال درمان باشید.
۶. بیماری یا درد مزمن
درد درماننشده یا آگاهی از ابتلا به بیماریای خطرناک، مثل سرطان، بیماری قلبی یا دیابت، میتواند باعث ایجاد احساس ناامیدی و درماندگی شود.
۷. مصرف الکل یا مواد مخدر
افسردگی معمولاً فرد را بهسمت مصرف الکل و مواد مخدر سوق میدهد. بسیاری از افراد از الکل یا مواد مخدر برای مقابله با فشار روحی یا هیجانات شدید خود استفاده میکنند.
مقالات پیشنهادی سردبیر
عوامل زمینهساز افسردگی
۱. تنهایی و انزوا
رابطهای قوی بین تنهایی و افسردگی وجود دارد. فقدان حمایت اجتماعی احتمال بروز افسردگی را بیشتر میکند. همچنین افسردهبودن باعث میشود از دیگران دوری کنید و احساس انزوا را تشدید میکند. داشتن دوستان صمیمی یا خانوادهای که بتوانید با آنها حرف بزنید باعث میشود به مشکلاتتان تسلط داشته باشید و مجبور نباشید بهتنهایی آنها را حل کنید.
دکتر جولی اسمیت در کتاب «چرا تابهحال کسی اینها را به من نگفته بود؟»، میگوید:
«وقتی احساس بدخلقی میکنید، تصور رویارویی با هرکسی برایمان خستهکننده و طاقتفرساست. این تلهی افسردگی است که ما را به کنارهگیری، پنهانشدن و تمایلنداشتن به دیدن کسی تا بهترشدن حالمان وامیدارد. پس منتظر میمانیم تا احساس بهتری داشته باشیم. اما با این کار خودمان را مخفی میکنیم. هرازگاهی تنهایی و خلوت ممکن است باعث بازیابی انرژی و توان شود، اما این قابلیت را هم دارد که بهراحتی به مارپیچی نزولی از نشخوار فکری و خودبیزاری تبدیل شود که افسردگی را تغذیه میکند و به آن تداوم میبخشد.»
۲. سابقهی افسردگی در خانواد
چون ممکن است افسردگی در خانواده ارثی باشد، این احتمال وجود دارد که بعضی از افراد از نظر ژنتیکی بیشتر در معرضش باشند. بااینحال ژنی برای «افسردگی» پیدا نشده و فقط به این دلیل که یکی از نزدیکانتان افسردگی گرفته است، شما هم افسردگی نخواهید گرفت. روابط، سبک زندگی و مهارتهای مقابله با افسردگی بهاندازهی ژنتیک تأثیرگذارند.
۳. شخصیت
چه خصوصیات شخصیتیتان را از والدینتان به ارث برده باشید و چه آنها را از تجربهی زندگی به دست آورده باشید، میتوانند در ابتلا به افسردگی نقش داشته باشند. مثلاً اگر معمولاً نگرانی بیشازحد و دیدگاهی منفی به زندگی دارید، بسیار خودتان را سرزنش میکنید یا عزتِنفس کمی دارید، بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی هستید.
۴. ضربهی روحی یا سوءاستفاده در ابتدای زندگی
فشارهای روحی در اوایل زندگی مثل ضربهی روحی، سوءاستفاده یا اذیت و آزار همسالان در دوران بچگی میتواند شما را در برابر بعضی از عارضهها، از جمله افسردگی، در آینده آسیبپذیرتر کند.
۵. پیشینهی مشکلات سلامت روان
مثلاً اگر قبلاً دچار اضطراب، اختلال خوردن یا اختلال اضطراب پس از سانحه (PTSD) بوده باشید، احتمال ابتلایتان به افسردگی بیشتر میشود.
۶. مصرف مواد مخدر
اگر در معرض ابتلا به افسردگی باشید، مصرف الکل یا مواد مخدر احتمالش را بسیار بیشتر میکند. بهعلاوه شواهدی وجود دارند مبنی بر اینکه کسانی که بیشازحد از آرامبخشهای مخدر استفاده میکنند هم احتمال افسردهشدنشان بیشتر است.
۷. سن و جنسیت
با افزایش سن احتمال ابتلا به افسردگی بیشتر میشود که شاید دلیلش عوامل زمینهسازی مانند انزوای اجتماعی و بیماریهای مزمن باشند. همچنین احتمال ابتلای زنان به افسردگی دو برابر مردان است. هرچند دلایل این مسئله دقیقاً مشخص نیست، ممکن است بهسبب تغییرات هورمونی باشد.
کلام آخر؛ برای مقابله با افسردگی از دیگران کمک بگیرید
وقتی افسردگی دارید، ممکن است احساس کنید هیچ امیدی وجود ندارد، ولی افسردگیتان از هر نوعی که باشد، راههای درمانی در دسترساند. بنابراین با کسب اطلاعات بیشتر دربارهی این بیماری میتوانید از ابتلا به آن پیشگیری کنید یا در صورت ابتلا، راههای درمان افسردگی را بدانید و زودتر بهبود یابید.
کتابهایی که میتوانند به بهبود افسردگی کمک کنند
اگرچه راههای متعددی برای بهبود سلامت روان وجود دارند، اما مطالعه یکی از روشهای اثربخش است که نه تنها سلامت روانی را تقویت میکند، بلکه کیفیت کلی زندگی را نیز بهبود میبخشد. تحقیقات نشان میدهد که خواندن کتابهای سلامت روان در زمینه مقابله با افسردگی منبعی ارزشمند است. به ویژه با راهنمایی یک متخصص، این روش میتواند به طور مؤثری در درمان افسردگی نتیجهبخش باشد.
کتابهای زیر که جزء بهترین و اثربخشترین کتابهای حوزهی سلامت روان هستند، با توصیههای کاربردی و تکنیکهای عملی خود به افراد زیادی در سراسر جهان کمک کردهاند که با چالشهایی مثل افسردگی، اضطراب و… مقابله کنند.
چرا تا به حال کسی اینها را به من نگفته بود؟ |
افسردگی نهفته |
نخست هیولا را زیبا میکنیم |
منابع
کتاب افسردگی نهفته، دکتر مارگارت رابینسون رادرفورد
کتاب چرا تابهحال کسی اینها را به من نگفته بود، جولی اسمیت
کتاب نخست هیولا را زیبا میکنیم، سارا ویلسن
ببخشید آیا پرخوری هم می تونه از علائم افسردگی و ناراحتی اعصاب باشه؟ من احساس می کنم وقتایی که حالم اوکی نیست همش گشنم میشه و دلم میخواد خوراکی یا غذایی چیزی بخورم و اصلا از این شرایط راضی نیستم چیکار کنم به نظرتون؟
من کسی هستم که سالها با اضطراب و افسردگی دست و پنجه نرم کرده، میتونم بگم این کتاب واقعاً منو تحت تأثیر قرار داد. این کتاب نه تنها بهم کمک کرد تا علایم افسردگی که تجربه میکردم رو بهتر بشناسم، بلکه راههایی رو هم برای مدیریت بهتر اونها پیشنهاد داد. من به هر کسی که دنبال درک بهتری از این دو عارضهی روانی هست، پیشنهاد میکنم که این کتاب رو بخونه. نویسنده با دقت و حساسیت زیادی به موضوع پرداخته و واقعاً میتونه یک منبع عالی برای کسانی باشه که دنبال راههایی برای بهبود هستند.
علایم اظطراب آخه یعنی چه ؟
چرا هنوز خیلی ها اضطراب را به شکل غلط اظطراب می نویسند؟
بعد علائم اضطراب یا به قول بعضی ها علایم اظطراب بارها توضیح داده شده و پاسخ یکسانی ندارد زیرا در افراد مختلف متفاوت جلوه می کند.
لطفاً غلط ننویسید چون بی سوادی شما را بروز می دهد.
“افسردگی یک اختلال روانی پیچیده است که می تواند تأثیر قابل توجهی بر زندگی فرد داشته باشد. علائم افسردگی می تواند شامل احساس غم، ناامیدی، بی ارزشی، بی انگیزگی، مشکلات خواب، مشکلات تمرکز و تغییرات در اشتها باشد.
نقاشی افسردگی ساده ترین راه برای بیان احساسات و روحیه فرد افسرده است، می توان فرد افسرده را وادار کرد با نقاشی با دیگران ارتباط برقرار کند و نقاشی افسردگی ساده خود را بکشد با اینکار می توان فرد افسرده را از عوارض تنهایی افسردگی نجات داد”
به عنوان کسی که سالها با اضطراب و افسردگی دست و پنجه نرم کرده، میتونم بگم این کتاب واقعاً منو تحت تأثیر قرار داد. این کتاب نه تنها بهم کمک کرد تا علایم افسردگی که تجربه میکردم رو بهتر بشناسم، بلکه راههایی رو هم برای مدیریت بهتر اونها پیشنهاد داد. من به هر کسی که دنبال درک بهتری از این دو عارضهی روانی هست، پیشنهاد میکنم که این کتاب رو بخونه. نویسنده با دقت و حساسیت زیادی به موضوع پرداخته و واقعاً میتونه یک منبع عالی برای کسانی باشه که دنبال راههایی برای بهبود هستند.
علائم اظطراب را میشود برایم بگویید ؟
من در مقاله این مورد را پیدا نکردم
درسته که می گویند علائم اظطراب در هر فرد متفاوته؟
علائم اظطراب مشترک هم بین افراد هست یا همشون منحصر به فرد است ؟
برای بهتر شدن مقاله بهتر بود به علائم اضطراب هم میپرداختید تا بهتر تفاوت اضطراب با افسردگی مشخص شود
طبق مطالعات ثابت شده علایم افسردگی به چند مورد خلاصه نمی شوند و علایمی نظیر:
فکر به خودکشی
احساس ناراحتی، پوچی یا درماندگی
کندی در حرکت، تفکر یا صحبت فرد
اختلال در تمرکز، یادآوری و تصمیمگیری
اضطراب، پرخاشگری و احساس بیقراری
کجخلقی، فوران خشم یا پایین آمدن آستانه صبر
اختلال در خواب، ازجمله بیخوابی یا پرخوابی
تنها بخشی از این علایم است و شاید در بعضی افراد کلا متفاوت باشد و آدم افسرده کاملا مشخص است
بیشتر افراد دنبال نشانه های افسردگی میگردند ولی نمیدانند که نشانه های افسردگی چیزی نیست جز علائم افسردگی که هم در مقاله و هم کامنت ها ذکر شده
طبق تجربه ثابت شده مهمترین علائم افسردگی عبارتند از:
فکر به خودکشی
احساس ناراحتی، پوچی یا درماندگی
کندی در حرکت، تفکر یا صحبت فرد
اختلال در تمرکز، یادآوری و تصمیمگیری
اضطراب، پرخاشگری و احساس بیقراری
کجخلقی، فوران خشم یا پایین آمدن آستانه صبر
اختلال در خواب، ازجمله بیخوابی یا پرخوابی
خستگی، پایین بودن انرژی و طاقتفرسا بودن کارها از نظر فرد
من در مورد اضطراب و افسردگی بسیار تحقیق و مطالعه کردم .
اضطراب و افسردگی دو اختلال روانی شایع هستند که می توانند بر زندگی روزمره افراد تأثیر بگذارند. هر دو اختلال می توانند با علائم جسمی و روانی همراه باشند
بیشترین علائم اضطراب و افسردگی که به چشم میاد
ضربان قلب سریع
تنفس سریع یا تند
تعریق
لرز
احساس ضعف یا خستگی
سردرد و.. است حتما مراقب خودتان باشید بچه ها
من چند سالی است که با بیماری افسردگی دست و پنجه نرم می کنم. در ابتدا فکر می کردم که افسردگی فقط یک احساس غم و اندوه ساده است، اما با گذشت زمان متوجه شدم که این بیماری بسیار جدی تر از چیزی است که فکر می کردم.علائم افسردگی باعث بوجود آمدن ناراحتی اعصاب هم میشوند ولی خداروشکر با کمک درمانگر و روانشناس توانستم بر علائم افسردگی و ناراحتی اعصاب غلبه کنم شما ها هم اگر درگیر این بیماری هستید زودتر اقدام کنید