وقتی دورهای از زندگی یک جامعه با رویدادهایی دشوار و ویرانگر سپری میشود که اثرهای بدش برای کل آن نسل بر جای میماند، به آن تروما (یا آسیبِ) جمعی (به عبارت دیگر، ترومای مشترک) میگویند. ما انسانها وقتی رویدادهای مثبت یا منفی را با هم تجربه میکنیم با خاطرهی مشترک آن تجربه به یکدیگر مرتبط میشویم. برای مثال، زندگی همهی ما تحتتأثیر همهگیری ویروس کرونا تغییر کرده است.
مهم نیست که چه کسی و در چه جایگاهی بودید، درهرصورت، نمیتوانستید از تأثیرات این پدیدهی جهانی فرار کنید. با درک واکنشهای هر جامعه به تجربیات تلخ گذشته، میفهمیم که طرز فکر و سبک زندگی ما چگونه ممکن است در نتیجهی رویدادهای گوناگون تغییر کند. پس، برای یادگیری بیشتر با ما همراه باشد. در این مقاله به بررسی ترومای جمعی پرداخته ایم با ما همراه باشید.
آنچه در این مقاله میخوانید
ترومای جمعی چیست؟
تروما یا آسیب جمعی بهمعنی شرایط بد روحی-روانی در گروهی از انسانهاست که در پاسخ به حادثهی تلخ مشترکی رخ میدهد. با استناد به تحقیقی که در ۲۰۱۸ در نشریهی پیشگامان روانشناسی (Frontiers in Psychology) به چاپ رسید، «ترومای جمعی فرایندی روانشناختی، اجتماعی و پویاست که در درجهی اول به ساخت مفهومی جدید منجر میشود». به عبارت دیگر، ترومای جمعی رویدادی است که باعث میشود افراد گروه به درک و تصوری مشترک از رویداد آسیبزا برسند.
خبر خوب اینکه همهی چالشها فرصتی برای رشد و تغییرات مثبتاند. همانطور که آسیبها در سطح فردی باعث رشد فهم ما از مسائل میشوند، جوامعی که در برخورد با تروما از خود سازگاری و انعطاف نشان میدهند شانس بیشتری برای رشد دارند.
دلایل اصلی ترومای جمعی
هر رویداد تلخی که گروهی بزرگ از انسانها تجربه میکنند، مشاهده میکنند یا تحتتأثیر آن قرار میگیرند ممکن است باعث ترومای جمعی شود. چنین تجربیاتی اغلب باعث افزایش سرعت تغییرات در سیاست، احساسات ملی و حتی تصمیمات شخصی افراد مانند بچهدار شدن یا نشدن میشود؛ چراکه به عقیدهی موریس هولباخ، فیلسوف و روانشناس فرانسوی، حافظهی انسان معمولاً در بافتی جمعی عمل میکند. اتفاقاتی که در طول تاریخ رخ میدهند، چه شامل ترومای جمعی باشند چه نباشد، در حافظهی جوامع باقی میمانند و شخصیت اجتماعی افراد آن جوامع را شکل میدهند. خاطرهی این رویدادها، مدتها پس از رفع خود آسیب، در حافظهی جمعی جامعه زنده میماند و در نحوهی زندگی افراد، تصمیماتی که میگیرند و ارزشهایی که برای مسائل قائل میشوند تأثیر میگذارد. در اینجا چند نمونه از رویدادهایی را که باعث آسیب جمعی میشوند نوشتهایم:
- جنگ، اشغالگری و سایر درگیریهای نظامی
- حملات تروریستی
- بیماریهای همهگیر
- رکود اقتصادی و افسردگی ناشی از آن
- نسلکشی و آزار و اذیت مذهبی
- آسیبهای نژادی، زنستیزی، آپارتاید و خشونت طبقاتی
- کشتار دستهجمعی
- طوفان، زلزله، سونامی و سایر بلایای طبیعی
پنج مثال ترومای جمعی درک تجربهی آسیب جمعی بدون دیدن آن از نزدیک و صرفاً بهصورت انتزاعی شاید دشوار باشد. برای این منظور، نگاهی به چند نمونهی واقعی از آسیبهای تاریخی، که نسلها را تحتتأثیر قرار دادهاند مفید است:
رکود بزرگ
رکود بزرگ دههی ۱۹۳۰ شدیدترین رکود در تاریخ مدرن امریکا بود. بسیاری از ما به تأثیر روانی این تجربه در پدربزرگ و مادربزرگ و پدربزرگ و مادربزرگ خود آگاهیم. «کودکان دوران افسردگی» با توجه به خاطرات بد خود از دوران رکود بهطور مشهودی به ثبات اهمیت میدهند و همچنین افرادی مدبر و انعطافپذیرند.
هولوکاست
آزار و اذیت و نسلکشی، که یهودیان اروپا بهدست حزب نازی تجربه کردند، تأثیری بر جای گذاشت که تا نسلها ادامه یافت. تحقیقات بر روی بازماندگان هولوکاست نشان داد که علائم اختلال اضطراب پس از سانحه (PTSD) و کاهش احساس رفاه چندین دهه ادامه داشت. با وجود تأثیرات منفی، حادثهی هولوکاست باعث افزایش احساس همبستگی و تعلقات مذهبی در میان جمعیت یهودی شد.
ترور مارتین لوتر کینگ جونیور، رهبر آزادیخواه سیاهپوستان امریکا
مرگ مارتین لوتر کینگ جونیور جامعهی سیاهپوستان امریکا را عمیقاً تکان داد و باعث تغییر مسیر جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان در این کشور شد. بسیاری از مردم از کشتهشدن مردی که نماد عشق و عدمخشونت است شوکه شده بودند. این اثر نسلها ادامه داشت. بسیاری از سیاهپوستانی که حتی در طول زندگی کینگ زنده نبودند، با دیدن فردی سیاهپوست در مقام قدرت، ترس ترور او را احساس میکنند.
واقعهی یازده سپتامبر
پس از حملات یازده سپتامبر در شهر نیویورک، احساس امنیت و راحتی در سراسر جهان مختل شد. بسیاری بر این باورند که تأثیر عاطفی حاصل از این حادثه به جرج بوش، رئیسجمهور وقت امریکا، کمک کرد تا جنگ در خاورمیانه را توجیه کند. پس از گذشت بیست سال از آن حادثه، زندگی روزمرهی امریکاییها هنوز تحتتأثیر تجربهی یازده سپتامبر است. بسیاری از مردم از سفر هوایی یا رفتن به آسمانخراشها میترسند، بسیاری احساسات ضداسلامی را در خود پرورش میدهند. در کنار این تأثیرات منفی، داستان یازده سپتامبر مملو از تصاویری زیبا مثل ازخودگذشتگی و حمایت از همنوع نیز هست.
تیراندازی در مدرسهی سندی هوک در امریکا
متأسفانه، تیراندازی و قتلعام کودکان در مدرسهی ابتدایی نیوتاون نه اولین قتلعام اینچنینی بود و نه آخرینِ آن، اما این حادثه تأثیر عمیقی در مردم سراسر ایالات متحده داشت. نام سندی هوک به نماد وحشتناک تیراندازیهای دستهجمعی در این کشور تبدیل شده است. حتی کسانی که مستقیماً تحتتأثیر تیراندازی قرار نگرفتهاند علائم اضطراب پس از سانحه یا پیتیاسدی (PTSD) را نشان میدهند. اکنون هر حملهای به مدرسه یا هر حادثهی تیراندازی با سلاح شخصی ترس و اضطراب جمعی را دوباره در مردم امریکا تحریک میکند.
ویروس کرونا و ترومای جمعی
تروماهای جمعی بهخاطر وسعت اثرگذاریشان از یکدیگر متمایز میشوند، اما بهندرت حادثهای رخ میدهد که در کل جهان تأثیر بگذارد. همهگیری ویروس کرونا یکی از آن حوادث «یک بار در قرن» بود. این بیماری همهگیر باعث افزایش احساس اضطراب و پیتیاسدی در میان جمعیت جهان شد. تحقیقات نشاندهندهی افزایش اضطراب و افسردگی پس از شیوع بیماریاند. قرنطینههای طولانی باعث انزوا، تنهایی و خشم برای بزرگسالان و کودکان شد. اما تحقیقات مؤسسهی بِترآپ (BetterUp) نشان داد که برخی از مؤلفههای مثبت مانند خودآگاهی، همدلی، اعتماد، مدیریت اضطراب و توانایی حل مشکل در طول همهگیری کرونا تقویت شدند و، با کمال تعجب، اگرچه همهگیری هنوز عاملی اضطرابزاست، مردم عموماً بر این باورند که این تجربه باعث رشد و «بهترشدن» آنها شده است.
آثار ترومای جمعی در سلامت روان
آثار ترومای جمعی ممکن است به زندگی روزمرهی ما رسوخ کند. اگر نتوانیم آنها را بشناسیم، در بهبود آثار آنان نیز ناتوان خواهیم بود. موارد زیر مثالهایی از سلامت روانیاند که براثر ترومای جمعی افزایش مییابند:
پریشانی روانی
در بیشتر موارد، افرادی که رویداد آسیبزای بزرگی را تجربه میکنند، نشانههایی از اختلال اضطراب پس از سانحه (پیتیاسدی) را بروز میدهند. بسیاری از آنها همچنین علائمی مانند کاهش سطح سلامتی، احساس ناامنی و اضطراب بالا را نشان میدهند.
اختلالات اضطرابی
ترومای جمعی مانند هر ترومای دیگر برای سیستم عصبی انسان مشکلزاست. پیتیاسدی ناشی از آن ممکن است باعث حملات پانیک و اضطراب فلجکننده هنگام انجام کارهایی باشد که تروما را برای فرد یادآوری میکند، مانند سوارشدن به هواپیما پس از یازده سپتامبر. مهم نیست که اضطراب چگونه ایجاد میشود، مهم این است که آن را بشناسید و یاد بگیرید که با آن کنار بیایید. اگر این علائم در کیفیت زندگی شما تأثیر میگذارد، زمان آن فرارسیده که از متخصص مراقبتهای بهداشت روان کمک بگیرید.
عزتنفس پایین
اگر بیتوجه به نکات مثبتی که عزیزانتان دربارهی شما میگویند با عزتنفس پایین دستوپنجه نرم میکنید، احتمالاً علت این ضعفِ اعتمادبهنفس ترومای جمعی است. بسیاری از مطالعات ارتباط بین تروما و عزتنفس پایین را نشان دادهاند. همهگیری ویروس کرونا نمونهی خوبی برای تأیید این موضوع است. دستورالعملهای ماندن در خانه بسیاری از مردم را از نظر اجتماعی منزوی کرد. درنتیجه، بااینکه این محدودیتها اکنون برداشته شدهاند، بسیاری از افراد هنگام برقراری ارتباط با دیگران دچار اضطراب اجتماعی یا عدماعتمادبهنفس میشوند.
بحران موجودیت
وقتی اتفاقات بد رخ میدهند، درک آنها یا فهمیدن اینکه چگونه با وجودشان ادامه بدهیم همیشه آسان نیست. این ممکن است باعث بحران موجودیت شود. به این دلیل، مردم یا کل جامعه ممکن است احساس دورافتادگی کنند و به باورهای خود شک کنند. ممکن است به جایگاه خود در جهان هستی احساس تردید کنند.
ترومای جمعی چگونه در جوامع تأثیر میگذارد
ماهیت آسیبهای جمعی این است که کل گروه را تحتتأثیر قرار میدهد. اکنون به راههایی که ترومای جمعی با آنها در جوامع تأثیر میگذارد نگاهی میاندازیم:
بیگانههراسی
تروما و ترس ناشی از آن باعث میشود که ما در حضور افراد خارج از گروه خود احساس ناامنی کنیم. این امر بهویژه درخصوص مشکلاتی شناختهشده مانند خشونت پلیس، خشونت مبتنی بر جنسیت و جنایات ناشی از نفرت صادق است. مردم ممکن است از گروهی که با این رویداد مرتبطاند بترسند یا احساس بدی به آنها داشته باشند، مانند تبلیغات منفی که جامعهی شرق آسیا را در طول همهگیری کرونا هدف قرار داده است.
ترومای نسلی
هنگامی که افراد ضربهای روحی را تجربه میکنند، یاد میگیرند سازگار شوند، رشد میکنند و این تجربیات را به فرزندان خود منتقل میکنند. اما همهی تجربیاتی که منتقل میشوند مثبت و سازنده نیستند. درحالیکه فرزندانشان از دانش مفید آنها سود میبرند، با تأثیرات منفی آن نیز دستوپنجه نرم میکنند. این تأثیرات به افزایش اضطراب و حس دورافتادگی در فرد میانجامند.
بی اعتمادی و خشونت
تحقیقات نشان داده است که تروما گاهی به «افزایش بیاعتمادی و احساس تهدید از سوی دیگران» میشود. این امر مخصوصاً برای افرادی که در کودکی در معرض سوءاستفاده قرار گرفتند شدیدتر است. اما شاهد وقوع آن در مقیاس بزرگتری نیز بودهایم؛ برای مثال، ترومای دستهجمعی که در ۲۰۲۰ با قتل جورج فلوید توسط یکی از افسران پلیس امریکا رخ داد. آن اتفاق تأثیر زیادی در بیاعتمادی به پلیس داشته است و حتی با رشد نرخ خشونتهای مسلحانه مرتبط است. این مثال نشان میدهد که، اگر ندانیم چگونه ترومای جمعی را درمان کنیم و به آن رسیدگی کنیم، ممکن است به عواقب جدی منجر شود.
افزایش خلاقیت
ترومای جمعی فقط دارای تأثیرات منفی نیست، بلکه نتایج مثبت بسیاری نیز برای جوامع پس از تجربهی ترومای مشترک دارد. برای مثال، همهگیری کووید-۱۹ الهامبخش سطوح جدیدی از خلاقیت در سراسر جهان بود. جوامع با خلاقیت به این مشکل پاسخ دادند، برای مثال، برخی رستورانها فضاهای غذاخوریای در فضای باز ساختند. در سطح عمیقتر، کرونا به صنعت مراقبتهای بهداشتی درسهای ارزشمندی آموخت که سالها اجرا خواهند شد و در درازمدت خدماتی را که بیماران دریافت میکنند بهبود میبخشد.
تقویت روابط اجتماعی
همهی ما دیدهایم که جوامع پس از رویدادی آسیبزا گرد هم جمع میشوند؛ چراکه میدانیم وقتی این اتفاقات رخ میدهد به یاری یکدیگر نیاز داریم. اما آسیبهای جمعی پیوندهای جامعه را در سطح عمیقتری تقویت میکند؛ برای مثال، دانشآموزانی که از تیراندازی در مدرسه پارکلند امریکا در ۲۰۱۸ جان سالم به در بردند در جنبشی گرد هم آمدند که درنهایت باعث تصویب ۵۰ قانون کنترل اسلحه در آن سال شد.
چگونه گروههای انسانی از آسیبهای جمعی «معنا» میسازند
رویدادهایی که باعث ترومای جمعی میشوند اغلب کوتاهاند، اما چیزی که مهم است تأثیری است که از آنها باقی میماند؛ یعنی درک انسانها از آنچه اتفاق افتاده میزان و مدت اثر تروما را تعیین میکند. گیلاد هیرشبرگر در مقالهاش به نام «ترومای جمعی و ساخت اجتماعی معنا» توضیح میدهد که گروههایی که در معرض آسیبهای جمعی قرار گرفتهاند چگونه از تجربهی تروما معنا میسازند. یافتهها پیچیدهاند، اما به زبان ساده او دریافت که انتقال آگاهی در مقایسه با تهدیدات باعث ایمنی گروه اجتماعی میشود. با گذشت زمان، داشتن شناخت جمعی از تهدید به بخشی از ناخودآگاه گروه تبدیل میشود و جداسازی خاطرهی آسیب از هویت گروه را دشوار میکند. این ویژگی، از یک طرف، در حفاظت از گروه اجتماعی موثر است، اما، از سوی دیگر، گروه را در حالت قربانیبودن نگه میدارد. تغییرکردن هر فرد ممکن است بهمعنی جداشدن او از گروه باشد و این اتفاق یعنی تهدیدی اجتماعی بهمعنی ازدستدادن بخشی از هویت فرد. پس، چرا گروهی از انسانها باید به گذشتهی دردناک خود بچسبند؟ به این دلیل که گروه ناخوداگاه میترسد که فراموشکردن تجربهی قبلی بهمعنای قرارگرفتن در معرض آسیبهای دوباره است. افراط در رویکردِ «از یک سوراخ دو بار گزیدهنشدن» اعضای جامعه را در حالتی قرار میدهد که همیشه مراقب باشند. این اضطراب مزمن (و فعالبودن مداوم پاسخ فیزیولوژیک ستیز و گریز در بدن) ممکن است احساس ایمنی ضعیفی به همراه داشته باشد، اما بهای سنگینی دارد.
چگونه ترومای جمعی را درمان کنیم
اتفاقاتی که باعث آسیبهای جمعی میشوند، دردناک و سنگیناند. سرکوب احساسات و نادیدهگرفتن تجربیات فردی اولین گزینهای است که افراد ناخواسته انجام میدهند. اگر مستقیماً تحتتأثیر آسیب قرار نگرفتهاید (مثلاً اگر مستقیماً شاهد تیراندازی و حملات تروریستی نبودهاید)، ممکن است برای شناخت ترومایی که در شما اثر گذاشته زمان کافی نگذارید. این خطرناک است؛ زیرا سرکوب تروما ممکن است عواقبی منفی در سلامت روح و جسم شما داشته باشد، حتی ممکن است احتمال سکتهی مغزی، حملهی قلبی و سرطان در فرد را افزایش دهد. طبق گفتهی «ادارهی خدمات بهداشت روانی و سوءمصرف مواد» در امریکا، افراد پس از برخورد با تروما معمولاً بهصورت ناخودآگاه واکنشهای مفیدی برای تحمل آسیب بروز میدهند که انعطافپذیری فرد در برخورد با بحران را افزایش میدهد. این واکنشهای سالم، که بین بسیاری افراد مشترکاند، عبارتاند از:
- افزایش پیوند با خانواده و جامعه
- تلاش بیشتر برای رسیدن به هدف یا تعریف مجدد آن
- تجدید نظر در اولویتها
- کمکهای خیریه و داوطلبانه
- افزایش تعهد به مأموریت شخصی
بااینحال، وقتی هنوز در مرحلهی پردازش خاطرات تروما هستید، این پاسخهای سالم دشوارند. در اینجا، چند راه برای گذر از این مرحله و شروع بهبودی ترومای جمعی به شما معرفی میکنیم:
کمک بخواهید
برای دریافت حمایت از دیگران کمک بخواهید. به اطرافیانتان اجازه دهید بدانند چه احساسی دارید و چگونه میتوانند به شما کمک کنند. همچنین، میتوانید از درمانگر یا مشاور متخصص کمک بگیرید. آنها میتوانند علائم PTSD را تشخیص دهند و مطمئن شوند که شما مراقبت مناسب را دریافت میکنید.
پیگیری بیشازحد اخبار را متوقف کنید
در طول قرنطینههای کرونا، انبوهی از مردمی که در خانه گیر کرده بودند و با دنیای بیرون تماس کمی داشتند، ساعتها وقت داشتند تا تکتک اخبار مرتبط با کرونا را در گوشی همراه خود بخوانند. این اقدامی ساده و دردسترس است که در خلقوخوی فرد اثر منفی بزرگی میگذارد. با تمایلتان برای ساعتها چرخیدن در شبکههای اجتماعی مبارزه کنید. صرف زمان زیاد در شبکههای اجتماعی ممکن است در کوتاهمدت باعث شود احساس آگاهی و ارتباط بیشتری داشته باشید، اما در درازمدت باعث بروز احساس ناامیدی و افسردگی میشود.
نیمهی پر لیوان را ببینید
جوامعی که تروما را تجربه کردهاند یک ویژگی مشترک دارند، همهی آنها در برخورد با مشکلات انعطافپذیرترند. هرچند از اتفاقات بد استقبال نمیکنیم، پیداکردن جنبههای مثبت هر رویداد عامل مهمی در حفظ سلامت روان ماست.
سخن آخر
در جایگاه یکی از افراد جامعه، مواجهشدن با آسیب اجتماعی ممکن است دشوار باشد، اما، اگر بتوانیم انعطافپذیربودن را بیاموزیم، از مزایای غلبه بر آن بحران بهرهمند خواهیم شد. اگر در حال تلاش برای درک تروما و عبور از آن هستید، به یاد داشته باشید که تنها نیستید. بدانید که باید فرایند درمان خود را قدمبهقدم و باحوصله جلو ببرید. مهمترین نکته این است که در صورت نیاز درخواست کمک کنید. برای اطلاعات بیشتر میتوانید سایت Betterup را مطالعه بفرمایید.