جملات برجسته از کتاب
- (برای خلاق بودن لازم نیست نابغه باشید!)
- وقتی احساساتمان را نادیده میگیریم یا سرکوب میکنیم، برعکس قویتر میشوند.
- هرچه بیشتر برای شادی ارزش قائل باشیم، بیشتر احساس سرخوردگی میکنیم.
- زبانی که به آن تکلم میکنید، تعیینکنندهٔ جهانبینی و حتی نحوهٔ کارکرد ذهنتان است.
- برخلاف آنچه آموختهایم، دنبالکردن مداومِ خوشحالی میتواند ما را از آن دور کند.
- وقتی بیشتر از همیشه به حمایت عاطفی احتیاج داریم، کمتر از همیشه آن را دریافت میکنیم.
- در مسیر تبدیلشدن به دانشمند احساسات، باید از وسوسهٔ قاضی شدن در برابر احساسات خودداری کنیم.
- اگر احساساتمان را ابراز نکنیم، مثل بدهی رویهم تلنبار میشوند و بالاخره مهلت پرداخت و تسویهحسابشان سر میرسد.
- زندگی عاطفی ما شبیه ترن هوایی است. یک لحظه بالا میرویم و لحظهای دیگر با سرعت به پایین رانده میشویم.
- عواطف و احساسات به تفکر ما هدف، اولویت و تمرکز میدهند. آنها به ما میگویند با دانشی که حواس ما در اختیارمان میگذارد چه کنیم.
- ما حاضریم بهخاطر شهرت و آبرویمان هم که شده، بهتر رفتار کنیم. آیا خانوادهتان شایستهٔ تلاشی که برای بهتر بهنظررسیدن در چشم دیگران میکنید نیستند؟
- اگر در زندگی عصبانی باشید، هر جا که نگاه کنید عصبانیت و خشم میبینید. این قضیه درمورد باقی احساسات، حتی احساسات مثبت، هم صدق میکند.
- احساسات منفی عملکردی سازنده دارند: کمک میکنند توجهتان متمرکزتر شود. احساس شادی این کار را نمیکند، بلکه احساس ناراحتی است که ما را کمک میکند از پس شرایطی دشوار بربیاییم.
- ما با استعداد ذاتی برای تشخیص اینکه خودمان یا دیگری چه حسی و به چه دلیل داریم به دنیا نمیآییم. همه باید این مهارت را یاد بگیریم.
- حرفهای طرف مقابل را برای درککردن گوشکنید، نه برای اینکه استدلال خودتان را از روی آن درست کنید. به خاطر داشته باشید که رفتار طرف مقابل یک علامت است و خود احساس واقعیاش نیست.
معرفی کتاب هنر همه فن حریف شدن در احساسات
اکثر ما از سروکلهزدن با احساسات واهمه داریم، درحالیکه احساساتمان شاید مهمترین عاملی هستند که ما را به انسان تبدیل میکنند.
ما در هر لحظه بالاخره یک احساسی داریم، حتی معمولاً بیش از یک احساس خاص در لحظه. حسنکردن مانند فکرنکردن است یا نفس نکشیدن. تا این اندازه غیرممکن. اما در زندگی جوری وانمود میکنیم که انگار خلاف این است، چون در نظر ما احساسات نمایانگر نقاط ضعف ما هستند و چه کسی دوست دارد نقاط ضعفش را به نمایش بگذارد؟
بنابراین، اکثر اوقات تمام تلاشمان را میکنیم که آنها را انکار یا پنهان کنیم، حتی از خودمان. ما اجازهی احساسکردن را از خودمان سلب میکنیم، روی احساساتمان سرپوش میگذاریم و آنها را خفه میکنیم.
ولی مسئله اینجاست که اگر احساسات و عواطف را درک نکرده و استراتژیهایی برای رودرروشدن با آنها پیدا نکنیم، عنان زندگی ما را به دست میگیرند.
احساساتی که خیلی قوی هستند در درونمان بزرگ میشوند، مثل نیرویی تاریک که عاقبت تمام کارهایمان را مسموم میکند، چه خوشمان بیاید چه نیاید. و این مسئله فقط برای احساسات ناخوشایند صدق نمیکند. چراکه حتی وقتی همهچیز خوب پیش میرود هم نمیتوانیم بفهمیم که دقیقاً چه حسی داریم. به لذتبردن از احساسمان اکتفا میکنیم و درونمان را عمیقتر کاوش نمیکنیم؛ البته که این رفتار اشتباه است. اگر قرار باشد در آینده انتخابهای مثبتی بکنیم، باید بدانیم چرا و چه چیزی موجب خشنودی ما میشود.
مارک براکت مینویسد:
«احساسات نوعی اطلاعات هستند شبیه گزارشهای خبری از درون روانمان که پیامهایی را راجع به آنچه درون هر شخص منحصربهفرد، یعنی هر کدام از ما، رخ میدهد ارسال میکنند. این پیامها در واکنش به رویدادهای مختلف درونی و بیرونی است که تجربه میکنیم. ما باید به این اطلاعات دسترسی پیدا کنیم و بفهمیم که این احساسات به ما چه میگویند. بدین طریق میتوانیم آگاهانهترین تصمیمات را بگیریم.»
او در کتاب هنر همه فن حریف شدن در احساسات به ما یاد میدهد:
- عواطف خودمان و دیگران را شناسایی کنیم. نهفقط در چیزهایی که فکر میکنیم، احساس میکنیم یا میگوییم؛ بلکه در حالات صورت، زبان بدن، تُن صدا و دیگر علائم غیرکلامی.
- این احساسات را درک کرده و منشأشان را که تجربیاتی است که موجب بروزشان شده شناسایی کنیم و بعد نتیجهگیری کنیم که آنها چه تأثیری بر رفتارهایمان داشتهاند.
- هر احساس را با واژگان دقیق نامگذاری کنیم. یعنی فقط به خودمان «خوشحال» یا «ناراحت» نگوییم، بلکه عمیقتر نگریسته و به ظرایف و پیچیدگیهای احساسمان توجه کنیم.
- احساساتمان را مطابق با هنجارهای فرهنگی و بافتهای اجتماعی بهگونهای ابراز کنیم که موجب آگاهیبخشی و برانگیختن حس همدلی در شنونده گردد.
- از طریق استراتژیهای عملی برای روبهروشدن با آنچه خودمان و دیگران حس میکنیم، احساسات را تنظیم و تعدیل کنیم، نه اینکه بگذاریم آنها ما را تنظیم و تعدیل کنند.
کتاب هنر همه فن حریف شدن در احساسات از شما نمیخواهد فقط احساسات شاد و مثبت داشته باشید. بلکه هدف این کتاب این است که به شما توانایی تجربه و ابراز تمام احساسات و عواطف را نشان بدهد تا بتوانید هم احساسات خوشایند و هم احساسات ناخوشایند را در جهت مناسب تعدیل کنید تا به سلامت بیشتر برسید، تصمیمگیریهای آگاهانهتری داشته باشید، روابط بامعنایی بسازید و آنها را حفظ کنید و پتانسیل خود را محقق سازید.
هنر همه فن حریف شدن در احساسات، هنر ساختن زندگی مملو از روابط سالم، مهربانی و حس هدفمندی است.
معرفی کتاب هنر همه فن حریف شدن در احساسات در پادکست جافکری
تحسینهای کتاب هنر همه فن حریف شدن در احساسات
هرچقدر کتاب هنر همه فن حریف شدن در احساسات را توصیه کنم باز هم کم است… کاربردی، راهبردی و عملی. از آن دسته کتابهایی که خیلی خوشم میآید. واقعا از خواندن این کتاب لذت بردم.
برنه براون؛ نویسندهی کتاب اطلس دل و شجاعت در برهوت
ما اغلب یک دوگانگی کاذب بین تفکر و احساس ایجاد می کنیم. در این دوگانگی، تفکر برایمان مهم، قوی و سازگار است، اما احساس نادیده گرفته میشود. مارک براکت به ما نشان می دهد که چگونه احساسات و توانایی ما در درک و استفاده از احساسات کلید اصلی برای رسیدن به جایگاهی است که ظرفیتش را داریم.
کارول دوک، استاد روانشناسی دانشگاه استنفورد و نویسندهی کتاب طرز فکر
دربارهی نویسنده
دکتر مارک براکت سرپرست و بنیانگذار مرکز هوش هیجانی ییل و استاد مرکز مطالعات کودک در دانشگاه ییل است. او 125 مقالهی علمی دربارهی نقش احساسات و هوش هیجانی در یادگیری، تصمیمگیری، خلاقیت، روابط، سلامتی و عملکرد به چاپ رسانده و جوایز متعددی برای تلاشهایش در این زمینه دریافت کرده است. همچنین مارک براکت بهطور منظم به شرکتهایی نظیر فیسبوک، مایکروسافت و گوگل مشاوره میدهد تا اصول هوش هیجانی را در آموزش کارکنان و طراحی محصولشان بگنجانند.
ملیکا –
کتاب فوق العادهای بود، درباره شناخت درست احساساتِ مون و در نتیجه دریافت بازخورد هایی صحیح از اطرافیان🫂✨
نفیسه خسروجردی –
سپاس از همراهی شما 🌻🙏
نیل –
سلام نسخه صوتی این کتاب رو هرچقدر سرچ می کنم پیدا نمی کنم
نیل –
سلام نسخه صوتی این کتاب رو هرچقدر سرچ می کنم پیدا نمی کنم کجا می تونم بخرمش