آنچه در این مقاله میخوانید
هرآنچه باید دربارهی استرس و اضطراب بدانید
تمام نیازهای ذهنی و جسمی استرس محسوب میشوند. هر رویداد یا سناریویی که باعث شود عصبی یا کلافه شوید، ممکن است باعث تحریک استرس شود. اضطراب نیز همان احساس ترس، نگرانی یا ناآرامی است که ممکن است در واکنش به استرس یا بدون هیچ محرکی رخ دهد.
بیشتر افراد در برههای از زندگی دچار استرس و اضطراب میشوند که لزوما چیز بدی نیست، چراکه استرس و اضطراب گاهی به ما انگیزه میدهند تا وظایف خود را انجام دهیم، بهخصوص کارهای ضروریای را که از آنها اجتناب میکنیم. بااینحال استرس و اضطراب مهارنشده ممکن است کمکم زندگی روزمرهی شما را مختل کند و سلامت روانی و جسمانی شما به خطر بیندازد.
در ادامه، استرس و اضطراب و تفاوتهایشان را دقیقتر بررسی میکنیم و خواهیم گفت چطور برای مهارشان از دیگران کمک بخواهید.
علائم استرس و اضطراب
علائم استرس عبارتاند از:
- سرگیجه؛
- تنش عضلانی؛
- مشکلات گوارشی از جمله حالت تهوع و اسهال؛
- اختلالات خواب؛
- خشم یا کجخلقی؛
- سردرد؛
- افزایش تعریق؛
- احساس استیصال؛
- ناآرامی؛
- تغییر اشتها؛
- افزایش ضربان قلب.
اضطراب علاوهبر علائم مشابه علائم استرس، ممکن است چنین علائمی نیز داشته باشد:
- احساس فلاکتی قریبالوقوع؛
- مورمورشدن یا بیحسی؛
- مه مغزی.
تفاوت استرس و اضطراب
اصلیترین تفاوت استرس و اضطراب وجود عامل تحریککنندهی مشخص است. استرس معمولاً با موقعیتی خاص در ارتباط است و زمانی که از آن موقعیت خارج شوید، استرس شما نیز از بین میرود. مثلاً شاید امتحانی در پیش دارید که نگرانش هستید یا شاید در تلاشید هم به کارهای خانه برسید و هم با سه بچهی کوچک سروکله بزنید که مدام برای جلبتوجهتان با هم رقابت میکنند. در هر دو مثال، استرس ما عاملی مشخص دارد و زمانی که امتحانتان تمام شود یا کودکانتان به مهد کودک برگردند، استرس شما کمکم از بین میرود. البته منظور این نیست که استرس همیشه کوتاهمدت است. استرس مزمن نوعی استرسی طولانیمدت است که بر اثر فشاری مداوم مانند شغل سخت یا اختلافات خانوادگی رخ میدهد.
اضطراب، برعکس استرس، همیشه یک عامل استرسزای مشخص ندارد. سارا ویلسن در کتاب «نخست هیولا را زیبا میکنیم» دربارهی علل احتمالی بروز اضطراب میگوید: «هیچکس نمیتواند رابطهی میان بیماریهای خودایمنی و اضطراب را توضیح دهد و این تاحدی بدین دلیل است که منشأ بسیاری از بیماریهای خودایمنی ناشناخته است. برخی معتقدند ناپایداری در زندگی با بیماری خودایمنی عامل احتمالی میان این رابطه است، ندانستن اینکه چه اتفاقی برای بدن میافتد، هرکسی را به ناامیدی آشفتهکننده سوق میدهد.
توضیح محتملتر و قانعکنندهتر (برای من) این است که بیماریهای خودایمنی، مانند سایر بیماریهای التهابی، به افزایش تولید سیتوکینهای در گردش منجر میشود، که طبق تحقیقات بر نحوهی ارتباط انتقالدهندههای عصبی ما تأثیر میگذارند. درواقع شواهد روزافزون، اضطراب را به مجموعهای از بیماریهای التهابی مانند تصلب شرایین، سندرم متابولیک و بیماری عروق کرونر قلب مرتبط میکند.»
آیا ممکن است استرس و اضطراب به هم تبدیل شوند؟
با اینکه استرس و اضطراب متفاوتاند، ارتباط نزدیکی با هم دارند. در برخی موارد، ممکن است استرس موجب بروز اضطراب شود. مثلاً اگر بابت نقلمکانی مهم نگرانید که بهزودی رخ خواهد داد، شاید متوجه شوید که پس از مدتی در کل مضطربید و این اضطراب ناشی از هیچ مسئلهی بخصوصی نیست.
چطور بفهمیم دچار استرس شدهایم یا اضطراب؟
به اتفاقاتی فکر کنید که در حال حاضر در زندگیتان در حال رویدادن است. اغلب نگران چه چیزهایی میشوید؟ آیا این نگرانی بابت تهدید یا رویداد بخصوصی است؟ بیایید با یک مثال قضیه را روشنتر کنیم.
مشکلات مربوط به ماشین را در نظر بگیرید. ممکن است واقعاً به تایرهای جدید نیاز داشته باشید، مخصوصا حالا که زمستان شده است و بعید نیست بهزودی برف ببارد. بااینحال فعلاً نمیتوانید از پس هزینهی جایگزینی تایرها بربیایید. در این حالت، تا چند هفتهی آینده احساس ناخوشایندی به رانندگی خواهید داشت. اگر روی بخشی یخزده سر بخورید چه؟ اگر دیروقت که از سر کار به خانه برمیگردید و در جادهای با آنتندهی افتضاح پنچر کنید چه؟ چند هفته بعد، تایرهای جدید را میخرید و دیگر نگران ایمنی رانندگی نیستید. در این مورد، اضطراب شما ناشی از استرس بوده است و قدیمیبودن تایرها شما را تحریک کرده است.
حالا فرض کنید تایر جدید بگیرید، ولی علائمتان تغییر خاصی نکنند. شما هنوز بابت رانندگیکردن مضطربید و نوعی احساس ناآرامی مبهم دارید که دقیقاً نمیدانید چیست. شاید هم از اول مشکل تایرها نبودهاند و فقط نمیتوانید از شر یک نگرانی کلی دربارهی رانندگی خلاص شوید. این اضطراب است.
اگر میتوانید احساساتتان را به عاملی مشخص نسبت دهید، احتمالاً ناشی از استرساند، اما اگر علت دقیقشان مشخص نیست یا علائمتان بعد از تمامشدن محرک اولیه همچنان باقی میمانند، این احساسات ممکن است ناشی از اضطراب باشند.
چه عواملی باعث استرس و اضطراب میشوند؟
استرس معمولاً در پاسخ به فشار جسمی یا ذهنی رخ میدهد. این فشار ممکن است شامل تغییری اساسی در زندگی باشد، مانند:
نقلمکان؛
رفتن به مدرسه جدید؛
شروع شغل جدید؛
دچار بیماری یا جراحت شدن؛
بیمار یا مجروح شدن یکی از دوستان یا عضوی از خانواده؛
مرگ یکی از اعضای خانواده یا دوستان؛
ازدواج؛
بچهدارشدن.
البته عوامل استرسزا همیشه هم بغرنج نیستند و ممکن است چنین مسائلی باشند:
- فهرستی بلندبالا از وظایف برای آخر هفته؛
- شرکت در یک جلسهی کاری مهم؛
- نزدیکبودن موعد تحویل پروژه.
اختلالهای مرتبط با استرس و اضطراب
استرس و اضطرابی که مداوم باشد یا مقدارش متناسب با عامل استرسزا نباشد، ممکن است نشانهی نوعی اختلال باشد. در ادامه، بعضی از این اختلالات را معرفی کردهایم.
۱. اختلال اضطراب فراگیر (GAD)
این اختلال نوعی اختلال اضطراب رایج است که نگرانی مهارنشدنی مشخصهی اصلی آن محسوب میشود. گاهی اوقات افراد نگران این هستند که اتفاقات بدی برای آنها یا عزیزانشان رخ دهد و گاهی هم هیچ عامل مشخصی برای نگرانی خود پیدا نمیکنند.
۲. اختلال هراس
این وضعیت باعث وحشتزدگی (حملات پنیک) میشود، یعنی لحظات وحشت شدید همراه تپش قلب، تنگی نفس و ترس از فلاکت قریب الوقوع.
۳. اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
این افراد تجربهای تروماتیک داشتهاند که گاهی دوباره برایشان تداعی و سبب اضطرابشان میشود.
دکتر مارگارت رادرفورد در کتاب «افسردگی نهفته» دربارهی تجربهی تروما و درمان آن توضیح میدهد: «تروما رویدادی بسیار رنجآور یا آزاردهنده است که احساس آسیبپذیری عمیقی را برمیانگیزد. تروما اغلب منشأ محرکهاست. وقتی روی خط سیر خود کار میکردید، شاید کاملاً به رویدادهای آسیبزا پی برده باشید یا همانطور که بیشتر و بیشتر درمییابید که محرکهای شما چیست، شاید چیزی را آسیبزا برشمرید که قبلاً آن را نادیده میگرفتید یا حتی انکار میکردید.
بهبودی از تروما پرزحمت است. اگر اکنون دریافتهاید که نوعی تروما را از سر گذراندهاید، خواه آسیب جنسی باشد یا جسمی، رشدی باشد یا رابطهای، مراجعه به درمانگری که در زمینهی تروما آموزش دیده است امنترین و بهترین راه برای بهبودی است. موضوع ضعف و ناتوانی شما نیست. موضوع شدت آسیب وارد آمده است. میتوان از روشهای خاصی مانند هیپنوتیزم و حساسیتزدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد (ای ام دی آر) و روشهای دیگر استفاده کرد. از درمانگرتان بپرسید که بهترین روش برای شما کدام است.»
۴. اختلال اضطراب اجتماعی
این اختلال باعث میشود در موقعیتهایی که تعامل با سایرین لازم است، احساس اضطراب شدیدی به فرد دست بدهد.
۵. اختلال وسواسی جبری (OCD)
در این وضعیت، فرد دچار افکار تکراری و اجباری برای انجام اعمال خاصی میشود.
تکنیکهایی برای مهار استرس و اضطراب
اینکه هرازگاهی دچار استرس و اضطراب شوید عادی است و راهکارهایی وجود دارند که میتوانید با استفاده از آنها استرس و اضطراب را بهتر مهار کنید. به شیوهی واکنش بدن خود به موقعیتهای پراسترس و اضطرابزا توجه کنید. اینطوری دفعهی بعد که در موقعیتی مشابه قرار بگیرید، میتوانید واکنش خود را پیشبینی کنید و کمتر اذیت شوید.
برخی تغییرات در سبک زندگی تا حدی باعث کاهش علائم استرس و اضطراب میشوند. میتوان در کنار درمان دارویی اضطراب، از این تکنیکها هم بهره برد، از جمله:
- محدودکردن مصرف کافئین و الکل؛
- خواب کافی؛
- ورزش منظم؛
- مراقبهکردن؛
- اختصاصدادن بخشی از وقت خود به سرگرمیها و فعالیتهایی که برای شما لذتبخشاند؛
- نوشتن احساسات خود و عوامل استرسزای شخصی در یک دفتر؛
- انجام تمرینات تنفسی؛
- درددلکردن با عزیزان دربارهی احساساتتان.
ریشما سوجانی در کتاب «شجاع باش دختر» دربارهی نقش ورزش در مقابله با اضطراب و بیماری نوشته است: «اثبات شده است که ورزش همهچیز را، از اضافهوزن گرفته تا اضطراب و بیماری، از بین میبرد و همهی اینها بر احساس قدرت یا فرسودگی ما تأثیر میگذارند. علاوهبر آن، هیچچیز بیشتر از نگاهکردن به آینه و دیدن انعکاس یک خانم مبارز قوی و جذاب که به شما نگاه میکند، به شما احساس قدرت نمیدهد. (فقط جهت شفافسازی بگویم: ما دربارهی ورزشکردن برای سلامتی، حس تشویق و موفقیت صحبت میکنیم، نه برای ساخت بدن بیعیبونقص!»
چه زمانی به متخصص مراجعه کنیم؟
بهتر است هر زمان استرس یا اضطراب بر زندگی روزمرهتان اثر گذاشت، با متخصص سلامت روان صحبت کنید. حتماً نباید دچار بیماری روانی باشید تا از کمک رواندرمانگر بهره ببرید. درمانگر میتواند کمکتان کند عوامل محرک احتمالی را شناسایی کنید و برای به حداقل رساندن تأثیر آنها راهکارهای مقابلهای مؤثری به شما پیشنهاد کند، حتی اگر معیارهای تشخیص یکی از اختلالات اضطراب را نداشته باشید.
علاوهبر این، اگر استرس یا اضطراب باعث احساس ناامیدی شما شده است و فکر صدمهزدن به خودتان یا دیگران به ذهنتان خطور میکند، حتماً باید از کسی کمک بگیرید. اگر شک دارید باید از چه کسی کمک بگیرید، میتوانید از پزشک خانواده بخواهید که شما را به متخصص ارجاع دهد.
در صورت داشتن افکار خودکشی، حتماً کمک بخواهید
اگر دچار افکار صدمهزدن به خود یا پایان دادن به زندگیتان شدهاید، بدانید که تنها نیستید. میتوانید با شمارهگیری ۱۲۳ و تماس با اورژانس اجتماعی، در هر ساعتی از شبانهروز ۷ روز هفته، پشتیبانی رایگان و محرمانه دریافت کنید. مشاوران تعلیمدیده میتوانند برای مقابله با افکار طاقتفرسا در لحظه شما را راهنمایی کنند و کمکتان کنند که گزینههای کمک بیشتری را بررسی کنید.
درمان استرس و اضطراب
بسیاری از روشهای رواندرمانی برای مهار استرس و اضطراب به کار میروند. متخصص سلامت روان میتواند به شما کمک کنند که رویکرد مناسبی برای مقابله با علائم خاص خود پیدا کنید. برخی از رویکردهایی که ممکن است متخصص پیشنهاد دهد، عبارتاند از:
رفتاردرمانی شناختی:
به شما یاد میدهد افکار و رفتارهای مضطربانه را تشخیص دهید و آنها را به افکار و رفتارهایی مثبتتر تبدیل کنید.
مواجههدرمانی:
بهتدریج با چیزهای بخصوصی که باعث تحریک اضطرابتان میشوند مواجه میشوید تا اثرشان کم و خنثی شود.
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد:
به شما یاد میدهد چطور احساسات منفی را بپذیرید و با آنها کنار بیایید.
بسته به علائمی که دارید، ممکن است متخصص برای مهار علائم اضطراب سما دارو نیز تجویز کنند. این داروها ممکن است جزو دستهی مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) باشند مانند سرترالین (زُلُفْت) یا پاروکستین (پکسیل).
در برخی موارد، متخصص بالینی ممکن است بنزودیازپینهایی همچون دیازپام (والیم) یا لاروزپام (اتیوان) را پیشنهاد کند، اما این داروها با توجه به احتمال ایجاد وابستگی، معمولاً دورهای کوتاه استفاده میشوند.
کتابهایی که با خواندنشان اطلاعات مفیدی دربارهی سلامت روان کسب میکنید
مطالعه یکی از روشهای مفید و اثربخش برای بهبود سلامت روان است که کیفیت کلی زندگی را نیز بهبود میبخشد، بهویژه وقتی کتابها با راهنمایی متخصص این حوزه به کار گرفته شوند. پیشنهاد میکنیم این سه کتاب عالی را که با مسئلهی استرس و اضطراب نیز مرتبطاند، در فهرست مطالعهی خود قرار دهید.
شجاع باش دختر |
افسردگی نهفته |
نخست هیولا را زیبا میکنیم |
حرف آخر
با اینکه مقداری استرس و اضطراب در زندگی طبیعی است و نباید باعث نگرانی شود، مهم است که تشخیص دهید چه زمان این احساسات عواقبی منفی دارند. اگر احساس میکنید که استرس و اضطرابتان بیش از حد عادی شدهاند، متخصص سلامت روان میتواند به شما کمک کند مهارتهای مقابلهای جدیدی برای مهارشان به دست آورید. برای مقابله با استرس و اضطراب تکنیکهای گوناگونی وجود دارند و اگر این تکنیکها مؤثر نباشند، پزشک معالج ممکن است داروهایی نیز تجویز کند. البته در نظر داشته باشید که مشاوره و کمکخواستن از متخصص سلامت روان بهترین گزینه است.
با به اشتراک گذاشتن این مقاله با دوستان و آشنایان خود میتوانید اطلاعات آنها دربارهی استرس و اضطراب را افزایش دهید تا بتوانند بهتر از سلامت روان خود مراقبت کنند و زندگی بهتری داشته باشند. درمان سریع استرس و اضطراب در مراحل اول موثر تر و راحت تر است.
منابع:
کتاب «افسردگی نهفته»
کتاب «شجاع باش دختر»
کتاب «نخست هیولا را زیبا میکنیم»
به نظرم هر کسی که با اضطراب و استرس دست و پنجه نرم میکنه باید این نوشته رو بخونه. تو این مقاله و کتابی که معرفی کردن به شکلی ساده و قابل فهم تفاوتهای این دو رو توضیح داده و راهکارهای عملی برای مدیریت هر کدوم ارائه شده. من که خودم درک بهتری از این موضوعات پیدا کردم و حالا احساس آرامش بیشتری دارم. امیدوارم برای بقیه هم مفید باشه دمتون گرم
اضطراب و استرس دو واکنش طبیعی بدن به شرایط چالش برانگیز یا تهدیدآمیز هستند ولی فرق هایی با هم دارند اصلی ترین فرق استرس و اضطراب این است که اضطراب بیشتر ناشی از ترسهای نامعقول و توهمات است ولی استرس به دلایل مختلف مانند فشارها، تنشها و تغییرات محیطی رخ می دهد
خب تفاوت استرس و اضطراب چیست یه بحثه این که ما تشخیص بدیم باید اون لحظه چیکار کنیم یه حرف دیگه است. ما اون لحظه شاید نتونیم فرقشو متوجه شیم که بخوایم سعی کنیم خودمونو آروم کنیم تمرینی برای حفظ خونسردی تو اون لحظه وجود نداره؟
“اصولا تفاوت اضطراب و استرس در موارد زیر است.
استرس به دلایل مختلف مانند فشارها، تنشها و تغییرات محیطی رخ می دهد
ولی اضطراب نیز ناشی از ترسهای نامعقول و توهمات است.
پس فهمیدم تفاوت استرس و اضطراب در چیست.
تشکر از مقاله خوبتان”
همه فکر می کنند استرس و اضطراب یکیند و مضر هستند اما باید گفت استرس چیست به زبان ساده می تواند یک دید عالی به ما بدهد که میفهمیم همان واکنش طبیعی بدن در برابر شرایط جدید است. از همین رو استرس به خودی خود چیز بدی نیست.
استرس و اضطراب دو واژه هستند که اغلب به جای یکدیگر استفاده میشوند، اما در واقع معانی متفاوتی دارند. هر دوی این واکنشها میتوانند منفی باشند، اما درک تفاوت آنها میتواند به شما در مدیریت و غلبه بر آنها کمک کند.
تفاوت استرس و اضطراب در روانشناسی به چند عامل کلیدی خلاصه می شوند .
محرک
مدت زمان
تمرکز
تاثیر بر عملکرد
استرس بطور کلی موقت بوده و مثل اضطراب طولانی مدت و مخرب نیست.
من تا قبل از این استرس و اضطراب تو ذهنم یه معنی داشتن ولی خب توضیحات شما به حدی خوب بود که الان کامل تفاوت استرس و اضطراب متوجه شدو و می تونم برای بقیه هم توضیح بدم خدا قوت واقعا
ببخشید شما اصلی ترین تفاوت استرس و اضطراب در روانشناسی رو چی می دونید به نظر من که زمانه
به نظر من تا حدی از استرس و اضطراب طبیعیه و نباید نگرانش بود زمانی که تبدیل به اون حالت وسواس طورش میشه و فرم اختلال می گیره باید نگرانش شد و به فکر درمان افتاد
در پاسخ به کسایی که می پرسند استرس چیست به زبان ساده بخوام توضیح بدم می تونم اینجوری بگم که استرس قرار گرفتن در یک موقعیت جدید که شاید تا به حال تجربه شو نداشتیم و آمادگیشو تو خودمون نمی دیدیم
سلام یه سوال دارم ببخشید آیا علائم استرس و اضطراب کاملا شبیه به همن؟ میشه یه سری از علائم رو بینشون تفکیک کرد؟
تفاوت استرس با اضطراب با توجه به دونستن شرایطی که فرد براش نگرانه معنی پیدا می کنه یعنی اگه بدونیم مثلا طرف نگران فلان چیز توی آینده است یا با فلان خاطره تو گذشته مشکل داره و شاید یه جورایی ترس اینکه دوباره اتفاق بیفته رو داره بهنر از قبل می تونیم تشخیص بدیم که مشل فرد مورد نظر چیه
اصلی ترین قدم برای درمان اختلال های اضطرابی اینه که تفاوت اضطراب و استرس رو کاملا متوجه بشیم و تشخیص بدیم که اولا استرسه یا اضطراب دوما باید نوع اضطراب رو تشخیص بدیم و با توجه به اختلالی که درگیرش هستیم شروع به درمان کنیم
من احساس می کنم که تو دختر ۸ ساله ام علائم استرس رو دیدم و نمی دونم برای سنش طبیعیه یا نه ممکنه روش بمونه و بزرگ تر هم که بشه آدم استرسی ای بشه؟
برای کودکان زیر ۷ سال اصلی ترین تفاوت استرس و اضطراب چیست؟ راهی داره که خودمون بدون نیاز به متخصص تشخیص بدیم که بچه درگیره استرسه یا اضطراب؟
ببخشید یه سوال دارم شاید خیلی مربوط به این بحث نباشه ولی خب آیا حیوون های خانگی مثل گربه یا سگ هم دچار استرس و اضطراب می شن؟ از کجا میشه فرق استرس و اضطراب یه حیوون رو متوجه شد؟