اسب سیاه

Dark Horse

نویسنده:
مترجم:

انتشار میلادی 2018
انتشار شمسی 1402
شابک 978-6222545185
نوع جلد شومیز
قطع
تعداد صفحه 232
سری چاپ

۲۴۹,۰۰۰ تومان

کتاب اسب سیاه، جزو آثار توسعه فردی است که مفاهیم مهمی مثل موفقیت، رضایت از زندگی و فردگرایی را تجزیه و تحلیل می‌کند. نویسندگان تاد رز و اگی اگاس با استفاده از مطالعات علمی خود و تحقیق درباره زندگی افرادی که از روش‌های غیرمعمول به موفقیت رسیده‌اند، این کتاب را نوشتند. درواقع هدف نویسندگان این است که مخاطب بداند هر شخص برای رسیدن به موفقیت، با توجه به ویژگی‌ها و اهداف خود می‌تواند از روشی منحصر بفرد استفاده کند. درواقع به موفقیت رسیدن همه افراد با یک روش یکسان ممکن نیست.

تعریف اصطلاح اسب سیاه

منظور از اصطلاح اسب سیاه، درواقع افرادی است که برای رسیدن به موفقیت از روش‌های سنتی و متعارف استفاده نکرده‌اند و روش منحصر بفرد خود را درپیش گرفته‌اند. اینگونه افراد براساس توانایی‌ها، انگیزه‌ها و علایق خود، مسیر موردنظر خود را برنامه‌ریزی کرده‌اند.

نویسندگان معتقدند که هر فرد باید به خودشناسی و درک ارزش‌های شخصی بپردازد تا بتواند مسیر خود را پیدا کند. خوشبختی زمانی اتفاق می‌افتد که مسیر زندگی در راستای اهداف فرد پیش برود. کتاب بهره‌وری با حس خوب، نیز می‌تواند مناسب علاقمندان این کتاب باشد.

جملات مشهور از کتاب اسب سیاه

  • در طرز فکر اسب سیاه، زمان اصلاً مهم نیست.
  • موفقیت شخصی یعنی زیستن در زندگی سرشار از کامیابی و سرآمدی.
  • چکیدهٔ شعار موفقیت نظام استاندارد همین پنج واژهٔ ساده است: مثل بقیه باشید، ولی بهتر.
  • مقصد و هدف نهایت چیزی است که یک نهاد می‌خواهد. ولی تأثیرش در کامیابی فاجعه‌بار است.
  • این راست است که موفقیت لزوماً به کامیابی نمی‌انجامد، و نباید از دریافتنش شگفت‌زده شویم.
  • سرنوشت ربطی به بخت و اقبال ندارد. سرنوشت انتخابی است. چیزی نیست که منتظرش بمانی، باید به دستش بیاوری.
  • این امکان را ندارید که در همه‌چیز عالی باشید. ولی درعین‌حال چیزهایی که می‌توانید در آن‌ها عالی باشید تقریباً بی‌شمارند.
  • سختی و رنج و حتی فقر مانع از جَست به‌سوی این کامیابی نخواهد بود. این رنج‌ها بخت شما را برای زندگی بهتر بیشتر هم خواهند کرد.
  • نکتهٔ زندگی همهٔ اسب‌های تیرهٔ این کتاب همین است که آن‌ها از راه موفقیت به کامیابی نرسیده‌اند. بلکه برعکس، آن‌ها از راه کامیابی به موفقیت دست پیدا کرده‌اند.
  • دشوارترین قسمت در راه رسیدن به موفقیت شخصی به خدمت گرفتن طرز فکری نو نیست؛ کار دشوار همان دور انداختن طرز فکر قدیمی است.
  • جست‌وجوی هر فرد برای خوشبختی، نه حق بلکه وظیفه است. وظیفه‌ای که در مقام یک سازوکار مشخص برای افزایش کامیابی جمعی جامعه عمل خواهد کرد.
  • تنها راه موجود در بیشتر شرکت‌های بزرگ، یا روند رو به بالاست یا اخراج. درواقع این «بالا یا بیرون»، سیاست اجرایی بیشتر صنایع است و محافل دانشگاهی، حسابداری، مشاورهٔ مدیریتی، صنایع نظامی، روابط خارجی و بیشتر صنایع موجود در سیلیکون‌ولی را هم در بر می‌گیرد. این مؤثرترین شیوهٔ خاموش استانداردسازی است که از رهگذر آن فردیت را از شما می‌گیرد و به شما فرصت انتخاب نمی‌دهد.

متن پشت جلد کتاب اسب سیاه

اسب سیاه درونتان را آزاد کنید

همه‌ی ما ته وجودمان اسب سیاهی داریم؛ ولی چون می‌ترسیم از ساختارهای استانداردشده خارج شویم، به اسب سیاه وجودمان افساری زده‌ایم تا قدم از قدم برندارد. تبدیل‌شدن به اسب سیاه شجاعت می‌خواهد، شجاعت شکستن عادت‌ها و امنیت‌ها.

داستان آلن و جنی الگوهای ذهنی ما را درباره‌ی رشد استعداد در هم می‌شکند. برای تبدیل شدن به یک اخترشناس موفق معمولاً چنین نسخه‌ای می‌پیچند: اول برو دکتری‌ات را بگیر، بعد یک دوره‌ی فوق دکتری در دانشگاهی معتبر بگذران و در نهایت به کرسی استادی دانشگاه تکیه بزن. هیچ کس توصیه نمی‌کند مدرسه را ترک کنید و بعد توی حیاط خلوت خانه‌تان به طور خودآموز اخترشناسی یاد بگیرید. برای تبدیل شدن به خیاط سطح بالا، مسیر متداول این است که از همان نوجوانی علاقه‌تان به دنیای مد را دنبال کنید و طی سال‌ها با شاگردی‌کردن پیش یک استاد، آرام و به تدریج مهارت‌های‌تان را پرورش دهید. هیچ‌کس توصیه نمی‌کند در میانسالی به دنبال یک هوس ناگهانی، کسب‌و‌کارتان را رها کنید و دنبال کاری کاملاً غیر مرتبط بروید.

«اسب سیاه» استعاره از قهرمان غیرمنتظره‌ای است که نادیده گرفته شده؛ چراکه با معیار ذهنی قهرمان استاندارد همخوانی ندارد.

اصطلاح «اسب سیاه» پس از چاپ رمانی با عنوان دوک جوان در سال ۱۸۳۱ وارد فرهنگ عامه شد. شخصیت اصلی این کتاب در یک مسابقه‌ی اسب‌دوانی شرط‌بندی می‌کند و پس از این‌که یک اسب سیاه ناشناخته مسابقه را می‌برد، مبلغ کلانی می‌بازد. «اسب سیاهی که هیچ‌کس فکرش را هم نمی‌کرد ببرد.» این اصلاح به سرعت سر زبان‌ها افتاد. «اسب سیاه» استعاره از قهرمان غیرمنتظره‌ای است که نادیده گرفته شده است؛ چرا که با معیار ذهنی قهرمان استاندارد همخوانی ندارد.  

-از متن کتاب-

جامعه، مدرسه و خانواده روش‌های استانداردی برای دست یافتن به موفقیت و سعادت به ما معرفی می‌کنند. نردبان استانداردی که هرچه بیشتر از آن بالا بروی، موفقتر و خوشبخت‌تر می‌شوی. اما اگر روش‌های دیگری برای نیل به موفقیت و رضایت از زندگی وجود داشته باشد چه؟ اگر مسیر سعادت صرفاً محدود به عرض نردبان نباشد چه؟ چه بسیار افراد موفقی که از موفقیت خود لذت نمی‌برند؛ چون ناامید از دنبال کردن علایقشان وارد مسیرهای حرفه‌ای استانداردی شده‌اند که هیچ علاقه‌ای به آن‌ها نداشته‌اند. موفقیت در قبال از دست دادن احساس شادکامی و سعادت چه ارزشی دارد؟

در این اثر خواندنی، دو پروفسور دانشگاه هاروارد پس از سال‌ها پژوهش روی قهرمان‌های نامتعارف با بازگویی داستان‌های هیجان‌انگیز اما واقعی به شما نشان می‌دهند که چگونه می‌توانید به جای بالارفتن از نردبان استاندارد، نردبان شخصی خودتان را بسازید و در مقابل نگاه‌های ناباورانه‌ی همگان به موفقیت برسید.  

     

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “اسب سیاه”