جستارهایی در باب زیستن زندگی مجموعهای از فقدانهاست؛ این تقریباً تنها چیزِ حتمی در زندگیِ ماست. لحظهبهلحظه و سالبهسال خودِ سابقمان را پشتسر میگذاریم، خودی که دیگر نمیتوانیم آنرا برگردانیم. ما دوستان، اعضای خانواده، ارتباطات، شغلها و گروههایی را از دست میدهیم. دیدگاهها، تجربهها، اعتقادها و اشتیاقهایی را از دست میدهیم و درنهایت روزی هستیِ خود را. اگر به لحظاتِ سختِ زندگیتان فکر کنید، متوجه میشوید برای خلاصی از آن لحظاتِ سخت باید با رنجِ فقدان کنار میآمدید. باید روابط و پیگیریها را از دست میدادید، باید معنایی را از دست میدادید تا قادر میشدید به معنایی والاتر و سالمتر دست یابید. با این نگاه تمام رشدها به گونهای فقدان نیاز دارند و تمام فقدانها موجب رشد میشوند. این دو باید با یکدیگر اتفاق بیفتند. افراد به رشد با دیدگاهی شادیبخش و خوشبینانه نگاه میکنند، اما اینطور نیست. تغییراتِ واقعی ترکیبی از احساسات بههمراه دارند: ناراحتی در مورد چیزیکه پشتسر گذاشتهاید و خوشحالی در مورد چیزیکه به دست آوردهاید، ناراحتیای سطحی همراه با خوشحالیای ساده.
دربارهی نویسنده
مارک منسن نویسندهای است که یکی از پرمخاطبترین وبلاگهای جهان را در زمینهی توسعهفردی دارد و نوشتههایش اغلب با عنوان «خودیاری برای افرادی که از خودیاری متنفرند» توصیف میشود. او عنوان پرفروشترین نویسنده را از مجلهی نیویورک تایمز دریافت کرده و تاکنون بیش از ۱۴ میلیون نسخه از کتابهایش در سرار جهان به فروش رفته است. از دیگر آثار محبوب مارک منسن میتوان به هنر ظریف رهایی از دغدغهها، اوضاع خیلی خراب است: کتابی دربارهی امید و عشق کافی نیست اشاره کرد که توسط نشر میلکان ترجمه شده و به چاپ رسیدهاند.
احمد –
کتابی شامل مقاله های کوتاه که بنظرم ارزش خوندن داره و میتونه شما کمی به چالش بکشونه
ممنون از نشر میلکان بابت ترجمه و چاپ جستار های منسون