جملات برجسته از کتاب شاد بودن کافی نیست
- زمانتان محدود است. آنرا با زندگیکردن برای دیگران هدر ندهید.
- احساسات حاصل مقایسهٔ محیط اطراف با انتظاراتتان در ذهناند.
- کمی خودخواه باش و هر روز برای خودت کاری انجام بده.
- با تجربهٔ شکست میتوان در مسیر دستیابی به موفقیت قرار گرفت.
- من یاد گرفتهام مردم را نه براساس ظاهر و مقامشان، بلکه براساس رفتارشان قضاوت کنم.
- نمیتوانید همهٔ کارها را باهم انجام دهید؛ روی انجامِ صحیحِ تعدادِ کمی کار تمرکز کنید.
- چیزهای معنادار و دارای ارزشِ واقعیْ بیقیدوشرط بهدست میآیند، بدون دادوستد.
- دلیلی ندارد وقتمان را با افرادی سپری کنیم که به مسیر زندگیمان کمکی نمیکنند.
- «تمایل» به داشتن تجربهای مثبت بهخودیخود تجربهای منفی است. پذیرش تجربهای منفیْ تجربهای مثبت است.
- زمان موردنیاز برای شکلگیری عادتها کمترین: هجده روز؛ متوسط: شصتوشش روز؛ بیشترین: دویستوپنجاهوچهار روز.
- متوجه شدهام هرچه چیزی بیشتر من را بترساند (برای مثال، نوشتن کتابی جدید)، به انجام آن کار بیشتر نیاز دارم.
- بزرگسالی زمانی اتفاق میافتد که فرد درمییابد بهتر است بهخاطر دلیلی درست رنج کشید تا بهخاطر دلیلی اشتباه لذت برد.
- فرد بالغ رایگان عشق میورزد، بدون اینکه انتظار داشته باشد چیزی در قبالش دریافت کند، زیرا میداند این تنها چیزی است که باعث بهوجودآمدن عشقِ حقیقی میشود.
- افرادی که در بهتعویقانداختن لذتهای خود تواناییِ بیشتری دارند، بهطور میانگین، از سلامت جسمی بهتر، موفقیتهای تحصیلیِ بیشتر و وضعیتِ مالیِ باثباتتر و بهطور کلی، از برابریِ ذهنیِ بالاتری در زندگی برخوردارند.
- بزرگسالی زمانی اتفاق میافتد که فرد درمییابد بهتر است بهخاطر دلیلی درست رنج کشید تا بهخاطر دلیلی اشتباه لذت برد. بزرگسالی زمانی اتفاق میافتد که فرد درمییابد عاشقبودن و ازدستدادن بهتر از بیعشقبودن است.
- احساسات بهگونهای طراحی شدهاند که برای رفع تضادهای موجود در محیط اطراف و انتظاراتمان، در ما برای انجام کاری انگیزهای قوی ایجاد کنند. حال این کار میتواند تغییر محیط اطراف یا انتظاراتمان باشد.
- مردم بهخاطر اینکه چیزی مزخرف است شکایت نمیکنند. آنها شکایت میکنند چون بهدنبال همدردی و ارتباط با اطرافیاناند. متأسفانه شکایتکردن اصلاً راه مفیدی برای برقراری ارتباط با انسانهای دیگر نیست.
- خشم میتواند به عمل تبدیل شود. ناراحتی میتواند به پذیرش ختم شود. گناه میتواند به تغییر منتهی شود و هیجان میتواند باعث انگیزه شود. زندگی بهمعنای کنترل احساساتمان نیست. این کار غیرممکن است. چه بخواهیم چه نخواهیم، احساسات میآیند و میروند. زندگی هدایت احساسات است.
درباره کتاب شاد بودن کافی نیست
جستارهایی در باب زیستن زندگی مجموعهای از فقدانهاست؛ این تقریباً تنها چیزِ حتمی در زندگیِ ماست. لحظهبهلحظه و سالبهسال خودِ سابقمان را پشتسر میگذاریم، خودی که دیگر نمیتوانیم آنرا برگردانیم. ما دوستان، اعضای خانواده، ارتباطات، شغلها و گروههایی را از دست میدهیم. دیدگاهها، تجربهها، اعتقادها و اشتیاقهایی را از دست میدهیم و درنهایت روزی هستیِ خود را. اگر به لحظاتِ سختِ زندگیتان فکر کنید، متوجه میشوید برای خلاصی از آن لحظاتِ سخت باید با رنجِ فقدان کنار میآمدید. باید روابط و پیگیریها را از دست میدادید، باید معنایی را از دست میدادید تا قادر میشدید به معنایی والاتر و سالمتر دست یابید. با این نگاه تمام رشدها به گونهای فقدان نیاز دارند و تمام فقدانها موجب رشد میشوند. این دو باید با یکدیگر اتفاق بیفتند. افراد به رشد با دیدگاهی شادیبخش و خوشبینانه نگاه میکنند، اما اینطور نیست. تغییراتِ واقعی ترکیبی از احساسات بههمراه دارند: ناراحتی در مورد چیزیکه پشتسر گذاشتهاید و خوشحالی در مورد چیزیکه به دست آوردهاید، ناراحتیای سطحی همراه با خوشحالیای ساده.
دربارهی نویسنده
مارک منسن نویسندهای است که یکی از پرمخاطبترین وبلاگهای جهان را در زمینهی توسعهفردی دارد و نوشتههایش اغلب با عنوان «خودیاری برای افرادی که از خودیاری متنفرند» توصیف میشود. او عنوان پرفروشترین نویسنده را از مجلهی نیویورک تایمز دریافت کرده و تاکنون بیش از ۱۴ میلیون نسخه از کتابهایش در سرار جهان به فروش رفته است. از دیگر آثار محبوب مارک منسن میتوان به هنر ظریف رهایی از دغدغهها، اوضاع خیلی خراب است: کتابی دربارهی امید و عشق کافی نیست اشاره کرد که توسط نشر میلکان ترجمه شده و به چاپ رسیدهاند.
احمد –
کتابی شامل مقاله های کوتاه که بنظرم ارزش خوندن داره و میتونه شما کمی به چالش بکشونه
ممنون از نشر میلکان بابت ترجمه و چاپ جستار های منسون