معرفی کتاب آن اصل‌ِ‌کاری

معرفی کتاب آن اصل‌کاری

کتاب آن اصل‌کاری۱ نوشته‌ی گَری کِلِر۲ و جِی پاپاسان۳ در سال ۲۰۱۳ منتشر شد. گَری کِلِر هم‌بنیان‌گذار و رئیس هیئت‌مدیره‌ی بزرگ‌ترین شرکت معاملات املاک در ایالات متحده و جِی پاپاسان سردبیر ارشد و معاون نشر شرکت املاک کِلِر ویلیامز است.
عنوان کتاب به این موضوع اشاره می‌کند که هر فرد تشخیص می‌دهد مهم‌ترین کار زندگی‌اش در هر لحظه چیست، انجامش می‌دهد و سپس به سراغ «اصلِ‌کاری» بعدی می‌رود. همه‌ی افراد زمان و انرژی محدودی دارند؛ بنابراین با تمرکز بر مهم‌ترین کار در هر لحظه، هر فرد می‌تواند به نتایجی فوق‌العاده دست یابد.

آن اصل‌کاری به خواننده کمک می‌کند مهم‌ترین هدف خود را کشف کند و نیز ابزارهایی برای مدیریت زمان در اختیار وی قرار می‌دهد تا بتواند تا جای ممکن کارآمد و مؤثر باشد. همچنین، این کتاب تصورات غلط و رایج مربوط به کار، مثل انجام هم‌زمان چند کار باهم را رد می‌کند و دستور‌العمل‌های جدیدی در اختیار خواننده قرار می‌دهد تا آن‌ها را دنبال کند.
نویسندگان در انتهای هر فصل اطلاعات کلیدی را مرور می‌کنند و بینشی کاربردی به خواننده می‌بخشند. وقتی به پایان کتاب نزدیک می‌شویم، گَری و جِی خواننده را پند می‌دهند تا بدون این‌که سایر بخش‌های زندگی خود را نامتعادل کند، با اولویت، هدف و بهره‌وری زندگی کند.

 

آموزه‌ها
۱. همه‌ی چیز‌ها به یک اندازه اهمیت ندارند
«وقتی همه‌چیز فوری و مهم باشد، همه‌چیز مساوی به نظر می‌رسد. فعال و پرکار می‌شویم؛ اما این وضع واقعاً ما را به موفقیت نزدیک نمی‌کند. فعالیت غالباً ارتباطی با بهره‌وری ندارد و پرکاربودن به‌ندرت به درد کار می‌خورد.» آن اصل‌کاری، صفحه‌ی ۳۱
یکی از اولین چیزهایی که خوانندگان در کتاب می‌آموزند، این است که تمام کارها به یک اندازه اهمیت ندارند و این‌که تحقق تعداد زیادی از اهداف، لزوماً فرد را موفق نمی‌کند؛ اگرچه، این دقیقاً همان چیزی است که بیش‌تر مردم باور دارند. برای مثال، هیچ‌وقت به کسی ترفیع نمی‌دهند که بیش‌ترین تعداد ایمیل‌های ارسالی را دارد. موفقیت از آنِ کسی است که به بهترین نتایج دست می‌‌یابد.
افراد موفق بر مسائل ضروری تمرکز می‌کنند. آن‌ها پیش از کار تأمل می‌کنند تا تشخیص دهند چه‌چیزی مهم است و بعد وارد عمل می‌شوند. افراد موفق همیشه به‌خوبی کارهای‌شان را اولویت‌بندی می‌کنند، حتی وقتی کارهای جدیدی به لیست‌شان اضافه می‌شود. آن‌ها قادرند کارهای خود را مشخص کنند و سپس بر مهم‌ترین‌شان تمرکز کنند؛ زیرا می‌دانند آن کار بهترین نتیجه را برای‌شان رقم خواهد زد.
این صرفاً نظریه‌ای انتزاعی نیست، بلکه اصل پارِتو۴ که آن را با نام اصل ۸۰ / ۲۰ ۵ هم می‌شناسند نیز آن را تأیید می‌کند. این اصل می‌گوید که معمولاً ورودی کم به بیش‌ترین نتیجه منجر می‌شود. برای مثال، ٪۸۰ درآمد یک شرکت، از ٪۲۰ مشتری‌هایش حاصل می‌شود. به‌عبارتی دیگر، حداقلِ تلاش به حداکثرِ نتایج منجر می‌شود.
می‌توان این نابرابری تلاش را در مسائلی نظیر توزیع ثروت، خروجی کارمندان و تقریباً در تمام ابعاد کار مشاهده کرد. پس به‌جای تهیه‌ی لیستی بلند‌بالا و آشفته از کارهای‌تان، برای خود لیست موفقیت داشته باشید، لیستی کوتاه برای انجام پنج کار مهم و سپس تمرکز بر مهم‌ترین آن‌ها.

 

۲. چندکارگی دروغ است
«هنگامی که سعی می‌کنید دو کار را هم‌زمان انجام دهید، نخواهید توانست هیچ‌کدام را به‌خوبی انجام دهید. اگر فکر می‌کنید چندکارگی راهی مؤثر برای انجام کارهای بیش‌تر است، اشتباه برداشت کرده‌اید؛ چندکارگی روشی مؤثر برای انجام کارهای کم‌تر است. همان طورکه استیو اوزل۶ گفته است، انجام‌دادن چند کار باهم فقط فرصتی برای خراب‌کردنِ بیش از یک کار است.» آن اصل‌کاری، صفحه‌ی ۴۱
نویسندگان آن اصل‌کاری می‌گویند مردم می‌توانند هم‌زمان دو یا چند کار را انجام دهند. مثلاً می‌توانند راه بروند و درعین‌حال صحبت کنند یا نقشه‌ای را بخوانند؛ اما نمی‌توانند هم‌زمان بر انجام دو کار تمرکز کنند و همین است که تفاوتی مهم ایجاد می‌کند. وقتی شخصی تلاش می‌کند هم‌زمان چند کار را انجام دهد، درواقع عقب و جلو می‌رود و توجهش بین آن کارها تقسیم می‌شود. از این فرایند با عنوان «تعویض کار» یاد می‌کنند.
تغییر بین دو کارِ ساده مانند تماشای تلویزیون و تاکردن لباس‌ها سریع و نسبتاً بدون دردسر است؛ اما اگر در حالِ انجام پروژه‌ای پیچیده باشید و همکاری برای گفت‌وگو درباره‌ی مسئله‌ای کاری به دفتر شما بیاید، پیچیدگیِ نسبی این کارها باعث می‌شود نتوانید به‌راحتی ذهن‌تان را عقب و جلو کنید. تعویضِ کار این احتمال را نیز افزایش می‌دهد که حواس‌تان پرت شود؛ زیرا مغز حین تعویض بر چیزی تمرکز نمی‌کند. با تمرکز بر دو کار، درواقع توجه نیز بین آن دو کار تقسیم می‌شود و وقتی کارهای بیش‌تری وارد ماجرا می‌شوند، سطح توجه نیز کم‌تر و کم‌تر می‌شود.
چند‌کارگی ناکارآمد است، سبب ایجاد استرس بیش‌تر می‌شود و باعث می‌شود زمان بیش‌تری را صرف انجام کارها کنید. حتی صحبت با تلفن حین رانندگی می‌تواند ٪۴۰ تمرکز فرد را سلب کند.
وقتی «اصلِ کاری» خود را پیدا کردید، به‌طور کامل به آن توجه کنید و هم‌زمان چند کار را انجام ندهید. این‌گونه به نتایج واقعی دست می‌یابید.

 

۳. داشتن عادت‌های خوب برابر است با زندگی خوب
«وقتی می‌دانیم کاری باید انجام شود اما درحال‌حاضر عملی نشده است، اغلب می‌گوییم: ’فقط به نظمِ بیش‌تری نیاز دارم.‘ درواقع ما به عادت برای انجام این کار نیاز داریم و فقط آن‌قدر نظم‌وانضباط می‌خواهیم که این عادت را در خود ایجاد کنیم.» آن اصل‌کاری، صفحه‌ی ۴۹

عادت‌ها فعالیت‌های روزمره‌ی زندگی را آسان‌تر می‌کنند چراکه هر عادتی آن‌قدر تکرار شده است که می‌توان آن را به‌صورت خودکار و با حداقل تلاش انجام داد. راز موفقیت این است که کارهای سخت را به عادت تبدیل کنید. برای مثال، بار اول رفتن به باشگاه سخت است؛ اما رفتن به باشگاه برای قهرمانان بدن‌سازی کار آسانی است.
انجام دوباره و دوباره‌ی هر کار درنهایت شما را به جایی می‌رساند که به خود می‌آیید و می‌بینید دارید آن کار را به‌صورت خودکار انجام می‌دهید و آن در زندگی‌تان جای گرفته است. در نظریه‌های خودیاری می‌گویند ۲۱ روز طول می‌کشد تا تغییر ایجاد شود؛ اما نویسندگان می‌گویند علم مدرن این را تأیید نمی‌کند. در عوض، تحقیقات نشان می‌دهند که برای کسب عادت جدید به‌طور متوسط ۶۶ روز زمان لازم است.
محققان شواهدی از «تأثیر هاله‌ای» در ایجاد عادت یافته‌اند. طبق گزارش‌ها دانش‌آموزانی که موفق به کسب عادت مثبتی شده‌اند استرس کم‌تری دارند، رژیم غذایی بهتری دارند و حتی الکل و دخانیات کم‌تری مصرف می‌کنند. تمرکز بر عادتی مثبت و کسب آن، دستیابی به عادت بعدی را نیز آسان‌تر می‌کند.
آن اصل‌کاری جمله‌ی خوبی نقل می‌کند: «انسان‌ها برای آینده‌ی خودشان تصمیم نمی‌گیرند. آن‌ها تصمیم می‌گیرند چه عادت‌هایی داشته باشند. عادت‌های‌شان هستند که آینده‌ی آن‌ها را شکل می‌دهند.» تلاش کنید بهترین عادت‌های ممکن را خلق کنید تا بتوانید بهترین آینده‌ی ممکن را برای خود بسازید.

 

نتیجه‌گیری
اولین‌بار که اسم این کتاب را شنیدم، چندان از آن خوشم نیامد، به‌خاطر عنوانش که مخاطب را تحریک به خواندن می‌کرد و این‌که کتاب حس‌وحال آن کتاب‌هایی را داشت که به خواننده القا می‌کنند قرار است خیلی زود پول‌دار شوند.
بااین‌حال، یکی از دوستانم خواندن این کتاب را به‌شدت توصیه کرد و ازآن‌جاکه به دوستم اعتماد دارم، نسخه‌ای از این کتاب را خریدم. خوش‌حالم که به حرف دوستم گوش دادم.
این کتاب برای‌این‌که بیش‌ترین بهره‌وری و اثربخشی را داشته باشیم، نکاتی مطرح می‌کند که مطالعات علمی آن‌ها را تأیید می‌کند. این کتاب درباره‌ی نحوه‌ی اولویت‌بندی کارها، مدیریت زمان، ایجاد عادت‌های خوب، استفاده‌ی صحیح از قدرت اراده و مشخص‌کردن اهداف، به شما مطالبی می‌آموزد. همچنین نویسندگان در وب‌سایت‌شان ابزارها و اطلاعاتی افزون بر مطالب موجود در کتاب در اختیار خوانندگان قرار می‌دهند. اگر می‌خواهید بهره‌وری بیش‌تری داشته باشید و کیفیت زندگی‌تان را بهبود بخشید، توصیه می‌کنم حتماً این کتاب را بخوانید.

 

پانوشت‌ها:

۱. The One Thing

۲. Gary Keller

۳. Jay Papasan

۴. Pareto’s Principle

۵. ۸۰/۲۰ Principle

۶. Steve Uzzell

3 دیدگاه برای “معرفی کتاب آن اصل‌ِ‌کاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *